« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1403/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

حدیث لاضرر بنابر نقل سوم کلینی ره[1]

موضوع: حدیث لاضرر بنابر نقل سوم کلینی ره[1]

وعن محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن محمد بن عبد الله بن هلال عن عقبة بن خالد، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قضى رسول الله صلى الله عليه وآله بين أهل المدينة في مشارب النخل أنه لا يمنع نفع الشئ، وقضى بين أهل البادية أنه لا يمنع فضل ماء ليمنع فضلا كلاء، فقال: لا ضرر ولا ضرار.[2]

محمد بن یحیی العطار القمی که از اساتید کلینی است و نجاشی ره در مورد وی می نویسد: شيخ أصحابنا في زمانه ، ثقة ، عين ، كثير الحديث.[3]

محمد بن حسین بن ابی الخطاب: نجاشی ره در مورد وی می نویسد: جليل من أصحابنا ، عظيم القدر ، كثير الرواية ، ثقة ، عين ، حسن التصانيف ، مسكون إلى روايته.[4] و شیخ طوسی ره او را از یاران ثقه‌ی سه امام (امام جواد، امام هادی، امام عسکری علیهم‌السلام) می شمارد[5] .

محمد بن عبدالله بن هلال که راوی دیگری غیر از محمد بن حسین بن ابی الخطاب از او نقل حدیث نکرده است، هر چند توثیق خاصی در مورد او وارد نشده است ولی در سلسله اسناد نوادرالحکمة وارد شده که برای اثبات وثاقتش کفایت می کند.

عقبة بن خالد: هر چند توثیق خاصی در مورد او وارد نشده ولی چون در سلسله اسناد نوادرالحکمة وارد شده است ثقه شمرده می شود.

قبل از بیان ترجمه حدیث، ذکر این نکته لازم است که با ملاحظه بعضی از روایات احتمال قوی داده می شود که تعبیر "نفع الشئ" تصحیف کلمه "نقع البئر" باشد مخصوصاً با توجه به اینکه معنای روشنی برای "نفع الشئ" نمی توان در نظر گرفت و با عنایت به اینکه در غالب نسخه ها از حرف "فاء" استفاده شد، و فرموده است "فقال" چنین احتمالی تقویت می شود.

بیان مراد از حدیث: امام صادق علیه السلام می فرماید: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم دو حکم در مورد اهل مدینه و اهل بادیه صادر فرمودند: برای مردم مدینه (که نخلستانها و باغات فراوانی داشتند) در رابطه با محّل هائی که نخلستانها از آنها آب می خوردند فرمودند: "ابّه لاینفع البئر" زیادی آب چاه ممنوع نیست و مراد این است که لازم نیست دقیقاً به همان مقداری که درختان به آب نیاز دارند از چاه ها آب کشیده شود، بلکه اگر مقداری زیادتر هم کشیده شود، مانعی ندارد؛ زیرا ممکن است این اضافه را حیوانان استتفاده کنند.

آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم برای اهل بادیه (که زمینهای کشاورزی داشتند و از آب چاه استفاده می کردند) فرمودند: "انه لا یمنع فضل ماء..." یعنی زیادی آب، ممنوع نیست، تا جلوی زیادی چراگاه گرفته شود، بلکه اگر مقداری آب اضافه هم از چاه کشیده شود تا به وسیله آن آب، گیاهان اضافی برویند و گوسفندانی که از آن اطراف عبور می کنند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.

سپس آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم در ادامه فرمودند: لا ضرر و لاضرار.

روایت دیگر از عقیة بن خالد از امام صادق علیه السلام و تطبیق "لاضرر" با شفعه:

محمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن محمد بن عبد الله بن هلال، عن عقبة بن خالد، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قضى رسول الله صلى الله عليه وآله بالشفعة بين الشركاء في الأرضين والمساكن، وقال: لا ضرر ولا ضرار، وقال: إذا أرفت الأرف وحدت الحدود فلا شفعة.[6]

بررسی سند در بالا صورت گرفت و نیازی به اعاده نیست.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مورد کسانی که در مساکن و زمینها شریک بودند مسئله شفعه را مطرح فرموده اند (مراد از شفعه این است که اگر یکی از دو یا چند نفری که در خانه یا زمینی به صورت مشاع شریکند، اقدام به فروش سهم خود به فرد دیگری غیر از شرکاء بکند شریک دیگر می تواند پول آن مشتری را بپردازد و آن سهم را نیز مالک شود و از ضررهای شراکت با فرد دیگر محفوظ بماند.

ظاهراً جمله "لاضرر و لا ضرار" به جهت تناسب با حکم شفعه مطرح شده یعنی حکم به شفعه در چنین موردی برای دفع ضرر از شریک دیگر است.

آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم در ادامه فرمودند: " إذا أرفت الأرف وحدت الحدود فلا شفعة " {اُرفه به معنای حد فاصل میان دو زمین است} یعمی وقتی زمین مشترک تقسیم شد و سهم هر شریکی معلوم گردید و مرزها مشخص شد، دیگر شفعه ای در کار نیست؛ زیرا موضوع شرکت از میان رفته است.

جمله " أرفت الأرف " به معنای " حُدّدت الحدود " است و به معنای مشخص شدن مرزها و حدود است.

تا اینجا روایت در نقل مشایخ ثلالثه وارد شده است ولی مرحوم صدوق ره تتمه ای نیز به قرار زیر افزوده است: وَ لَا شُفْعَةَ إِلَّا لِشَرِيكٍ غَيْرِ مُقَاسِمٍ‌[7] . یعنی شفعه ای نیست مگر برای کسیکه هنوز تقسیم نکرده و سهمش جدا نشده است، بنابراین اگر تقسیم صورت گرفته و سهمها از هم جدا شوند جائی برای تحقق حق شفعه باقی نخواهد ماند.

 


logo