1404/03/04
بسم الله الرحمن الرحیم
تنبیهات قاعده "لاضرر"
موضوع: تنبیهات قاعده "لاضرر"
تنبیه اول: عدم ارتباط بین "لاضرر" و دفع ضرر از غیر
با توجه به اینکه خطاب "لاضرر و لاضرار" را یک حکم حکومتی صادر شده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم می دانیم یعنی آن را به چشم یک نهی مولوی صادر از منصب حکومت و ولایت آن حضرت صلی الله علیه و اله وسلم می دانیم که اختصاص به زمان زندگانی ایشان ندارد بلکه دارای گسترده عامی است که علاوه بر عصر حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم در همه زمانها تا قیامت جریان دارد و برای هر کدام از دو لفظ "ضرر – ضرار" معنائی غیر از دیگری در نظر گرفته و گفتیم: مراد از لفظ "ضرر" عبارت از لطمه جانی یا مالی است که بر شخص وارد می شود و مراد از لفظ "ضرار" عبارت از لطمه ای است که غیر جانی و مالی باشد مثل لطمه حیثیتی و آبروئی.
در نتیجه، موضوع نهی نبوی صلی الله علیه و اله وسلم در این خطاب، نهی از هرگونه آسیب و ضرری است خواه بدنی و مالی و خواه آسیبهای دیگر، به این معنا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم از آسیب زدن به انحاء مختلف آن، به دیگران نهی فرموده اند.
بنابر این نمی توان از عنوان "لاضرر و لاضرار: به عناوین دیگری که مشابه آن هستند (مثل دفع ضرر از غیر) تعدی کرد اگرچه ممکن است "وجوب دفع ضرر از غیر" از خطابات شرعیه استفاده شود؛ زیرا بین دو عنوان (نهی از ضرر و ضرار – وجوب دفع ضرر از غیر) تفاوت وجود دارد و بدیهی است که حرمت ایراد ضرر به غیر، غیر از وجوب دفع ضرر از اوست.
هدف از طرح چنین بحثی، مقدمه چینی برای طرح فرعی است که مطرح شده و مناسب است مورد بررسی قرار گیرد و آن فرع این است که:
گاهی اگر مکلف در صدد دفع ضرر از خود براید این دفع ضرر، مستلزم اضرار به غیر می شود، در این مورد، بحث این است که آیا این دفع ضرر از نفس که مستلزم إضراربه غیر است تجویز می شود یا نه؟
برای روشن شدن حکم این فرع، نیازمند بیان یک تفصیل هستیم تا معلوم شود که آیا بر این عنوان "دفع ضرری که مستلزم اضرار به غیر است" عنوان إضرار به غیر منطبق می شود یا نه؟ چرا که اگر بر چنین موردی عنوان "إضرار" انطباق پیدا کند موضوع قاعده "لاضرر و لاضرار" تحقق پیدا کرده و با تحقق موضوع، حکم حکومتی وارد خطاب "لاضرر" شامل آن شده و ولایت بر نهی از آن مورد می کند، اما اگر عنوان "إضرار" بر چنین موردی، منطبق نشود بلکه عنوان "إضرار" مستند به چیزی غیر از "دفع ضرر" باشد موضوع قاعده "لاضرر و لاضرار" تحقق پیدا نکرده و نوبت به جریان این قاعده نمی رسد.
توضیح مطلب: گاهی شدت و مثرت نزول باران منجر به جریان سیلی می شود که اتفاقاً منزل یک مکلف در مسیر آن واقع است در اینجا مکلف به یکی از دو نحو ممکن است از اسیب دیدن منزل خود جلوگیری کند و مانع از ورود سیل به منزل خودش شود:
1. اقدام به ساختن مانعی در جلوی منزل خود می کند که موجب عوض شدن مسیر جریان سیل شده و چه بسا سیل متوجه منزل همسایه می شود بدیهی است که این دفع ضرر مستلزم وارد شدن ضرر به همسایه است ولی به چنین دفع ضرری، عنوان "إضرار به غیر" منطبق نمی شود؛ زیرا مکلف به همسایه اش ضرری وارد نکرده بلکه این إضرار مستند به سیل است فلذا در مقام تحلیل این داستان نمی گویند فلان مکلف به همسایه خودش اضرار وارد کرده و از نظر عقلاء نیز ضمانتی برای این مکلف، ثابت نیست بلکه می گویند طغیان آب و جریان سیل، موجب آسیب دیدن منزل همسایه اش شده و به او ضرر وارد کرد.
2. مکلف به جای اینکه مانعی از ورود سیل به منزل خود ایجاد کند مانع موجود در جلوی منزل همسایه را برداشته و یا درب خانه اش باز می کند تا سیل وارد خانه همسایه شود، در این فرض، دفع ضرر مکلف از خودش، مستقیماً اضرار به غیر به حساب می آید و غیر از فرض اول است.
چنانچه ملاجظه می شود مکلف در هر دو فرض اقدام به دفع ضرر از خود کرده و موجبات محفوظ ماندن خانه خودش از ورود سیل را فراهم کرده است اما بنابر فرض اول، بر دفع ضرری که صورت گرفته، عنوان "اضرار به غیر" صدق نمی کند و چنین شخصی مورد بازخواست واقع نمی شود ولی بنابر فرض دوم، عنوان "اضرار" بر چنین دفع ضرری انطباق پیدا می کند و به دنبالش قاعده "لاضرر و لاضرار" جریان پیدا می کند و جلوی آن ر امی گیرد و چنین شخصی از نظر عقلاء مورد بازخواست واقع شده و خطاب به او گفته می شود؛ چرا اقدام به او کردن سیل به خانه همسایه کردی؟
نتیجه: بین حرمت اضرار به غیر که از خطاب "لاضرر و لاضرار" استفاده می شود و وجوب دفع ضرر از غیر، ارتباطی وجود ندارد.