1404/07/13
بسم الله الرحمن الرحیم
اشکال حضرت امام خمینی ره بر محقق نائینی ره
موضوع: اشکال حضرت امام خمینی ره بر محقق نائینی ره
پس از اینکه با تفصیل شیخ اعظم ره در حجیت استصحاب بین شک در مقتضی و عدم حجیت استصحاب در آن و شک در رافع و قبول حجیت استصحاب در آن، آشنا شدیم و احتمالات سهگانه در مورد معنای مراد از دو لفظ "مقتضی و رافع" را که عبارت از (ملاک و مناط، سببیت شرعیه و قابلیت و استعداد بقاء) بودند مطرح نمودیم مدعی شدیم که مستفاد از عبارتهای خود شیخ اعظم ره در موارد عدیده از کلام ایشان، اراده کردن همین معنای سوم است به طوری که ظاهر کلمات ایشان این است که مرادشان از شک در مقتضی عبارت از شک در مقدار استعداد و مقدار قابلیت بقاء است و شک در رافع جائی است که استعداد بقاء احراز شده باشد، اما محقق نائینی ره در صدد برآمدند تا این مطلب را استدلال کنند یعنی بر لزوم اراده معنای سوم اقامه کرده و فرمودند: اگر مراد از دو لفظ "مقتضی و رافع" یکی از دو احتمال اول (ملاک و مناط – سببیت شرعیه) باشد لازمه اش این است که اگر یک اصولی، استصحاب را در موارد شک در مقتضی به یکی از دو احتمال اول حجحت بداند در زمره منکرین حجیّت استصحاب مطلقاً قرار داده شود لازمه چنین تفصیلی، انکار حجیت استحاب مطلقاً است و از آنجا که مرحوم شیخ منکر حجیت استصحاب به طوری کلی نیست پس حتماً باید احتمال سوم را از بین احتمالات سهگانه اراده کرده باشد تا تالی فاسد سابقالذکر لازم نباید.
اما حضرت امام راحل ره استدلال محقق نائینی ره را مواجه با اشکال دانسته و می فرماید(الرسائل، امام خمینی ره ص51و80): شما در صدد هستید که احتمال سوم (قابلیت بقاء و قابلیت استعداد) را معنای اراده شده از لفظ "مقتضی" قرار دهید امام باید توجه نمود که این مطلب از عمومیت برخوردار نیست؛ چرا که اگر مستصحب ما، موضوع خارجی باشد به دست آوردن استعداد بقاء یا عدم استعداد بقاء در حیطه توان مکلف است و ارتباطی به شارع بماهو شارع ندارد مثل اینکه به تجربه صلاحیت بقاء موضوعات خارجی متعدد را می دانیم و علی الفرض صلاحیت بقاء ساختمانی را که با مصالح مشخص بنا می شود تشخیص می دهیم مثل اینکه ساختمان با فلان مصالح در ساحل دریا که زمین و هوا رطوبی است چه مقدار استعداد بقاء دارد و اگر در کویر بنا شود چه اندازه قابلیت بقاء را دارد.
اما در باب احکام شرعیه، استعداد بقاء را از راه دلیل شرعی به دست می آوریم و روشن است همانگونه که استعداد بقاء یک حکم از راه دلیل شرعی آن به دست می آید ملاک و مناط حکم نیز حکم نیز از همین راه بدست می آید؛ چرا که استمرار یک حکم از بقاء ملاک آن پرده برمی دارد، مثلاً وقتی یک لباس، نجس شد این حکم وضعی تا زمانی که رافع آن نیامده یعنی تطهیر نشده، استمرار دارد و این نجاست به قوت خودش باقی است مثلاً اگر یک ساعت بعد تطهیر شود نجاست آن تا یک ساعت باقی است و اگر صد سال به همین حال بماند و تطهیر نشود این نجاست، استعداد دارد، بنابراین وقتی استعداد بقاء را از دلیل شرعی به دست می آوریم ملاک حکم را نیز همان راه به دست می آوریم.
به بیان دیگر: هر حکمی که از سوی شارع صارد می شود حدوثاً و بقاءاً واجد ملاک است، لذا همانگونه که حدوث حکم، از تحقق ملاک، کشف می کند بقای حکم نیز کاشف از تحقق ملاک است پس همانطوری که شما احتمال سوم و اراده معنای قابلیت و استعداد بقاء را از راه دلیل شرعی به دست آوردید می توان احتمال اول و اراده معنای ملاک و مناط را نیز از همین راه به دست آورد و وقتی هرکدام از احتمالات سهگانه را از طریق ادله شرعیه به دست می آوریم، فرقس بین اراده هرکدام از احتمالات سهگانه نخواهد بود.
اشکال بر کلام حضرت اما خمینی ره: مناقشه ای که در فرمایش حضرت امام راحل ره به نظر می رسد این است که هر چند چنین فرمایشی ره در مورد علم به استمرار یک حکم، درست و اگر استمرار حکم در یک جائی ثابت شود کاشف از وجود ملاک (مناط) خواهد بود ولی فرض این است که در مسئله استصحاب، استمرار حکم برای ما محرز نیست بلکه آنچه محرز است فقط قابلیت استمرار حکم است وگرنه اگر حکم احراز شود نیازی به جریان استصحاب نخواهد بود و هدف از اجرای استصحاب، به دست آوردن استمرار حکم است نه صلاحیت و قابلیت استمرار.
روشن است که از راه قابلیت بقاء نمی توان ملاک را بدست آورد یعنی هرگاه قابلیت بقاء باشد ولی بقاء برای ما احراز نشده باشد نمی توان گفت: اینجا مقتضی به معنای اول (ملاک و مناط) وجود دارد.
نتیجه: بین ثبوت بقاء و قابلیت بقاء فرق است لذا هر چند بقاء یک حکم کاشف از وجود ملاک و مناط است ولی صرف قابلیت بقاء و قابلیت استمرار کاشف از ملاک و مناط حکم نیست و به نظر می رسد که در اشکال حضرت امام راحل ره بر محقق نائینی ره خلطی صورت گرفته و اشکالشان بر محقق نائینی ره وارد نیست.