« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1404/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

تعریف سیره/طریق پنجم: سیره /طرق موصله به امور صادره از شارع در مقام تشریع

 

موضوع: طرق موصله به امور صادره از شارع در مقام تشریع/طریق پنجم: سیره /تعریف سیره

 

ادامه طریق پنجم: سیره

بیان شد پنجمین طریق از طرق ایصالی به افعال، اقوال و تقاریر شارع که در مقام تشریع صادر شده است، طریق سیره می باشد و بحث در این خصوص، ذیل چند مطلب مورد بررسی قرار می گیرد. مطلب اوّل یعنی پیشینه تاریخی بحث، مطلب دوّم یعنی بیان اهمّیّت بحث و مطلب سوّم یعنی تحریر محلّ نزاع و بررسی اصولی بودن بحث در جلسه گذشته مطرح گردید. در ادامه به بیان مطلب چهارم یعنی تعریف سیره خواهیم پرداخت.

مطلب چهارم: تعریف سیره

دو دیدگاه در تعریف سیره در میان کسانی که این بحث را مستقلّاً مطرح نموده اند، وجود دارد:

تعریف اوّل این است که سیره عبارت است از تبانی عملی و ممشای خارجی گروهی از مردم بر انجام و یا ترک یک فعل؛ علّامه مظفّر «رحمة الله علیه» در اصول الفقه، این تعریف را اختیار نموده و می فرمایند : «المقصود من السیرة کما هو واضح، استمرار عادة الناس و تبانیهم العملی علی فعل شیءٍ أو ترک شیء».[1]

تعریف دوّم آن است که سیره، اختصاص به تبانی عملی و ممشای خارجی گروهی از مردم نداشته و اعمّ از این معنا و باور های ذهنی گروهی از مردم می باشد، هر چند این باور ها، تجسّم خارجی و عملی پیدا نکرده باشند؛ شهید صدر «رحمة الله علیه» در بحوث فی علم الاصول، تقریرات عبد الساتر می فرمایند : «و نقصد بالسيرة ما هو أعمّ‌ من‌ السلوك‌ و الفعل‌ الخارجی‌ بحيث يشمل المرتكزات العقلائيّة و لا يختصّ بخصوص التصرّف العمليّ الخارجيّ و الجامع هو المواقف العقلائيّة إذا كان للعقلاء موقف، سواء كان على مستوى السلوك الخارجيّ، أو على مستوى البناءات و المرتكزات؛ كما أنّ المراد بالسيرة العقلائيّة هو الأعمّ من سيرتهم بما هم عقلاء أو بما هم متشرّعة، و قد يُطلق على الأوّل، السيرة العقلائيّة بالمعنى الأخصّ، و يقابله السيرة الثانية».[2]

در بحوث تقریرات مرحوم شاهرودی نیز عین همین مطلب بیان شده و می فرمایند : «و نقصد بها ما هو أعمّ‌ من‌ السلوك‌ الخارجي‌ فهي تشمل أيضا المرتكزات العقلائيّة و إِن لم يصدر منهم بالفعل، سلوك خارجی على طبقها، لعدم تحقق موضوعها بعد و العنوان الجامع، المواقف العقلائيّة، سواءً تجسّدت فی سلوك خارجی أم لا. كما انَّ مرادنا من السيرة هنا ما يعمّ السيرة المتشرعيّة و السيرة العقلائيّة بالمعنى الأخصّ المقابل لها».[3]

 

با مراجعه به کلام استناد کنندگان به سیره روشن می شود مقصود از سیره در ما نحن فیه، خصوص ممشای عملی گروهی از مردم نسبت به انجام یا ترک یک فعل می باشد و به باور های ذهنی که تجسّم عملی ندارند در اصطلاح علماء، ارتکازات عرفیّه، ارتکازات عقلائیّه و یا ارتکازات متشرّعه اطلاق می شود، نه سیره و اینکه دیده می شود گاه، استناد کنندگان به سیره از سیره به ارتکازات عرفیّه، ارتکازات عقلائیّه و یا ارتکازات متشرّعه تعبیر می کنند، از سر تسامح می باشد به این معنا که به ارتکازاتی که منجر به ممشای عملی می شوند، ارتکاز اطلاق می کنند، نه اینکه مراد آنها، استناد به نفس این ارتکازات باشد بدون اینکه تجسّم خارجی عملی داشته باشند.

بله، این امکان وجود دارد که ملاک و مناط اعتبار سنجی در سیره و ارتکازات عرفیّه، یکسان بوده و آنچه به عنوان دلیل بر اعتبار سیره به عنوان طریق به تقریر شارع مورد استناد قرار می گیرد، برای اعتبار ارتکازات عرفیّه، عقلائیّه و شرعیّه به عنوان طریق به تقریر شارع و عدم تخطئه عقلاء و متشرّعه در باورهایشان، مورد استناد قرار داده شود.

یک نکته در فرمایش شهید صدر در بحوث هم در تقریرات مرحوم عبد الساتر و هم در تقریرات مرحوم شاهرودی باقی می ماند و آن اینکه ایشان بعد از تعریف سیره عقلائیّه، سیره عقلائیّه را مقسم قرار داده و آن را به سیره عقلائیّه بالمعنی الأخصّ یعنی سیره عقلائیّه ای که ناشی از عقل گرائی آنها و بما هم عقلاء می باشد و سیره متشرّعه یعنی سیره عقلائیّه ای که ناشی از تدیّن آنها به شریعت و دین خاصّ می باشد، تقسیم نموده اند.

ایشان در بحوث تقریرات مرحوم عبد الساتر فرمودند: «و المراد بالسیرة العقلائیّة هو الأعمّ من سيرتهم بما هم عقلاء أو بما هم متشرّعة، و قد يُطلق على الأوّل، السيرة العقلائيّة بالمعنى الأخصّ، و يقابله السيرة الثانية»، [4] کما اینکه در بحوث تقریرات مرحوم شاهرودی در مقام تقسیم سیره فرمودند: «انَّ مرادنا من السيرة هنا ما يعمّ السيرة المتشرعيّة و السيرة العقلائيّة بالمعنى الأخصّ المقابل لها»[5] و اگرچه در ظاهر، مقسم را سیره مطلقه قرار داده اند، نه سیره عقلائیّه، ولی هم با توجّه به اینکه عنوان بحث ایشان سیره عقلائیّه می باشد و هم با توجّه به قید «بالمعنی الاخصّ» در سیره عقلائیّه ای که به عنوان قسمی برای سیره مطلقه ذکر نموده اند معلوم می شود مراد ایشان از سیره مطلقه در مقسم، سیره عقلائیّه بالمعنی الأعمّ بوده و در این تقریرات نیز سیره عقلائیّه را به سیره عقلائیّه و سیره متشرّعه تقسیم نموده اند.

ولی همانطور که واضح است، تقسیم سیره عقلائیّه سیره عقلائیّه و سیره متشرّعه صحیح نیست، زیرا اگر ممشای عملی عقلاء، ناشی از عقل گرائی آنها و بما هم عقلاء باشد، سیره عقلائیّه خواهد بود و اگر ناشی از تدیّن آنها به شریعتی خاصّ باشد، سیره متشرّعه می باشد، نه سیره عقلائیّه تا به عنوان قسمی از اقسام سیره عقلائیّه قرار داد ه شود.


logo