1403/09/24
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه ثمرات فقهی مسأله
موضوع: ادامه ثمرات فقهی مسأله
بیان شد از آنجا که محقّق خویی «رحمة الله علیه» یکی از مهمترین اشخاصی است که به عنوان مخالف جابریّت عمل مشهور و کاسریّت اعراض مشهور شناخته می شود، به ذکر چند نمونه از ثمرات فقهی مسأله در کلام ایشان خواهیم پرداخت. ثمره اوّل یعنی محدوده طواف بیان گردید. در ادامه به بیان ثمره دوّم یعنی جواز و عدم جواز نماز در خزّ خالص خواهیم پرداخت.
ثمره دوّم: جواز و عدم جواز صلاة در خزّ خالص
سید یزدی «رحمة الله علیه» در مبحث لباس نمازگزار در عروه می فرمایند[1] : «یستثنی ممّا لا یؤکل، الخزّ الخالص غیر المغشوش بوبر الارانب و الثعالب».
«خزّ خالص» علی التحقیق به معنای کرک سگ آبی می باشد. دلیل بر این مدّعی، مجموعه مطالب مستفاد از دو روایت و کلام بعضی فقهاء می باشد:
اوّل آنکه کلمه «خزّ» در بر خی از روایات مثل روایت یحیی بن ابی عمران که می گوید[2] : «کتبت الی ابی جعفر الثانی فی السنجاب و الفنک و الخزّ ... »، در کنار سنجاب و فنک یعنی روباه استعمال شده و این مقابله دلالت بر آن دارد که مراد از خزّ، حیوانی غیر از سنجاب و فنک می باشد؛
دوّم آنکه کلمه «خزّ» در برخی روایات به حیوانی تفسیر شده که در خشکی می چرد و در آب زندگی می کند مثل روایت عمران بن اعین که به نقل از امام باقر (ع) می گوید[3] : «سألت اباجعفرٍ علیه السلام عن الخزّ فقال: سبعٌ یرعی فی البرّ و یأوی الماء»؛
و سوّم آنکه صاحب سرائر «رحمة الله علیه» «خزّ» را به معنای «قندس» دانسته و می فرمایند[4] : «و کثیرٌ من اصحابنا المحقّقین المسافرین یقولون انّه القندس و لا یبعد هذا لقول من الثبات، لقولهم (ع) لا بأس بالصلاة فی الخزّ ما لم یکن مغشوشاً بوبر الارانب و الثعالب و القندس اشدّ شبهٍ بالوبرین المذکورین»؛ و با تحقیق در معنای کلمه «قندس» معلوم می شود این کلمه به معنای سگ آبی می باشد.
با توجّه به آنکه این دو روایت، تفسیر ابن ادریس «رحمة الله علیه» را تأیید می نمایند گفته می شود مراد از «خزّ خالص»، کرک سگ آبی می باشد که مغشوش به کرک خرگوش یا روباه نباشد.
با توجّه به این مقدّمه گفته می شود مرحوم سیّد یزدی در عروة نماز در خزّ را در صورتی که خالص بوده و مغشوش به کرک خرگوش و روباه نشده باشد، صحیح می دانند.
مرحوم محقّق خویی ذیل این فرمایش مرحوم سیّد یزدی می فرمایند[5] : «اگر خزّ، خالص نبوده و بلکه مغشوش به کرک خرگوش یا روباه شده باشد، نماز در آن علی المشهور باطل می باشد، بلکه برخی ادّعای اجماع بر بطلان نموده اند و تنها کسی که در این فرض، قائل به صحّت می باشد، شیخ صدوق «رحمة الله علیه» است که در من لا یحضره الفقیه بعد از ذکر روایت جواز صلاة در خزّ خالص مغشوش به کرک خرگوش یا روباه می فرمایند[6] : «و هذه الرخصة الآخذ بها مأجورٌ و رادّها مأثومٌ»؛
دلیل مشهور، ادلّه دالّ بر منع از نماز در اجزاء ما لا یؤکل لحمه می باشد که به اطلاق خود شامل لباس مغشوش و غیر مغشوش می شود، نهایتاً لباس تهیّه شده از خزّ خالص و غیر مغشوش از تحت آن استثناء شده است.
دو روایت خاصّه نیز این اطلاقات را تأیید می نماید اگرچه ظاهر آن است که هر دو، یک روایت می باشند: یکی مرفوعه ایّوب بن نوح و دیگری مرفوعه احمد بن محمّد از امام صادق (ع) که می فرمایند[7] : «الصلاة فی الخزّ الخالص لا بأس به، فأمّا الذی یخلط فیه وبر الارانب او غیر ذلک ممّا یشبه هذا، فلا تصلِّ فیه».
وجه اینکه این دو مرفوعه، دلیل نبوده و صرفاً مؤیِّد می باشند آن است که این دو دلیل، مرفوعه و ضعیف بوده و ما عمل مشهور را جابر ضعف سند نمی دانیم».
ایشان در ادامه، دو روایت دیگر را در مقابل این دو مرفوعه نقل می نمایند که صریح در جواز می باشند، ولی به جهت ضعفی که در این دو روایت وجود دارد، نهایتاً نظریبه مشهور را مبنی بر اختصاص استثناء صحّت صلاة در خزّ به خزّ خالص غیر مغشوش به وبر خرگوش و روباه مورد تأیید قرار می دهند[8] .