1404/01/19
بسم الله الرحمن الرحیم
فرمایش محقق نائینی ره در مورد عدم ارتباط حدیث "لاضرر" با جریان شفعه و فضل الماء
موضوع: فرمایش محقق نائینی ره در مورد عدم ارتباط حدیث "لاضرر" با جریان شفعه و فضل الماء
ایشان ره نیز همانند شیخ الشریعه ره نتیجه تتبع در روایات را احتمال اتحاد روایات عقبة بن خالد دانسته و می فرماید: سند همه روایاتی که عقبة ابن خالد در رابطه با احکام صادره از پیامبر اکرم صلی الله علیه آله وسلم با تعبیر "قضی الله" نقل کرده که: قضى رسول الله صلى الله عليه وآله بالشفعة بين الشركاء في الأرضين والمساكن، وقال: لا ضرر ولا ضرار[1] .
و مرحوم کلینی ره با همین سند روایت کرده است که: قَضى رَسُولُ اللهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم بَيْنَ أَهْلِ الْمَدِينَةِ فِي مَشَارِبِ النَّخْلِ أَنَّهُ لَايُمْنَعُ نَفْعُ الشَّيْءِ ، وَقَضى صلىاللهعليهوآلهوسلم بَيْنَ أَهْلِ الْبَادِيَةِ أَنَّهُ لَايُمْنَعُ فَضْلُ مَاءٍ لِيُمْنَعَ بِهِ فَضْلُ كَلَإٍ ،وَقَالَ : لَاضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ .[2] و این ها همه شاهدند که آنچه از عقبة بن خالد نقل شده، در واقع یک روایت بوده که نویسندگان جوامع روائی مثل کلینی ره و شیخ حرّ ره که در صدد تبویب کتاب خود بر اساس ابواب فقهی بودند روایت مذکور را تقطیع کرده و هر بخشی از آن را در باب مربوط به خودش آورده اند و یا ممکن است تقطیع این حدیث از سوی کسانی که بین این محدّثین و عقبة بن خالد قرار گرفته باشد.
بررسی کلام شیخ الشریعه ره و مرحوم نائینی ره: هر چند این دو بزرگوار در اصل ادعا (عدم ارتباط بین حدیث "لاضرر و لاضرار" و جریان شفعه و فضل الماء) با آنچه ما به دنبال آن هستیم، هماهنگ هستند ولی همانگونه که حضرت امام خمینی ره فرموده اند، این بیان دارای دو اشکال است: (تهذیب الاصول ج2ص451و452)
اشکال اول: هر چند روایات عقبة بن خالد در ابواب فقهی مختلف پراکنده است ولی در مجموع شاید بیش از ده مورد نتوان یافت که تعبیر "قضی رسول صلی الله علیه و اله وسلم" به کار رفته باشد و همانگونه که خود شیخ الشریعه نیز متعرض شده اند تعدادی از این موارد توسط راوی دیگرس به نام سکونی نقل شده است مخصوصاً در باب حدود و دیات که سکونی روایات فراوانی دارد با تعبیر "قضی رسول صلی الله علیه و اله وسلم" روایاتی را نقل کرده است و نیز این تعبیر از راویان دیگر غیر از عقبة بن خالد و سکونی نیز وارد شده در حالی که روایت عبادة بن صامت تقریباً همه یا اکثر موارد "قضی رسول صلی الله علیه و اله وسلم" را جمع کرده است.
با این حساب نمی توان در رابطه با نقل قضایای مزبور امتیازی برای عقبة بن خالد در نظر گرفت بلکه وی مانند سائر محدثین دارای کتاب حدیث بوده و در کتاب خود صدها روایت را نقل مرده مه در بین آنها چند روایت در رابطه با احکامی است که از پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم نقل شده اند.
اشکال دوم: اگر حدیث "لاضرر و لاضرار" در حدیث عقبة بن خالد در مقام بیان حکم مستقلی است و ارتباطی به جریان شفعه و فضل الماء ندارد پس چرا عقبة بن خالد دوبار آن را ذکر کرده؟ یکبار در ذیل حدیث شفعه و بار دیگر در ذیل حدیث فضل الماء؟ و حال آنکه در حدیث عبادة بن صامت فقط یکبار نقل شده است، آیا این تکرار در صدد بیان ارتباط بین این جمله با جریان شفعه و جریان فضل الماء نیست؟ یعنی هم حق شفعه معلل به "لاضرر " است و هم فضل الماء معلل به "لاضرر" است؛ زیرا اشکالی ندارد که دو چیز مختلف، معلل به یک علت باشند مثل اینکه در یک جا بفرماید: "لاتشرب الخمر؛ لأنّه مسکر" و در جای دیگر بفرماید: "لاتشرب الفقاع؛ لأنّه مسکر" در حالی که اگر "لاضرر" حکم مستقلی بود و یا مربوط به خصوص قضیه سمرة بن جندب بود و ارتباطی به این دو جریان نداشت تکرار آن را این دو جریان، بلاوجه بود.
از آنچه گذشت روشن می شود که کلام شیخ الشریع ره نمی تواند استقلال جمله "لاضرر و لاضرار" از دو جریان شفعه و فضل الماء را ثابت نماید.
اشکال دیگری که در این زمینه می توان مطرح کرد و شاید تز دو اشکال فوق بهتر باشد، مناقشه در سند این دو روایت است؛ زیرا اگرچه عقبة بن خالد به دلیل وقوع در سلسله اسناد نوادر الحکمة توثیق عام دارد ولی محمد بن عبدالله بن هلال که هر دو روایت را از عقبة بن خالد روایت کرده، توثیق ندارد.
نکته: حدیث فضل الماء دارای نکته خاصی است که می تواند شاهدی بر عدم ارتباط بین جمله "لاضرر و لاضرار" و جریان فضل الماء باشد و آن نکته این است که اگر نهی در فراز "لایمنع فضل ماءٍ..." نهی تحریمی باشد دلیل بر حرمت ممانعت کردن از زیادی آب خواهد بود که در این صورت با قاعده "لاضرر و لاضرار" هماهنگ خواهد بود؛ زیرا جمله "لاضرر و لا ضرار" می تواند علت برای یک حکم تحریمی باشد ولی اگر نهی در حدیث فضل الماء یک نهی تنزیهی و کراهتی باشد با جمله "لاضرر و لاضرار" سازگاری نخواهد داشت و حال آنکه مشهور فقهاء در کتاب إحیاء موات، منع از فضل ماء را مکروه شمرده اند که لازمه اش عدم سازگاری جمله "لاضرر و لاضرار" با جریان فضل الماء است.
نتیجه بحث: اصل صدور جمله "لاضرر و لاضرار" از سوی رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم و نیز قرار گرفتن آن به عنوان ذیل حدیث سمرة بن جندب، روشن است و جای تردید نیست.
اشکال در صدور استقلالی این جمله از آن حضرت صلی الله علیه و اله وسلم است که از ظاهر روایت عبادة بن صامت استفاده می شود ولی از آنجا که راویان این حدیث از اهل سنت هستند نمی توان به آن اعتماد کرد بنابراین دلیلی بر صدور استقلالی آن ندارین وگرنه همانگونه که گذشت با توجه به موثقه بودن سمرة بن جندب اصل صدور این جمله از رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم را مسلّم می دانیم.