1403/12/04
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی حدیث "لاضرر" از حیث استقلال یا ارتباط به چیز دیگر
موضوع: بررسی حدیث "لاضرر" از حیث استقلال یا ارتباط به چیز دیگر
صدور این حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به نحو مستقل و یا در رابطه با جریان یا جریانهای دیگر را در این بحث، مورد بررسی قررا دهیم؛ زیرا چگونگی صدور یک حکم در تمسک به آن در مقام استدلال، دخیل است.
کلام مرحوم شیخ موسی خوانساری (1363-1254ق) وی شاخص ترین شاگرد میرزای حسین نائینی ره بود که درسهای مکاسب، صلوة و اصول فقه او را تقریر کرد تقریرات او از درس مکاسب محقق نائینی ره به نام "منیة الطالب فی حل مشکلات المکاسب) از بهترین تقریرات در این موضوع است، ایشان ره در آخر جلد دوم تقریرات بیع، دو رسالة مستقل نیز به رشته تحریر در آورده است: یکی رساله ای که در لباس مشکوک که تصریح می کند این رساله به قلم خود محقق نائینی ره است و دیگری رساله ای در رابطه با "قاعده لاضرر" است که شخص مرحوم خوانساری به نویسنده آن تصریح ننموده که آیا این رساله را خودش نوشته یا تقریر محقق نائینی ره است ولی به نظر می رسد که رساله تقریر مباحث محقق نائینی ره است.
ایشان ره در این رساله می فرماید: می توان تعبیر "لاضرر و لاضرار" را که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است کلام مستقلی از آن حضرت به حساب آورده بدون اینکه در ذیل جریانی قرار گرفته باشد و در ارتباط با آن باشد.
مخفی نماند که مرادشان از چنین فرمایشی این نیست که حدیث مزبور در ذیل هیچ جریانی واقع نشده است و تعبیر مستقلی است که از آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم صادر شده است بلکه می خواهد بگوید: این حدیث به صورت مستقل هم در کلام رسول صلی الله علیه و آله وسلم وارد شده است.
به نظر نی رسد که باید توجه داشت که اگر احیاناً در جائی حدیث "لاضرر" به صورت تذییل برای جریانی واقع نشده باشد (مثل نقلی که به نحو مرسل از صدوق ره نقل شده است) ملازم با صدور آن به نحو مستقل در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیست بلکه محتمل است که آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم این جمله را در ذیل جریانی مقل کرده باشد ولی مرحوم صدوق در مقام نقل فقط به جمله "لاضرر و لاضرار" اکتفا نموده باشد، البته مراد از این گفتار ما این نیست که مرسله صدوق ره که می گوید: قال النبی صلی الله علیه و آله وسلم: "لاضرر ولاضرار" ظهور در تذییل و ارتباط به نقل یک جریان از سوی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم دارد بلکه مرادمان این است که در چنین حدیثی، هر دو صورت محتمل است، بنابراین، اگر صدوق ره جمله مزبور را به صورت تذییل قرار نداده، دلیل بر صدور مستقل آن نیست لذا فرمایش محقق خوانساری ره در رساله اش را که می فرماید: "لا اشکال فی وروده مستقلا" را نمی توان پذیرفت.
موارد ذکر حدیث "لاضرر" به عنوان تذییل:
1. وقوع این حدیث به عنوان ذیل قضیه سمرة بن جندب جای تردید نیست؛ زیرا:
اولاً: روایات متعددی این جریان را نقل کرده که یکی از آنها موثقه زراره است که در قسمت پایانی آن، امام صادق علیه السلام می فرماید: وقتی گفتگوی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم با سمرة بن جندب مبنی بر معاوضه درخت خرما مؤثر واقع نشد آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم به مرد انصاری فرمودند: "إذهب فاقلعها وارم بها الیه فانه لاضرر و لاضرار" و استعمال حرف "فاء" که در مقام تعلیل به کار رفته است نشانگر ارتباط بین تعبیر "لاضرر و لاضرار" با قضیه سمرة بن جندب است.
ثانیاً: همانگونه که متذکر شدیم نحوه نقل "لاضرر و لاضرار" به وضوح از ارتباطش با قضیه سمرة بن جندب کشف می کند.
2. از فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به سمرة بن جندب در مرسله زراره که فرمودند: إنک رجل مضارّ و لاضرر و لاضرار علی مؤمن" استفاده می شود که تعبیر "إنک رجل مضار" صغرائی است که جمله "لاضرر و لاضرار" به عنوان کبرای کلی به آن ضمیمه شده و به خوبی معلوم می شود که این حدیث با قضیه سمرة بن جندب در ارتباط است.
3. وقوع حدیث لاضرر در ذیل جریان شفعه نیز ظهور در تذییل این حدیث دارد، در روایت فرمودند: "قضی رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم بالشفعه بین الشرکاء فی الارضین و المساکین و قال: لاضرر و لاضرار، و قال: اذا اُرّفت الاُرَف وحدّدت الحدود فلاشفعه" هر چند ظهور در تذییل در اینجا به اندازه جریان سمرة بن جندب نیست بلکه همانند صدوق ره، محتمل است که جمله "لاضرر و لاضرار" از استقلال برخوردار باشد، بله اگر می فرموید: "فقال: لاضرر ولاضرار" ظهور در ارتباط پیدا می شد ولی در اینجا از "واو" استفاده شده که ظهور در استقلال دارد همانگونه که این احتمال در فراز "و قال" اذا ارفت الارف..." نیز وجود دارد یعنی ممکن است هر یک از سه جمله مذکور به عنوان یک قانون کلی از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وارد باشد و در این حدیث در کنار یکدیگر جکع شده باشند.
نتیجه: معلوم نیست که جمله "لاضرر ولاضرار" در این روایت، با جریان شفعه ارتباطی داشته باشد.
4. در حدیثی که جمله "لاضرر و لاضرار" در ادامه جریان فصّل الماء ذکر شده و فرموده است: "قضی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بین اهل المدینه فی مشارب النخل انه لا یُفح نقع المئر وقضی بین اهل البادیه انه لایمنع فصل ماء لیمنع به فصّل کلاء" و سپس ادامه اش به دو صورت وارد شده: "و قال لاضرر و لاضرار" یا به صورت "قال لاضرر و لاضرار" لذا محتمل است که به جمله "قضی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ارتباط داشته باشد و محتمل است مستقل باشد.