1404/01/24
بسم الله الرحمن الرحیم
تحقیق پیرامون ضرار در قرآن کریم
موضوع: تحقیق پیرامون ضرار در قرآن کریم
وقتی موارد استعمال لفظ ضرار در قرآن کریم را از نظر بگذرانیم متوجه می شویم که بین دو لفظ ضرر و ضرار مغائرت معنوی و ماهوی وجود دارد و همانگونه که فیروز آبادی در قاموس آورده، لفظ ضرر در رابطه با خسارتهای مالی و بدنی استعمال می شود در حالی که لفظ ضرار در رابطه با خسارتهای اعتقادی و حیثیتی و آبروئی و سائر فشاری روحی به کار می رود.
1. ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ...﴾[1] {از منافقین کسانی هستند که مسجدی اتخاذ کردند برای زیان (مسلمانان) و (تقویت) مفر و تفرقه افکنی میان مؤمنان و انتظار (آمدن) کسی که از پیش با خدا و رسول او به محاربه برخواسته بود...}
این ایه در رابطه با مسجد ضرار یا لانه جاسوسی است نقل شده که گروهی از طائفه "بنی عمرو بن عوف" در سرزمین قبا – در نزدیکی مدینه – اقدام به ساختن مسجد قبا کردند و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تقاضا کردند که در آن نماز، بخواند و با حضور خود، آن مسجد را متبرک نماید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز به آنجا تشریف برد و در آن نمازگزارد، پس از این ماجرا، گروهی از طائفه "بنی غنم بن عوف" – که از منافقان بودند – به سازندگان مسجد قبا حسد ورزیدن و با خود گفتن که در مقابل مسجد قبا مسجدی می رسانیم و در آن نماز می گزاریم و در جماعت محمد صلی الله علیه و اله وسلم حاضر نمی شویم، علاوه بر این، منافقین در صدد بودند تا با اینکار پایگاهی برای ابوعامر راهب فراهم کنند، او قبل از جاهلیت، خود را راهب مسیحی معرفی کرده بود و هنکامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به مدینه هجرت فرمود گروهائی را علیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تشکیل داد، سپس چون عرصه را بر خود تنگ دید به مکه فرار کرد و پس از فتح مکه به طائف گریخت و پس از اسلام آوردن اهل طائف به شام متواری شد سپس به سمت روم حرکت مرد تا از قیصر روم، علیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم
تقاضای کمک کند در این زمان به منافقان مدینه پیغام داد که خود را برای جنگ با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آماده کنند و مسجدی بنا کنند و منتظر او و سپاه روم باشند، البته مرگ به او أمان نداد و قبل از رسیدن به پادشاه روم مرد.
به هر حال، منافقان این مسجد را بنا کردند و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خواستند که در آن نماز گزارد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به آنها وعده داد که پس از بازگشت از تبوک، در آنجا نماز خواهد خواند، اما پس از بازگشت، خداون با این آیات، پیامبرش را از فتنه منافقان با خبر ساخت و مسلمانان مأموریت یافتند که آن مسجد را خراب کرده و سوزانند و آن را محل زباله قرار دهند.
در این آیه شریفه، کلمه ضرار به عنوان صفت برای لفظ مسجد قرار داده شده، و هدف منافقین از ساختن چنین مسجدی ایجاد تفرقه بین مسلکانان و تضعیف عقائد آنان و تشکیک در باورهای دینی آنها بود و همانگونه که روشن است مسلکانان قصد ضرر زدن به آنها را نداشتند و ضرار از جنبه بین اثنینی برخوردار نیست.
2. ﴿... وَلاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لَّتَعْتَدُواْ...﴾[2] هرگز آنها را برای آزار و زیان نگه ندارید تا تعدی و ستم روا دارید.
این فراز در ضمن آیاتی قرار گرفته که به پاره ای از احکام طلاق اشاره دارند و می فرماید که اگر می خواهید زنان مطلقه را نگه دارین به خوبی و خوشی نگه دارید و نگهداری ضرار نباشد و در مقابل فراز دیگری است که فرموده است: ﴿...فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ...﴾ [3] .
برای روشن تر شدن مطلب می گوئیم: در تفسیر قول خداوند (وَلاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا) روایاتی وارد شده است که به یکی از آنها که از امام صادق علیه السلام روایت شده است اشاره می کنیم که آن حضرت علیه السلام می فرماید: لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يُطَلِّقَ امْرَأَتَهُ ثُمَّ يُرَاجِعَهَا وَ لَيْسَ لَهُ فِيهَا حَاجَةٌ ثُمَّ يُطَلِّقَهَا فَهَذَا الضِّرَارُ الَّذِي نَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ[4] ، یعنی ضراری که خداوند عزوجل در ایه شریفه (وَلاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا) مورد نهی قرار داده، عبارت از این است که کسی همسر خودش را طلاق دهد، سپس به او رجوع کند ولی به این منظور که به او نیاز داشته باشد و بخواهد از زوجیت او بهره ای بگیرد و متمتع شود، بلکه هدفش از رجوع این باشد که برای باز دوم او را اطلاق دهد و زمینه طلاق سوم را فراهم نماید.
روشن است که استعمال لفظ ضرار که در "امساک از روی ضرار" به کار رفته، به جهت وارد کردن نقص مالی یا جسمی به زن نیست همانگونه که معنای بین اثنینی نیز در اینجا تحقق ندارد؛ چرا که ضرار در مقابل معروف است و امساک از روی معروف، عنوان بین اثنینی ندارد بلکه هر دو نوع امساک در رابطه با مرد است که در رجوع به همسرش یکی از دو انگیزه را دارد: ادامه دادن زندگی با او که امساک از روی معروف است و تحقیر کردن و وارد کردن ضربه روحی و زمینه سازس برای طلاق سوم است که امساک از روی اضرار است.
امام صادق علیه السلام در ادامه همین روایت فرموده است: إِلَّا أَنْ يُطَلِّقَ ثُمَّ يُرَاجِعَ وَ هُوَ يَنْوِي الْإِمْسَاكَ.[5] مگر اینکه هدف از رجوع بعد از اطلاق، نگهداری زن و زندگی با او باشد.