1404/02/20
بسم الله الرحمن الرحیم
معنای دوم برای هیئت ترکیبیه لاضرر[1]
موضوع: معنای دوم برای هیئت ترکیبیه لاضرر[1]
شیخ انصاری ره در رساله ای که با عنوان "قاعده لاضرر" به رشته تحریر در آورده، معنائی را به بعض فحول نسبت داده و آن را ضعیف ترین احتمال شمرده است، بنابراین احتمال هر چند تعبیر "لاضرر" در معنای نفی استعمال شده ولی حکم ضرری را نفی نمی کند بلکه به معنای "نفی ضرر مقید به یک قید" است و آن قید، عبارت از "غیر متدارک" بودن است یعنی مراد از تعبیر گلاضرر" این است که ضرر غیر متدارک در اسلان وجودندارد و مراد از آن این است که هر جا ضرری تحقق دارد لزوماً تدارک شده است، مثل اینکه هرگاه مکلف، مال متعلق به غیر را غصب و تلف کرده لازم است مثل یا قیمت آن را به وی برگرداند به طوری که گویا ضرری تحقق پیدا نکرده است، بله اگر مثل یا قیمت آن مال تدارک نمی شد، ضرر تحقق داشت و یا مثلا هر چند بیع غبن موجب ضرر به حال مغبون است ولی با خیار غبن جبران شده است، تنها عاملی که سبب میل به چنین معنائی شده است، این است که موارد عدیده ای وجود دارد که به سبب امر تکوینی، یا حکم تکلیفی و یا حکم وضعی، ضرر، تحقق دارد لذا معلوم است که معنای حقیقی از این ترکیب اراده نشئه است.
اشکال شیخ انصاری به کلام فاضل تونی ره: روشن است که استعمال این ترکیب در چنین معنائی یک استعمال مجازی است که نیازمند قرینه است و از سوئی ضرری را می توان حقیقتاً نفی کرد که در خارج مثل یا قیمت آن تدارک شده باشد، ولی در اسلام اینگونه نیست؛ زیرا اگر چه در اسلام گفته شده: "اگر مال غصبی در دست کسی تلف شود واجب است مثل یا قیمت آن را بپردازد" ولی روشن است که به مجرد حکم به "وجوب پرداخت مثل یا قیمت" ضرری که بر شخص وارد شده است تدارک نمی شود بلکه باید غاصب به این وجوب عمل کند تا ضرر تدارک شود.
بله، اگر تدارک ضرر به صورت تکوینی بود یعنی هر جا ضرری تحقق پیدا می کرد از جانب پروردگار به صورت قهری تدارک می شد، در نظر گرفتن چنین معنائی برای خطاب "لاضرر" قابل قبول بود ولی در باب تشریع، فقط حکم وجودد دارد و روشن است که مجرد حکم، تدارک ضرر به حساب نمی آید.
معنای سوم برای هیئت ترکیبیه "لاضرر" مرحوم شریعت اصفهانی مدعی است که لفظ "لا" در این ترکیب، ناهیه است و در این ترکیب از وارد کردن ضرر به دیگر نهی شده است؛ زیرا:
اولاً: وقتی خطاب "لاضرر" به اذهان صاف و خالی از شبهات عرف، عرضه شود نهی را از آن استفاده می کنند کما اینکه نمونه های فراوانی شبیه این تعبیر در شرع وارد شده که مستفاد از آنها "نهی" است و ما در اینجا از باب نمونه به چند مورد اشاره می کنیم:
1. قرآن کریم می فرماید: ﴿...فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ...﴾[2] (در احرام حج، بد زبانی و آمیزش و مجادله در سخن حرام است) ملاحظه می شود که این تعبیرات، همانند تعبیر "لاضرر" هستند و در معنای "نهی" که دال بر حرمت است به کار رفته اند.
2. در صحیحه عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام نقل شده است: لا سبق إلا في خف أو حافر أو نصل يعني النضال.[3] یعنی مسابقه فقط در این سه مورد مشروع است، لفظ "سَبق" به معنای مسابقه و "سَبَق" به معنای پولی است که برای مسابقه قرار داده می شود، هر دو لفظ در این روایت صحیح است و هر دو تعبیر بر نهی دلالت دارد.
3. تعبیر "لاغِشّ بین المسلمین" در برخی از متب به عنوان روایت نبوی نقل شده که به معنای "حرام بودن غش بین مسلمانان است، البته عین این متن در روایتی وارد نشده ولی مضمون آن در روایت متعدد وارد شده است (روجوع شود به الوسائل ج12 روایات باب 86 از ابواب ما یکسب به).
ثانیاً: در بعضی از روایات داستان سمرة بن جندب، تعبیر "لاضرر لاضرار علی مؤمن" وارد شده که لفظ "علی مؤمن" با نهی تناسب دارد؛ زیرا اگر "لاضرر" در صدد نفی ضرر باشد بدین معنا خواهد شد که اگر کسی به غیر مؤمن (مثل اهل کتاب) ضرر وارد ساخته او را مغبون کند او نتواند معامله را فسخ کند و حال آنکه احکام بین مسلم و غیر مسلم مشترک است.
ثالثاً: در بعضی از روایات داستان سمرة بن جندب، صغری و کبری ترتیب داده و به صورت "إنک رجل مضارّ و لاضرر و لاضرار" وارد شده است و حال آنکه اگر تعبیر "لاضرر" در مقام نفی حکم باشد وجهی برای ذکر صغری و کبری نخواهد بود ولی اگر "نهی" اراده شود تشکیل چنین قیاسی صحیح خواهد بود به طوری که ابتدا صغری را درست کرده و می فرماید: "إنک رجل مضارّ" تا کبری را بر آن مترتب کرده و بفرماید: "این کار تو در شرع اسلام، حرام است".
رابعاً: متخصصین علم لغت، مثل ابن اثیر در نهایه، طریحی در مجمع البحرین، ابن منظور در لسان العرب و برخی دیگر از لغویین، تعبیر "لاضرر" را به معنای نهی دانسته اند و گاهی در ترجمه تعبیر "لاضرر" از عبارت "لایضرّ الرجل المسلم أحاه شیئاً" استفاده کرده اند.
ایشان ره در پایان متذکر می شوند که ما اصراری بر ناهیه بودنِ لفظ "لا" در تعبیر "لاضرر" نداریم تا اشکال شود که لای نهی بر سر اسم داخل نمی شود بلکه منظور ما این است که تعبیر "لاضرر" در معنای نهی به کار رفته و نهی به دو صورت حاصل می شود:
• "لا" ناهیه باشد و داخل شدن لاء نهی بر اسم، منعی نداشته باشد.
• لفظ "لا" نافیه باشد ولی در چنین ترکیبی مراد از آن، نهی است.