1403/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
راه دوم برای حل مشکل وجوب فحص در واجب مشروط
موضوع: راه دوم برای حل مشکل وجوب فحص در واجب مشروط
به نظر می رسد که لازمه است در مورد مقدمی بودن وجوب فحص، تجدید نظر شود؛ چرا که تعریفی که برای مقدمه مطرح می شود در مورد فحص صدق نمی کند؛ زیرا مراد از "مقدمه" در باب مقدمه واجب، عبارت از مقدمه وجود است که تحقق ذی المقدمه بدون تحقق مقدمه ممکن نیست مثلا نصب نردبان که مقدمه عادی برای بودن در پشت بام است اگر تحقق پیدا نکند ذی المقدمه (قرار گرفتن بر پشت بام) شرعاً غیر ممکن خواهد بود یا اگر طهارت (که مقدمه شرعیه برای نماز است) تحقق پیدا نکند ذی المقدمه (نماز) شرعاً تحقق پیدا نمی کند در حالی که "فحص از وجوب واجب مشروطی که احتمال وجوبش داده می شود) اینگونه نیست و مکلف حتی اگر فحص هم نکرده باشد می توان واجب محتمل را در ظرف خودش انجام دهد یعنی فحص نگردن، مانع از تحقق واجب واقعی (بر فرض که واجب باشد) نیست؛ چرا که مکلف می تواند احتیاط کرده و محتمل الوجوب را در خارج انجام دهد.
از تحقیقی که در مورد مقدمیت فحص صورت گرفت معلوم می شود که واقعیت امر این است که وجوب فحص، وجوب مقدمی و غیری نیست تا گفته شود: "تا زمانی که ذی المقدمه واجب نشده مقدمه آن نمی تواند وجوب پیدا کند" بلکه وجوب فحص یک وجوب عقلی است و ربطی به مقدمه ندارد و از نظر عقل در مسئله لزوم فحص و عدم جواز اجرای برائت قبل از فحص، فرقی بین واجبات مشروطه و موقته وجود ندارد و به حکم عقل، هر جا احتمال وجود بیان مولا داده شود لازم است مکلف اقدام به فحص کند تا گرفتار عقاب در صورت مخالفت با مولا نشود.
از سوئی باید توجه کرد که وجوب مورد بحث در مسئله وجوب مقدمه وجوب شرعی است هر چند ملازمه بین وجوب مقدمه و وجوب ذی المقدمه، عقلی است یعنی قائلین به ملازمه وجوب شرعی مقدمه را پذیرفته اند و منکرین ملازمه، وجوب شرعی مقدمه را انکار می کنند و حال آنکه وجوب فحص که فعلاً محل بحث است، وجوب عقلی است.
راه سوم برای حل مشکل وجوب فحص در واجب مشروط: بر فرض که راه حل دوم مبنی بر عقلی بودن وجوب فخص و عدم ارتباط آن بر مسئله مقدمیت، مورد قبول واقع نشود و بر وجوب غیری مقدمی بودن وجوب فحص اصرار شده و نظیر وجوب غیری مقدمی سائر مقدمات در نظر گرفته شود می توان در اشکال بر چنین ادعائی گفت: در مورد سائر مقدمات نیز مطلب، همین است. مثلا در صورتی که مولا "بودن پشت بام در شب" را از عبد طلب کرده و بر او واجب کند هر چند تا زمانی که شب فرا نرسیده مأمورٌبه "بودن بر پشت بان در شب" وجوب پیدا نمی کند ولی مکلف، متوجه است که اگر در روز به دنبال نردبان برود شب می تواند "بودن پشت بام" را ایجاد کند وگرنه چه بسا نتواند نردبان را تهیه کند روشن است که در چنین موردی عقل می گوید: با توجه به ثبوت اصل تکلیف به بودن بر پشت بام در شب، و عدم امکان تحصیل مقدمه در صورت عدم اقدام به فراهم کردن آن قبل از زمان واجب، مکلف، متمکن از انجام واجب نخواهد بود فلذا لازم است در روز اقدام به فراهم آوردن مقدمه بکند، نه اینکه عقل بگوید: تا زمانی که ذی المقدمه واجب نشده، مقدمه، وجوب پیدا نمی کند و اگر بعد از فعلیت وجوب ذی المقدمه، مکلف به دلیل فراهم نبودن مقدمه نتواند آن را در خارج ایجاد کند، تکلیف از گردنش ساقط می شود.
از چنین بیانی روشن می شود که برای وجوب مقدمه، لازم نیستکه ذی المقدمه از وجوب فعلی برخوردار باشد و این حرف مشهور که به صورت یک اصل مسلم فرض می شود که اگر وجوب ذی المقدمه از فعلیت برخوردار نباشد، مقدمه نمی تواند اتصاف به وجوب داشته باشد، از نظر عقل باطل است و از این روست که فرمایش آخوند ره در بحث مقدمه واجب که فرمود: وجوب مقدمه مترشح از وجوب ذی المقدمه است و تا زمانی که ذی المقدمه وجوب نداشته باشد، مقدمه نمی تواند باشد، مقدمه نمی تواند وجوب داشته باشد، سخن باطل و از نظر عقلی استحاله دارد و شاهدش نیز همین مثالی است که ذکر کرده و گفتیم: عقل در چنین موردی قبل از فعلیت وجوب ذی المقدمه، حکم به وجوب مقدمه می کند.
نتیجه: علامه بر وجوب فحص، در سائر مقدمات نیز که مقدمیتشان محرز است می توان این مطلب را قائل شده و گفت: در برخی از موارد، قبل از آنکه وجوب ذی المقدمه فعلیت پیدا کند عقل به وجوب تحصیل مقدمه حکم می کند.
در پایان می گوئیم: همین مطلب را در باب فحص نیز بنابر قول به مقدمیت آن، پیاده میکنیم، یعنی وقتی پای واجب مشروط محتملی در میان است، اگز مکلف قبل از تحقق شرط، فحص کند پس از حصول و فعلیت پیدا کردن وجوب، می توان آن را در طرف خودش اتیان کند ولی اگر فحص را ترک کند جهل و غفلت نسبت به آن یا امور دیگر ممکن است موجب عدم امکان اتیان آن واجب در ظرف خودش باشد، در چنین موقعیتی، عقل مستقلاً حکم می کند که به صرف احتمال وجوب مشروط و ورود خطابی مانند "إن جاءک زیدً فأکرمه" از سوی مولا، مکلف باید اقدام به فحص کند هر چند شرط آن واجب مشروط محتمل، هنوز تحقق پیدا نکرده و وجوب آن واجب مشروط هنوز به فعلیت نرسیده است.