1403/09/06
بسم الله الرحمن الرحیم
قاعده میسور
موضوع: قاعده میسور
یکی دیگر از ادله ای که برای اثبات وجوب سائر اجزاء مأمورٌبه مرکب، پس از متعذر و غیر متعذر شدن بعضی از اجزاء آن مورد تمسک قرار می گیرد قاعده میسور است که مراد از آن، عدم سقوط مقدار ممکن از یک تکلیف بعد از عدم قدرت بر انجام آن به طور کامل است ادله ای که بر این قاعده دلالت می کنند سه روایت (یک حدیث نبوی و دو حدیث علوی) است که ابتدا به بررسی آنها می پردازیم:
1. حدیث نبوی (فاتوا منه ما استطعتم):
مسلم ابن حجاج نیشابوری (206-261ه) در صحیح خود به نقل از ابوهریره آورده است: قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: «أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ فَرَضَ اللهُ عَلَيْكُمُ الْحَجَّ، فَحُجُّوا»، فَقَالَ رَجُلٌ: أَكُلَّ عَامٍ يَا رَسُولَ اللهِ؟ فَسَكَتَ حَتَّى قَالَهَا ثَلَاثًا، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " لَوْ قُلْتُ: نَعَمْ لَوَجَبَتْ، وَلَمَا اسْتَطَعْتُمْ "، ثُمَّ قَالَ: «ذَرُونِي مَا تَرَكْتُكُمْ، فَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِكَثْرَةِ سُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِيَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِشَيْءٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَيْتُكُمْ عَنْ شَيْءٍ فَدَعُوهُ[1] ».
احمد بن شعیب نسائی (214-303ه) معروف به امام نسائی در کتاب خود که معروف به سنن نسائی است در باب "وجوب حج" از کتاب "الحج" روایت را بدینگونه آورده است: فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالشَّيْءِ فَخُذُوا بِهِ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَيْتُكُمْ عَنْ شَيْءٍ، فَاجْتَنِبُوهُ[2] .
احمد بن حسین به علی بیهقی نیشابوری (متوفای 458ق) در کتاب خود به نام "السنن الکبری یا اسنن الکبیر) که یک دوره کامل (11جلدی) فقه الحدیث است که به انگیزه دفاع از اصالت اقوال شافعی و نشان دادن پشتوانه آن در روایات، نوشته است با الفاظی قریب به الفاظ مسلم این روایت را آورده است.[3]
این حدیث در هیچیک از مجامع حدیثی شیعه و در کتب اربعه نیامده است و فقط ابن ابی جمهور احسائی یا لحضاوری (محمد بن زین الدین علی بن ابراهیم بن حسن بن ابراهیم بن ابی جمهور) که فقیه، محدث، متکلم و عارف شیعی قرن نهم (متوفای 940ه) است در عوالی اللآلی در قالب عبارت زیر آورده است: وروي انه صلى الله عليه وآله قال: " ان الله كتب عليكم الحج، قال: فقام الاقرع بن حابس فقال: في كل عام يارسول الله ؟ فسكت، ثم قال: لو قلت، لوجب. ثم إذا لا تسعون ولا تطيقون ولكن حجة واحدة "[4] .
مرحوم آخوند ره این روایت را در ذیل جریانی نقل می کند که در رابطه با آن است: روزی رسول خدا مشغول خواندن خطابه بودند و فرمودند: إن الله كتب عليكم الحج ، فقام عكاشة ـ ويروى سراقة بن مالك ـ فقال : في كلّ عام يا رسول الله؟ فأعرض عنه حتى أعاد مرتين أو ثلاثاً ، فقال : ويحك ، وما يؤمنك أن أقول : نعم ، والله لو قلت : نعم ، لوجب ، ولو وجب ما استطعتم ، ولو تركتم لكفرتم ، فاتركوني ما تُركتم ، وإنما هلك من كان قبلكم بكثرة سؤالهم ، واختلافهم إلى أنبيائهم ، فإذا أمرتكم بشيء فأتوا منه ما استطعتم ، وإذا نهيتكم عن شيء فاجتنبوه.[5]
در بررسی روایت می توان گفت:
اولا: این روایت از نظر سند یک حدیث مرسل است و ارسال سند سبب سقوط از حجیت می شود مگر در صورتی که وجود شهرت بین قدماء، ضعف سند را جبران نماید و چون قدماء به این حدیث تمسک نکرده اند (و صرفاً شهرت در بین متأخرین از فقهاست) لذا ضعف سند این روایت، سبب عدم اعتبار چنین قاعدهای خواهد بود، لکن با توجه به این که فقهاء در این رابطه بحث کرده اند ما نیز پیرامون مدلول آن – البته بر فرض صحت سند و به صورت یک قضیه تعلیقیه و فرضیه – بحث می کنیم.
ثانیا: با توجه به اینکه د احتمال در رابطه با صدور این روایت وجود دارد:
1. احتمال صدور استقلالی این روایت.
2. احتمال صدور آن در ذیل جریان تشریع وجوب حج.
لازم است در هر دو مقام بحث کنیم:
مقام اول بحث از حدیث نبوی: بحث از آن بر فرض صدور استقلالی
بر فرض که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بدون هیچ مقدمه ای و به عنوان یک حدیث مستقل فرموده باشند: "ایها الناس: فإذا أمرتكم بشيء فأتوا منه ما استطعتم ، وإذا نهيتكم عن شيء فاجتنبوه" برای پی بردن به مفاد آن، لازم است احتمالات سه کلمه (شئ – مِن – ما) را که نقش محوری دارند مورد بررسی قرار دهیم.
• احتمالات کلمه "شئ" در فراز " إذا أمرتكم بشيء " که متعلق امر قرار گرفته است:
1. مراد از آن، طبیعت بسیطی که دارای مصادیق و افراد است، باشد.
2. مراد از آن، مرکب دارای اجزاء و ابعاض باشد با قطع نظر از افراد و مصادیق.
3. مراد از آن معنای عامی است که هر دو جهت فوق الذکر (طبیعت مشتمل بر افراد – مرکب مشتمل بر اجزاء) را شامل شود.
• احتمالات سه گانه لفظ "مِن" در فراز " فأتوا منه ":
1. به معنای تبعیض
2. بیانیه
3. به معنای "باء"
• دو احتمالی که در کلمه "ما" در فراز " ما استطعتم " وجود دارد:
1. لفظ "ما" موصول است فلذا معنتی این فراز، این است که: مقداری را که استطاعت دارید.
2. لفظ "ما" مصدریه زمانیه باشد که در این صورت مراد از این فراز، این است: زمانی که استطاعت دارید.
باید توجه نمود که اگر لفظ "ما" مصدریه زمانیه باشد کمیت (افراد یا اجزاء) مورد عنایت نخواهد بود ولی اگر موصوله باشد بر مقداری از افراد یا اجزاء که مورد استطاعت هستند، دلالت خواهد کرد.