« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1404/02/21

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی فرمایش شیخ الشریعه اصفهانی ره در مورد معنای ترکیب "لاضرر"

موضوع: بررسی فرمایش شیخ الشریعه اصفهانی ره در مورد معنای ترکیب "لاضرر"

روشن شد که بر اساس نظر ایشان ره تعبیر "لاضرر" در مقام إفاده یک حکم اول است یعنی همانگونه که غِشّ در معامله، غیبت شخص مسلمان، شرب خمر، فحش دادن و امثال آنها حرام است. ضرر زدن یک شخص بر شخص دیگر نیز حرام است.

بنابراین اشکالاتی که بر معانی قبلی وارد می شد و بر این معنا وارد نمی شود مثلا بنابر نظر محقق نائینی ره و برخی از محققین از اصولیین متأخر این ترکیب به نحو حقیقی در معنای، "نفی حکم ضرری" استعمال شده و در مثل "ایجاب وضو" در جائی که وضو ضرری باشد هر چند ظاهراً نفس وضو، ضرری است ولی با توجه به اینکه اراده مکلف (که واسطه بین ایجاب وضو و تحقق وضوست) مقهور حکم شارع است بین ایجاب وضو و ضرر، رابطه علیّ و معلولی بر قرار است، لذا اطلاق هر یک بر دیگری اطلاق شائعی است و حال آنکه حقیقت این است که عبد در اراده خئدش آزاد است و با انشاء یک حکم از سوی شارع، فقط زمینه ای برای اطاعت و عصیان مکلف تحقق پیدا می کند نه اینکه جنبه علّیّت برای اطاعت داشته باشد و معنائی که آخونده ره برای ترکیب "لاضرر" در نظر گرفتند، نفی ضرر به صورت حقیقیه ادعائیه بود یعنی ماهیتی که بعد از "لا" قرار گرفته، صفت یا حکم مورد انتظار را ندارد و عمده اشکال این فرمایش این بود که چنین معنائی در ترکیب "لاضرر" متصور نیست؛ زیرا ضرر دارای آثاری نیست تا نفی ماهیت ضرر به لحاظ آن اثار باشد و ضرر (بما انّه ضرر) نه به عنوان وضوی ضرری و یا معامله غبنی که دارای اثرند، آثاری ندارد که "لاضرر" ناظر به آن آثار باشد و بر عدم ترتب آنها دلالت کند کما اینکه از ترکیب "لاضرر" نمی توان نفی حکم ضرری از باب مجاز به نحو سببیت حکم برای (مسبب) را اراده نمود؛ چرا که بین حکم و ضرر، رابطه سببیت و مسببیت را نمی توان پذیرفت و در نهایت، اشکالِ إراده "نفی حکم ضرری" از ترکیب "لاضرر" به صورت مجاز در حذف، لزوم تخصیص اکثر است.

حال می گوئیم: هر چند اشکالات وارده بر انظار قبلی بر این معنا وارد نمی شوند ولی این کلام نیز دارای اشکالاتی است که به اختصار می آوریم:

    1. ایشان ره فرمودند که موارد زیادی در خطابات شرعی وجود دارند که نظیر ترکیب "لاضرر" در معنای نهی استعمال شده اند، اگر مرادشان این است که استعمال این ترکیب در نهی حتی از استعمال آن در نفی هم بیشتر است، چنین ادعائی باطل است؛ چرا که موارد فراوانی در خطابات شرعی و عرفی وجودددارند که "لا" بر اسم داخل شده و در معنای مفی جنس استعمال شده است به طوری که حقیقت امر بر عکس مدعای ایشان ره بوده و استعمال "لا" در نفی بیش از استعمال آن در نهی است.

    2. ایشان هر وجود لفظ "علی مؤمن" در بعضی از روایاتی که در مقام نقل جریان سمرة بن جندب وارد شده اند را متناسب با معنای نهی دانستد در حالی که چنین تناسبی را نمی توان پذیرفت؛ برای اینکه در خیلی از موارد بر غیر مؤمن نیز نمی توان ضرر وارد کرد مضاف بر این که "اصالة عدم الزیادة" در روایات جاری می شود.

    3. ظاهر این است که اراده معنای نفی، حتی از نظر قواعد ادبیات عرب هم درست نیست؛ زیرا نهی همانند امر یک کلام انشائی است و همانگونه که امر به فعل توجه دارد (لام امر غائب بر فعل داخل می شود) لای نهی نیز بر فعل داخل می شود و حال آنکه در این ترکیب، لا بر اسم (ضرر) داخل شده و اراده معنای فعل از اسم و یا تقدیر گرفتن فعل (لایضرّ) بر خلاف ظاهر است.

    4. اگر مرادشان این است که لا در چنین ترکیببی رد نفی استعمال شده ولی نهی از آن اراده شده است. چنین استعمالی استعمال حقیقی نخواهد بود بلکه باید آن را یک استعمال مجازی به حساب آوردن ولی به نظر می رسد که استعمال مجازی "لاضرر" با وجود فراوانی و اهمیتی که در ابواب مختلف دارد، شایسته نخواهد بود.

معنای چهارم برای تعبیر "لاضرر": حضرت امام خمینی ره در رابطه با معنای این تعبیر فرموده اند: لفظ "لا" در تعبیر "لاضرر" ناهیه است ولی نهیی که در این تعبیر وارد شده از سوی پروردگار نیست (تا در ردیف سائر احکام اولیه ای که از سوی شارع جعل شده اند قرار گرفته و بر حرمت دلالت کند) بلکه این نهی از ناحیه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم با عنایت به مقام حکومت و سلطنتی است که خداوند برای آن حضرت قرار داده است.

برای روشن تر شدن چنین مطلبی لازم است ابتدا مناصب و مقاماتی که برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم ثابت بوده را به اختصار از نظر بگذرانیم فلذا می گوئیم: مستفاد از آیات و روایات این است که آن حضرت صلی الله علیه و اله وسلم دارای سه مقام و منصب بوده اند که هر کدام از آنها دارای احکام مخصوص به خود بوده است.

مقام اول پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم: مقام رسالت و نبوّت، نببی صفت مشبهه ای است که به معنای مخبر است یعنی رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم واسطه تبلیغ احکام الهی به مردم است و اوامر و نواهی وارده از سوی خداوند را به مردم ابلاغ می کند نه اینکه از جانب امر و نهی مستقلی داشته باشد، اگر امر و نهیی از جانب آن حضرت با توجه این جایگاه صادر شود (مثل اینکه رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم به افرادی می گوید: "نماز بخوانید") این امر او جنبه ارشادی دارد یعنی ارشاد به دستور خداوند (أقیموا الصلوة) است همانند امر و نهیی که از فقیه پس از استنباط حکم از ادله، صادر می شود از خصوصیات امر و نهی ارشادی این است که بر موافقت یا مخالفت آن ثواب یا عقابی مترتب نیست، بلکه ثواب و عقاب در رابطه با چیزی است که این امر یا نهی به آن ارشاد کرده است.

 

logo