« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1404/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

احتمال سوم در مورد جزای شرط در صحیحه اول زراره

موضوع: احتمال سوم در مورد جزای شرط در صحیحه اول زراره

در رابطه با فراز اخیر صحیحه که پاسخ امام علیه السلام از سؤال دوم زراره واقع شده، و آن عبارت از " وإلا فإنه على يقين من وضوئه ولا تنقض اليقين أبدا بالشك، وإنما تنقضه بيقين آخر [1] " پس از اینکه اصولیها تحلیل عبارت " وإلا " را عبارت "و ان لم یستقین انه قد نام" قرار دادند که جمله شرط مقدری را پس از إن شرطیه از ما قبل استفاده کردند، در مورد احتمالات جزای این شرط بحث کرده اند که بررسی دو احتمال را از نظر گذراندیم و حال نوبت به احتمال سوم می رسد که از سوی برخی از اصولیها از جمله محقق نائینی ره مورد قبول گرفته است.

ایشان معتقد است: جزاء در قضیه شرطیه همین جمله ای است که بلافاصله پس ازآن ذکر شده " فإنه على يقين من وضوئه " و نه چیزی در تقدیر است نه این جمله خبریه است نمی تواند بیانگر حکم باشد فلذا به دلیل عدم ارتباط با حکم، نمی توان آن را جزاء قرار داد، پاسخ این است که: ما این جمله خبریه را به جمله انشائیه تأویل می بریم و می گوئیم: مراد از جمله " إنه على يقين من وضوئه " این است که شخص مزبور باید بنا را بر یقین به وضوء بگذارد (ای فلیعمل علی یقینه السابق _یا_ فلیبن علی یقینه السابق).

به نظر می رسد که این احتمال مواجه با اشکالاتی است که أخذ به آن را دچار مشکل می کند.

اشکال اول: کلام خبری در مقابل کلام انشائی است و رجوع جمله خبریه به جمله انشائیه در اینجا معنا ندارد و آنچه به عنوان "اراده انشاء از کلام خبری" در مباحث الفاظ مطرح می شود در ما نحن فیه جریان ندارد؛ زیرا اگر بنا باشد جمله خبریه " فإنه على يقين من وضوئه " در مقام انشاء باشد باید یکی از دو صورت زیر باشد:

    1. مراد از جمله خبریه " فإنه على يقين من وضوئه " عبارت از معنای "یجب أن یکون علی یقین من وضوئه" باشد همانگونه که امام علیه السلام در مقام بیان حکم به جای جمله انشائیه "أعدِ الصلوة" از جمله خبریه "تعید الصلوة" استفاده می کند که مراد از "تعید" عبارت از "تجب الإعاده" است.

ولی اراده چنین معنائی از این عبارت، با مفاد سائر جملات روایت منافات دارد؛ زیرا مفاد روایت این است که "یقین داشتن به بقاء وضو" لازم نیست بلکه اگر قبلا وضو داشته و حالا در نوم و به دنبال آن در وضو شک کند "لا یجب علیه الوضوء" و می تواند در همین حالِ شک در بقاء وضو بنا را بر بقاء وضو گذاشته و نماز بخواند.

و بر فرض که برگرداندن جمله خبریه به جمله انشائیه را بپذیریم باید این برگردان بر اساس ضوابط باشد و حال آنکه معنای مورد نظر در اینجا با هیچ ضابطه ای هماهنگ نیست؛ چرا که از لفظ "بنا" در جمله خبریه، اثری نیست تا معنای آن و یا بناگذاری عملی در جمله انشائیه آورده شود، بله، اگر چنین لفظی در متن روایت وارد شده بود و امام علیه السلام می فرمودند: " فإنه یبنی يقين من وضوئه " و ما هم آن را به معنای "یجب البناء علی الیقین من وضوئه" در نظر می گرفتیم، چنین برگردان در تأویل بردنی قابل قبول بود ولی با توجه به اینکه لفظ "یبنی" روایت وارد نشده نمی توان این جمله خبریه را به جمله ای مانند "یجب البناء علی الیقین من وضوئه" برگرداند و به معنای آن دانست.

    2. شارع اراده کرده با جمله خبریه "إنه علی یقین من وضوئه" بفرماید: این فردی که یقین به تحقق نوم ندارد، من او را در عالم تشریع، متیقن به وضو تلقی می کنم یعنی از نظر من چنین فردی متیقن الوضوء است و همانطور که اگر کسی یقین وجدانی به وضو داشته باشد می تواند نماز بخواهد کسی هم که یقین به تحقق نوم ندارد، من شارع او را نسبت به وضو متیقن می بینیم و برای او جائز است که در عبارت مشروط به طهارت، وارد شود.

اشکالی که بر این صورت وارد است این است که: شارع، علی الفرض در جمله "ولاینقض الوضوء أبداً بالشک" در صدد نیست که این شخص را متیقن حساب کند بلکه می خواهد بگوید: این شخصی که قبلا یقین داشته و الآن شک دارد، یقین خود را با شک نقض نکند؛ چرا مه وقتی کسی حکمی را روی موضوعی مترتب کرده و می گوید: نقض یقین با شک جائز نیست، معلوم می شود که هر دو حالت نفسانی یقین و شک را مورد ملاحظه قرار اده و نقض یقین با شک را مورد نهی قرار داده است و با این حساب روشن است که اگر امام علیه السلام با جمله "فانّه علی یقین من وضوئه" بخواهد بگوید: "من این شخص را شاک در وضو نمی بینم، بلکه او را نسبت به وضویش متیقن می بینم. برای عبارت "لا ینقض الیقن ابداً بالشک" معنائی تصور نخواهد شد.

 


logo