« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1403/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

روایت مشتمل بر تعبیر "لاضرر و لاضرار" با نقل دیگر کلینی ره

موضوع: روایت مشتمل بر تعبیر "لاضرر و لاضرار" با نقل دیگر کلینی ره

جریان سمرة بن جندب با شخص انصاری را کلینی با اندک تفاوتی به نحو مرسل در باب‌الضرر از کتاب المعیشه به عنوان حدیث 8 نقل کرده [1] که بخش پایانی آن در کتاب وسائل الشیعه آورده شده است: وعن علي بن محمد بن بندار، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن أبيه عن بعض أصحابنا، عن عبد الله بن مسكان، عن زرارة، عن أبي جعفر عليه السلام نحوه إلا أنه قال: فقال له رسول الله صلى الله عليه وآله: إنك رجل مضار ولا ضرر ولا ضرار على مؤمن قال: ثم أمر بها فقلعت ورمي بها إليه، فقال له رسول الله صلى الله عليه وآله: انطلق فاغرسها حيث شئت.[2]

در این نقل آمده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به سمرة فرمودند: این نخل را در مقابل یک نخل دیگر معاوضه کن، قبول نکرد، آن حضرت فرمودند: در مقابل سه نخل دیگر، بازهم قبول نکرد، فرمودند: در مقابل ده نخل دیگر در فلان مکان، و او خود داری کرد، سپس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم مکان دیگری را که بهتر از مکان قبلی بود بود مطرح کرده و فرمودند: در مقابل ده نخله در فلان مکان، ولی باز هم قبول نکرد، سپس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نخله در بهشت را مطرح کردند ولی سمرة نپذیرفت وقتی به این جا رسید رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرمودند: " إنك رجل مضار ولا ضرر ولا ضرار على مؤمن " امام باقر علیه السلام می فرماید: " ثم أمر بها فقلعت ورمي بها إليه، فقال له رسول الله صلى الله عليه وآله: انطلق فاغرسها حيث شئت " یعنی برو و درخت را هر جا می خواهی غرس کن.

روایت جریان سمرة بن جندب، با نقل صدوق ره: این جریان را مرحوم شیخ حرّ عاملی از مرحوم صدوق نیز نقل کرده و اینگونه آورده است:

محمد بن علي بن الحسين باسناده عن الحسن الصيقل، عن أبي عبيدة الحذاء قال: قال أبو جعفر عليه السلام: كان لسمرة بن جندب نخلة في حائط بني فلان فكان إذا جاء إلى نخلته ينظر إلى شئ من أهل الرجل يكرهه الرجل قال: فذهب الرجل إلى رسول الله صلى الله عليه وآله فشكاه فقال: يا رسول الله إن سمرة يدخل على بغير إذني فلو أرسلت إليه فأمرته أن يستأذن حتى تأخذ أهلي حذرها منه، فأرسل إليه رسول الله صلى الله عليه وآله فدعاه فقال: يا سمرة ما شأن فلان يشكوك ويقول: يدخل بغير إذني فترى من أهله ما يكره ذلك، يا سمرة استأذن إذا أنت دخلت ثم قال رسول الله صلى الله عليه وآله: يسرك أن يكون لك عذق في الجنة بنخلتك؟ قال: لا، قال: لك ثلاثة؟ قال: قال ما أراك يا سمرة إلا مضارا اذهب يا فلان فاقطعها [فاقلعها] واضرب بها وجهه.[3]

عظمت شیخ صدوق ره (محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی){متوفای 381ه} جای تردید نیست به طوری که نجاشی در مورد وی می فرماید: شيخنا وفقيهنا ووجه الطائفة بخراسان ، وكان ورد بغداد سنة خمس وخمسين وثلاثمائة ، وسمع منه شيوخ الطائفة وهو حدث السن.[4]

شیخ ره در کتاب فهرست می فرماید: جليل القدر، يكنى أبا جعفر، كان جليلا، حافظا للأحاديث، بصيرا بالرجال، ناقدا للاخبار، لم ير في القميين مثله في حفظه وكثرة علمه.[5]

شیخ ره در کتاب رجال نیز همین فرمایش را دارد[6] .

حسن بن صیقل، کثیر الروایة است و هر چند مدح و ذمی دربازه‌اش وارد نشده ولی در اسناد نوادرالحکمة وارد شده و مشایخ ثقات از او نقل حدیث کرده اند عده ای از اصحاب اجماع مانند ابان بن عثمان، فضالة بن ایوب و عبدالله بن مسکان از او روایت کرده اند و صدوق ره نسبت به او طریقی دارد که محمد بن موسی بن متوکل (که ابن طاووی ادعای اجماع بر وثاقت او کرده) و نیز علی بن حسین سعد آبادی که از رجالیون ادیب قمی است، قرار دارد و مرحوم خوئی طریق مزبور را صحیح دانسته است[7] .

ابوعبیده حذّاء که نامش زیاد بن عیسی است از اصحاب امام باقر علیه السلام بوده و صحیح المذهب است و توثیق خاص دارد[8] .

با توجه به آنچه گفتیم: این روایت لاضرر نیز از نظر سند دارای اعتبار است.

ترجمه روایت: امام باقر علیه السلام فرمودند: سمرة بن جندب درخت خرمائی در باغ بنی فلان (مرد انصاری) داشت وی هرگاه برای سرزدن به درخت خود وارد باغ می شد، در مسیر عبورش به خانواده مرد انصاری نظر می انداخت و مرد انصاری از این کار ناراحت بود، امام باقر علیه السلام فرمودند: مرد انصاری به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم رفت و از سمرة شکایت کرده و گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم، سمره بدون اینکه اجازه ای بگیرد بر من داخل می شود ای کاش کسی را بدنبال او بفرستی و دستور دهی که موقع ورود به باغ اجازه بگیرد تا خانواده ام حجاب خود را مراعات کنند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم شخصی را به دنبال او فرستاد و او را به نزد خود فراخواند و به او فرمود: ای سمره! چه شده که فلان مرد انصاری از تو شکایت می کند و می گوید: بدون اذنم داخل باغ شده و از خانواده اش اموردی را مشاهده می کنی که وی کراها دارد؟ ای سمره! وقتی می خواهی داخل شوی اجازه بگیر.

سپس پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم به او فرمودند: آیا تو را خوشحال می کند که به جای این درخت یک درخت خرما در بهشت به تو داده شود؟ گفت: نه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم فرمودند: سه درخت خرما در بهشت به تو داده شود؟ گفت: نه، رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرمودند: ای سمره! تو را جز انسانی ضرر زننده نمی بینم، سپس رو به انصاری کرده و فرمودند: یا فلان! برو این درخت نخله را قطه کن و آن را به صورتش بزن (تا هرکاری می خواهد بکند).

 


logo