« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد مهدی زمانی فرد

1403/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

ادله ظنیه عقلیه/استحسان/اقسام/قسم ششم/اقوال/ادله حجیت/دلیل دوم و سوم/نقد ادله مالکیه/اشکال بر دلیل اول و دوم

 

موضوع: ادله ظنیه عقلیه/استحسان/اقسام/قسم ششم/اقوال/ادله حجیت/دلیل دوم و سوم/نقد ادله مالکیه/اشکال بر دلیل اول و دوم

دلیل دوم: سنت

«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللّهِ بْنُ جَعْفَرٍ، ثَنَا يُونُسُ بْنُ حَبِيبٍ‌، ثَنَا أَبُو دَاوُدَ، ثَنَا الْمَسْعُودِيُّ‌، عَنْ عَاصِمٍ‌، عَنْ أَبِي وَائِلٍ‌، عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ‌: إِنَّ اللّهَ - عَزَّ و جَلَّ - نَظَرَ فِي قُلُوبِ الْعِبَادِ؛ فَاخْتَارَ مُحَمَّدًا صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ و سَلَّمَ‌ فَبَعَثَهُ بِرِسَالَتِهِ و انْتَجَبَهُ بِعِلْمِهِ‌، ثُمَّ‌ نَظَرَ فِي قُلُوبِ النَّاسِ بَعْدَهُ فَاخْتَارَ لَهُ أَصْحَابًا فَجَعَلَهُمْ أَنْصَارَ دِينِهِ و وُزَرَاءَ نَبِيِّهِ‌، و مَا رَآهُ الْمُؤْمِنُونَ حَسَنًا فَهُوَ عِنْدَ اللّهِ حَسَنٌ‌، و مَا رَآهُ الْمُؤْمِنُونَ قَبِيحًا فَهُوَ عِنْدَ اللّهِ قَبِيحٌ‌[1]

تقریب استدلال

این روایت دوبخش دارد که قسم اول صغری مسئله و قسم دوم کبری مسئله را تشکیل می دهد و باید اینچنین گفت: هر چیزی که نزد مسلمانان استحسان داشته باشد، حجت است.

 

دلیل سوم: حکم عقل

تقریب استدلال

صغری: استحسان یعنی نظر اهل خبره

کبری: قول اهل خبره حجت است[2]

نتیجه: پس استحسان حجت است

نقد ادله مالکیه

ردیه بر دلیل اول(کتاب)

اشکال اول

این آیه اجنبی از بحث استحسان است؛ چراکه احسن در آیه حمل بر معنای لغوی می شود و استحسان معنای حادث و اصطلاحی و متاخر از قرآن است. و اصل بر این است که معانی کلمات قران، بر معنای لغویشان حمل شود

ردیه بر اشکال اول

گاهی معنای لغوی ملاک می دهد؛ که می تواند بر زمان متاخر تطبیق شود؛ بلکه کلمه احسن به معنای لغوی است، اما اتباع احسن ملاکی است که می گوید هر روشی که اتباع احسن باشد درست است؛ حال در استحسان، با توجه به ذوق فقهی ای که فقیه بدست آورده است، بهترین ارتکاز را بر می گزیند. لذا آیه ملاکا بر استحسان تطبیق می کند؛ هرچند لفظا تطبیق نکند!

اشکال دوم

این آیه اجنبی از مسائل فقهی است؛ بلکه مربوط به مسائل اعتقادی است؛ چراکه به قرینه آیه قبلش[3] فهمیده می شود که در مسائل اعتقادی است نه فقهی و استحسان درباره فروع فقهی است! به تعبیر دیگر آیه در مقام بیان استحسان کلامی است نه مطلق استحسان که شامل استحسان فقهی بشود.

ردیه بر اشکال دوم

واژه یتبعون احسنه، ملاک و تعلیل عقلایی ارتکازی است. بله! قبل آن درباره کلام صحبت می کند، اما این واژه، قبل از اینکه قرآن بگوید، عقلا در هرجایی، مورد بهتر را برمی گزینند

اشکال سوم

ملاک اتباع احسن بر استحسان صدق نمی کند؛ مقصود از آیه قطع به حسن است (یعنی جاییکه قطع به احسن بودن پیدا کرده باشیم)؛ درحالیکه در استحسان ظن داریم. لذا ملاک احسن بالقطع است، درحالیکه استحسانی که مالکیه مطرح می کنند، به اعتراف خودشان احسن ظنی است و احسن ظنی زمانی حجت است که برای آن ظن، دلیل داشته باشیم که نداریم!

اشکال بر دلیل دوم(سنت)

اشکال اول(سندی)

روایت عبدالله مسعود به معصوم نمی رسد و محرز نیست

اشکال دوم(دلالی)

این روایت دال بر استحسان نیست؛ بلکه یا دال بر اجماع است، یا سیره متشره! زیرا در روایت مسلمون به صیغه جمع آمده است؛ و نگفت ما راه الفقیه... .

 


[2] سوره انبیا، آیه7. ﴿و ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي‌ إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون‌﴾.
[3] سوره زمر، آیه 17﴿وَ الَّذينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى‌ فَبَشِّرْ عِبادِ﴾.
logo