« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1404/07/22

بسم الله الرحمن الرحیم

اشکال بر مرحوم آخوند ره در مورد قسم دوم از احکام وضعیه

موضوع: اشکال بر مرحوم آخوند ره در مورد قسم دوم از احکام وضعیه

ایشان ره عناوین (جزئیت؛ شرطیت، مانعیت و قاطعیت) برای واجب (مأمورٌبه) را قسم دوم از احکام وضعیه قرار داده که جعل تشریعی به تبعیت از تکلیف به آنها تعلق می گیرد مثل اینکه جزئیت چیزی برای مأمورٌبه، از تعلق امر به مرکب، انتزاع می شود و شرطیت چیزی برای مأمورٌبه از تعلق امر به شئ مقید به وجود شئ دیگر انتزاع می شود (اگر شارع، خطاب "صل مع الطهارة" را متوجه مکلفین نماید، معلوم می شود که طهارت برای مأمورٌبه، شرطیت دارد) مانعیت چیزی برای مأمورٌبه، از تقیّد مأمورٌبه به عدم وجود آن چیز انتزاع می شود، اگر شارع خطابی مانند "لاتصل فی غیر ماکول اللحم" را متوجه مکلفین نماید معلوم می شود که غیر مأکول اللحکم بودن لباس، یکی از موانع نماز است و اگر در امر به نماز، آن را مقید به خالی بودن از چیزی مانند قهقهه و أکل و... نماید معلوم می شود که این امور از قواطع نماز هستند.

در مقام اشکال به چنین فرمایشی خطاب به مرحوم آخوند ره عرض می کنیم: امکان اینکه جزئیت و شرطیت و مانعیت و قاطعیت، از امر شارع به نماز با آن کیفیتی که شما مطرح کردید انتزاع شوند وجود دارد و ما نیز آن را قبول داریم ولی اگر بخواهید چنین طریقی را تنها راه برای جعل شارع در رابطه با این احکام چهارگانه قرار دهید – چرا که شما جعل شارع در رابطه با این عناوین را منحصر در جعل تبعی قرار دادید – چنین فرمایشی را نمی توانیم بپذیریم، بلکه به نظر ما راه دیگری نیز برای جعل این امور از سوی شارع وجود دارد و آن، این است که مولا جزئیت و شرطیت و قاطعیت را به طور مستقل جعل کند مثل اینکه خداوند متعال با القاء خطاب "أقیموا الصلوة" اقدام به جعل و انشاء وجوب برای ماهیت نماز می کند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم با القاء خطاب "لاصلوة الا بفاتحةالکتاب" جزئیت فاتحةالکتاب را برای نماز جعل می کند و یا با خطاب "لاصلوة الا بطهور" شرطیت طهارت برای نماز را جعل می کند.

ممکن است توّهم شود که خطاب "لاصلوة الا بفاتحةالکتاب" به معنای "تجب الصلوة المشتملة علی فاتحةالکتاب" است یعنی بر جعل استقلالی حکم تکلیفی (وجوب نماز) دلالت می کند و جزئیت فاتحةالکتاب برای واجب، از آن انتزاع می شود.

جواب این توهم آن است که معنای مطابقی و معنای عرفی خطاب "لاصلوة الا بفاتجةالکتاب" این است که فاتحةالکتاب، جزء برای نماز است یعنی این خطاب در مقام جعل مستقل خود جزئیت برای نماز است، در خطابهائی هم که در مورد طهارت در نماز وارد شده اند جریان از همین قرار است یعنی اگز خطاب "صلّ مع الطهارة" از شارع صادر شود می گوئیم شارع با این خطاب در مقام جعل وجوب نماز است و شرطیت طهارت نسبت به نماز نیز از آن انتزاع می شود به این معنا که جعل تبعی به شرطیت طهارة تعلق گرفته است، امّا اگر خطاب "لاصلوة الّا بطور" از شارع صادر شود، جعل تبعی شرطیت طهارت، معنا نخواهد داشت؛ زیرا در این جا امری به ماهیة مقیده به طهارت تعلق نگرفته تا شرطیت طهارت برای نماز را انتزاع کنیم.

حضرت امام خمینی ره در این رابطه، نکته خوبی را ذکر کرده می فرماید[1] : مسئله تغییر قبله که در قرآن کریم ابلاغ شده: ﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ ﴾[2] {نگاههای انتظار آمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهائی) می بینیم، اکنون تو را به سمت قبله ای که از آن خوشنود باشی باز می گردانیم، روی خود را به سوی مسجدالحرام کن، و هر جا باشید روی خود را به جانب آن بگردانید} به این معناست که پس از تغییر قبله، نماز شرط تازه ای پیدا کرده و آن عبارت از استقبال کعبه و مسجدالحرام است.

در تغییر قبله، خداوند متعال اقدام به کناز گذاشتن امری که به نماز به سوی مسجدالاقصی بوده، نکرده و امر دیگری به نماز به سوی مسجدالحرام نیاورده بلکه به مقتضای ایات قرآن، خداوند فقط اقدام به تغییر "شرط" کرده است یعنی فرموده است: الآن به بعد، شرط نماز عبارت از استقبال کعبه و مسجدالحرام است و این شرطیت، جنبه استقلال دارد و از چیزی انتزاع نشده و امر جدیدی انشاء نشده که از آن انتزاع کنیم.

همین مطلب در رابطه با مانعیت و قاطعیت صدق می کند یعنی هر چند در صورتی که مأمورٌبه از سوی شارع مقید به عدم چیزی شود، عنوان مانعیت انتزاع می شود ولی منحصر به این راه نیست بلکه شارع می تواند مستقلاً چیزی را مانع نماز قرار دهد به این صورت که یک جا بفرماید: "اقیموا الصلوة" و در جای دیگر اقدام به جعل قاطع یا مانع کرده، و بفرماید: جعلتُ الحدث مانعاً للصلوة یا جعلتُ الضحک قاطعاً للصلوة، چنین جعلی تالی فاسدی به دنبال ندارد.

بدیهی است که وقتی شارع در صدد بیان خطاب "جعلت الحدث مانعاً للصلوة" بر می آید لازم نیست از خطاب "أقیموا الصلوة" صرف نظر کرده و یک "أقیموا الصلوة" دیگر انشاء نماید، بلکه همان، "أقیموا الصلوة" به قوت خودش باقی است ولی مصالحی اقتضا می کند که الآن مانعیت حدث جعل شود، لذا می فرماید: "جعلتُ الحدث مانعاً" و این جعل مانعیت برای حدث نسبت به نماز، جنبه استقلالی دارد و تبعیت و انتزاع در چنین جائی مفهوم ندارد.

 


logo