1403/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمات دوم و سوم برای اثبات ادعای محقق عراقی ره
موضوع: مقدمات دوم و سوم برای اثبات ادعای محقق عراقی ره
مقدمه دوم: مقدمه دیگری که محقق عراقی ره برای اثبات امکان عقلی تصور زیادی در جزء یا شرط مأمورٌبه ذکر کرده، این است که برای تحقق عنوان زیاده باید چیزی که زیاده در آن تحقق پیدا می کند، حدّ معین و مخصوص داشته باشد تا ضمیمه شدن زیاده بر آن موجب شکسته شدن حدّ مزبور و پیدا شدن حدّ دیگری شود مثل اینکه اگر مقدار آب به 480 کیلوگرم برسد طبق نظر تمامی علماء عنوان کرّ بر آن اطلاق می شود حال اگر چند سطل آب به آن افزوده شود زیاده تحقق پیدا می کند ولی اگر یک لیوان آب روی آن ریخته سود عرفاً گفته نمی شود که این آب به کرّ اضافه شده است؛ زیرا یک لیوان آب، حدّ مزبور را از بین نمی برد و در مرکبات اعتباریه این حد ملاحظه شده است و کیفیت آن را در مقدمه سوم بیان خواهیم کرد.
مقدمه سوم: اجزائی را که مولا برای مأمورٌبه مرکب در نظر می گیرد به یکی از سه نحو اعتبار می کند.
1. به نحو "بشرط لا" اعتبار می کند، مثلا رکوع را به شرط این مه بیش از یکی نباشد به عنوان جزء نماز قرار می دهد.
2. به نحو "لابشرط نسبت به زیاده" اعتبار می کند و معنای جزئیت رکوع در این اعتبار این است که اگر رکوع تعدد پیدا کرد از نظر مولا، زیاده، جزء نماز نیست بلکه خارج از نماز است و چون وجود و عدم زیاده ضرری به رکوع نمی زند، زیاده شدن رکوع به نقیصه برگشت نمی کند به خلاف فرض قبل که چون عدم زیاده مورد لحاظ قرار گرفته، تحقق زیاده به نقیصه برگشت می کند؛ زیرا لازمه "بشرط لا" بودن جزئیت رکوع نسبت به زیاده این است که در صورت تحقق زیاده، این "بشرط لا" تحقق پیدا نکرده، و در این صورت، نقیصه تحقق پیدا کرده است یعنی وقتی صدق رکوع به "شرط لا" در جائی است که یک رکوع تحقق داشته باشد روشن است که با تحقق دو رکوع، رکوع به "شرط لا" مفقود است پس همانگونه که گفتیم، عنوان زیاده تحقق زیاده پیدا نکرده بلکه عنوان نقیصه تحقق پیدا کرده است.
3. به نحو "لا بشرط نسبت به زیاده" اعتبار می کند منتهی به این معنا که رکوع را جزء نماز قرار داده، بدون اینکه بین واحد و متعدد آن تفاوتی باشد، یعنی اگر یک رکوع به جا آورده شود جزء نماز است و اگر دو تا نیز باشد باز هم جزء نماز است مثل تسبیحات اربعه که به نظر مشهور، تخییر بین اقل و اکثر است یعنی همانگونه که یک مرتبه تسبیحات، جزء نماز است سه مرتبهاش نیز جزء نماز است.
همانگونه که روشن است در این قسم، هیچ تصویری برای تصور زیاده وجود ندارد.
حال در صورتی که نمازگزار در مقام خواندن نماز، دو رکوع به جا آورد، بنابر سه اعتبار فوق حکمش متفاوت می شود.
بنابر اعتبار اول، چون رکوعِ مأمورٌبه رکوعی است که وجود دیگری از طبیعت رکوع همراه آن نباشد فلذا وقتی رکوع دیگری به همراه آن تحقق پیدا کرده هر چند زیادی در نماز محقق شده ولی زیادی در مأمورٌبه محقق پیدا نکرده است؛ زیرا رکوع دوم، مأمورٌبه نسبت بلکه رکوع مأمورٌبه رکوعی است که مقید به همراه نبودن رکوع دیگر باشد و وقتی رکوع دوم، مأمورٌبه نشد نمی تواند با رکوع اول سنخیت داشته باشد و حال آنکه در صدق زیاده، سنخیت زائد با مزیدٌعلیه را معتبر دانستیم، علاوه بر این که زیاده مزبور به نقیصه برمی گردد و در حقیقت، چنین زیادهای به مأمورٌبه، خلل می رساند.
اما بنابر احتمال دوم – یعنی لابشرطی که وجود ثانی آن خارج از دائره مأمورٌبه است – انجام رکوع دوم موجب صدق "زیاده" در نماز می شود ولی برگشت به نقیصه نمی کند، لکن از نحوه اعتبار استفاده می شود که عنوان "زیاده" در مأمورٌبه به تحقق ندارد؛ زیرا نحوه اخذ رکوع در مأمورٌبه به این صورت بوده که وجود دوم رکوع، خارج از دائره مأمورٌبه است فلذا به دلیل عدم سنخیت با مأمورٌبه "زیاده" تحقق پیدا نمی کند.
اما بنابر احتمال سوم –یعنی لابشرطی که وجود ثانی آن نیز به عنوان جزء مأمورٌبه است- انجام رکوع دوم موجب می شود که "زیاده" هم در نماز صدق کند و هم در مأمورٌبه محقق شود؛ زیرا وجود دوم رکوع، با وجود اول آن هم در جزئیت برای نماز و هم در مأمورٌبه بودن سنخیت دارد و به همین جهت "زیاده" در هر دو صادق است: زیاده در نماز و زیاده در مأمورٌبه
نتیجه: روشن شد که بنابر احتمال سوم، تصور زیادع در جزء یا شرط مأمورٌبه از امکان عقلی برخوردار است.