« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1404/01/23

بسم الله الرحمن الرحیم

تحقیق پیرامون معنای ضرار

موضوع: تحقیق پیرامون معنای ضرار

ابتدا لازم است معنای لفظ ضرار را در بعضی از کتابهای مشهور لغت مورد ملاحظه قرار دهیم:

جوهری در کتاب "صحاح اللغة" می گوید: الضَّرُّ: خلاف النفع. و قد ضَرَّه و ضَارَّهُ بمعنًى[1] . یعنی دو لفظ "ضرّ" و "نفع" در مقابل یکدیگرند و با هم تضاد دارند و حال آنکه دو لفظ "ضرّ" و "ضارّ" به یک معنا هستند، به نظر می رسد که دو احتمال در مراد جوهری از جمله اخیر وجود دارد:

    1. ضرار هر چند مصدر باب مفاعله است ولی همان معنای ثلاثی مجرد را دارد به طوری که هر کدام از آنها را می توان به جای دیگری بکار برد و معنای مشارکت (بین اثنین بودن) کع معنای غالبی باب مفاعله است در این مورد مطرح نیست.

    2. دو لفظ "ضرّ" و "ضرارّ" از جهت دلالت بر عدم النفع همانند یکدیگرند، اگرچه یکی از آنها ثلاثی مجرد است و معنای بین اثنینی در رابطه با آن مطرح نیست و دیگری چون از باب مفاعله است معنای بین اثنینی در مورد آن مطرح است.

از بین این دو احتمال روشن است که احتمال اول به فهم عرفی نزدیکتر بوده وقویتر است.

جوهری در ادامه می گوید: و الاسم الضَّرَرُ [2] ، یعنی لفظ "ضرر" عبارت از اسم مصدر این ماده "ضرّ" است.

مستفاد از عبارت جوهری این است که ضرّ و ضرار دارای یک معنا هستند ولی لفظ "ضرر" اسم مصدر است؛ بنایراین از عبارت ایشان نمی توان استفاده کرد که بین ضرار و ضرر مغایرت وجود دارد، حتی مغائرت به عنوان مفاعله ای و بین اثنین بودن.

فیروز آبادی در قاموس اللغة می نویسد: الضر، ضد النفع... وضارَّهُ مُضارَّةً وضِراراً...والضَّرَرُ، وسُوءُ الحالِ،...[3]

ملاحظه می شود که ایشان در بدو امر بین مصدر و اسم مصدر تفکیک قائل نشده و گضرر" را که اسم مصدر است ضد "نفع" که مصدر است دانسته ولی از عبارت اخیر ایشان استفاده می شود که بین ضرر و ضرار، مغائرت معنائی وجود دارد؛ زیرا ایشان ضرر را به معنای سوء الحال ترجمعه مرده که غالباً در رابطه با خسارتهای مالی و جسمی مطرح است و ضرار را به معنای ضیق ترجمعه کرده که غالباً در رابطه با فشارهائی که جنبه حیثیتی و روانی دارند مطرح می شود و روشن است که چنین مغائرتی از نوع مغائرت بین ثلاثی مجرد و باب مفاعلة نیست.

قیومی در کتاب "المصباح المنیر" می نویسد: ضَرَّهُ يَضُرُّهُ: ... إِذَا فَعَلَ بِهِ مَكْرُوهاً وَ أَضَرَّبه[4] ، یعنی ضرّ در مواردی استعمال می شود که انسان نسبت به کسی عملی را که موجب کراهت و بد حالی اوست انجام دهد و "أضرّبه" نیز در همین معنا به کار می رود، سپس در ادامه می گوید: يَتَعَدَّى بِنَفْسِهِ ثُلَاثِيّاً وَبِالْبَاءِ رُبَاعِيّاً[5] ، یعنی ضرّ وقتی به صورت ثلاثی مجرد استعمال شود متعدی بنفسه است ولی وقتی به باب إنفعال برده شود که اولین صیغه ماضی آن دارای چهار حرف می شود، متعدی به حرف جرّ است و باید با "باء" استعمال شود، سپس می گوید: وَالاسْمُ الضَّرَرُ وَقَدْ أُطْلِقَ عَلَى نَقْصٍ يَدْخُلُ الْأَعْيَانَ[6] ، یعنی اسم مصدر از این ماده عبارت از "ضرر" است و گاهی بر نقص های بر نقص های جسمی و بدنی نیز لفظ "ضرر" اطلاق می شود.

ایشان در ادامه می فرماید: وَ ضَارَّهُ مُضَارَّةً و ضِرَاراً بِمَعْنَى ضَرَّهُ[7] ، از این تعبیر استفاده می شود که ضِرار با ضرّ فرقی ندارد و ضرار به همان معنای ثلاثی مجرد است.

ابن اثیر در کتاب "النهایة" می نویسد: ضِدُّ النَّفْعِ، ضَرَّهُ يَضُرُّه ضَرّاً وضِرَاراً وأَضَرَّ بِهِ يُضِرُّ إِضْرَاراً... فَمَعْنَى قَوْلِهِ لَا ضَرَر: أَيْ لَا يَضُرُّ الرجلُ أَخَاهُ فَيَنْقُصَه شَيْئًا مِنْ حَقِّهِ[8] ، یعنی پس از اظهار نظر در رابطه با لفظ "ضرر" و مشتقات آن، در ترجه تعبیر "لاضرر" می گوید: نباید به کسی ضرر وارد کند به گونه ای که چیزی از حق او را از بین ببرد، یعنی "لا" از نظر ایشان در این جا ناهیه است به خلاف اکثر فقهای ما که آن را نافیه می دانند.

سپس می گوید: والضِّرَار: فِعال، مِنَ الضَّرّ: أَيْ لَا يُجَازِيهِ عَلَى إِضْرَاره بِإِدْخَالِ الضَّرَر عَلَيْهِ.[9] یعنی ضرار مصدر باب مفاعله از ضرّ است و معنای "لاضرار" این است که کسی نباید برادر دینی خودش را با وارد کردن ضرر بر او جازات کند و به عبارت دیگر: هرگاه کسی بر دیگری ضرر وارد کند شخصی ضرر دیده نباید با وارد کردن ضرر بر او، وی را مجازات کند، سپس می گوید، والضَّرَر: فِعْلُ الْوَاحِدِ والضِّرَار: فِعْلُ الِاثْنَيْنِ[10] . یعنی بین این دو لفظ از جنبه مفاعله مغائرت وجود دارد.

در ادامه می گوید: والضَّرَر: ابْتِدَاءُ الْفِعْلِ، والضِّرَار: الْجَزَاءُ عَلَيْهِ.[11] یعنی ضرر ابتدای عمل و ضرار مجازات بر ضرر است.

در ادامه می گوید: وَقِيلَ الضَّرَر: مَا تَضُرُّ بِهِ صَاحِبَكَ وَتَنْتَفِعُ بِهِ أَنْتَ، والضِّرَار: أَنْ تَضُرَّه مِنْ غَيْرِ أَنْ تَنْتَفِعَ بِهِ.[12]

در ادامه می گوید: وَقِيلَ هُمَا بِمَعْنًى، وتَكرَارُهُما لِلتَّأْكِيدِ.[13] یعنی برخی گفته اند: ضرر و ضرار به یک معنا هستند و تکرار برای تاکید است.

نتیجه: از عبارت لغویین استفاده می شود که در رابطه با دو لفظ "ضرر" و "ضرار" سه برداشت وجود دارد:

    1. برخی آن دو را به یک معنا می دانند.

    2. برخی به وجود نوعی مغائرت ماهوی بین آن دو معتقدند.

    3. برخی هم مغائرت بین آن دو را مغائرت بین باب مفاعله و ثلاثی مجرد می دانند.

 


logo