« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1403/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

تنبیهات بحث اقل و اکثر

موضوع: تنبیهات بحث اقل و اکثر

تبیه اول: شک در جزئیت یا شرطیت در مورد ترک سهوی

قبل از ورود اصل بحث لازم است به 3 نکته توجه شود:

    1. این تنبیه برای بیان حکم نقصان سهوی، منعقد شده کما اینکه تنبیه دوم برای بیان زیادی عمدی یا سهوی متعد شده.

    2. نقصان عمدی یقیناً با حکم به بطلان عمل، ملازمه دارد و چنین مطلبی جای بحث و اشکال نیست.

    3. غرض از این تنبیه این است که اگر جزئیت یا شرطیت چیزی برای یک عمل مرکب ثابت شود اصل رکنیت آن است، به طوری که خواه در حال عمد و خواه در حال سهو چنین جزئیت یا شرطیتی ثابت باشد یا فقط در حال عمد جزئیت یا شرطیت ثابت است؟

تقریر بحث: در صورتی که عمل مرکبی مانند نماز از سوی مولا به عنوان مأمورٌبه قرار گیرد ولی دلیلی که وارد شده نسبت به یکی از اجزای آن – مثل سوره – از اجمال برخوردار باشد یعنی اطلاق نداشته باشد تا بر جزئیت در حال سهو نیز دلالت نماید.

حال، مکلف می داند که در حال التفات و عدم غفلت، جزئیت چنین چیزی مسلم است به طوری که در صورت اخلال عمدی به آن جزء، مأمورٌبه اتیان نشده و مأتیٌ‌به با مأمورٌبه موافقت پیدا نکرده است ولی نمی داند که اگر جزء مزبور سهواً ترک شود آیا مأمورٌبه تحقق پیدا کرده و نسبت به آن برائت عقلیه جاری می شود یا نه؟

البته این بحث با قطع نظر از جریان قاعده "لاتعاد" و امتثال آن است و صرفاً مسئله را با توجه به حکم عقل مورد بررسی قرار می دهیم.

نظریه شیخ انصاری ره (فرائدالاصول ج2ص483): از نظر ایشان چنین عملی باطل است و باید إعاده شود؛ زیرا هر چیزی که در حال توجه، جزئیت داشته باشد در حال غفلت نیز جزء خواهد بود و لازمه جزئیت در حال غفلت، بطلان عملی است که فاقد بعضی از خصوصیات مأمورٌبه است.

ایشان در مقام تعلیل می فرماید: بر فرض که در مقام پیاده کردن این بحث در چیزی مانند سوره باشیم می گوئیم: وقتی مکلف اقدام به خواندن نماز می کند در صدد امتثال تکلیف به نماز با سوره است ولی وقتی به محل خواندن سوره نی رسد غفلت کرده و خواندن آن را فراموش می کند منتهی این غفلت سبب نمی شود که تکلیف متوجه به او تغییر کند؛ زیرا برای تعبیر تکلیف لازم است خطاب به او بگویند: "ایها الغافل لایجب علیک السورة" و بدیهی است که به صرف خطاب با عنوان "غافل" غفلت او بر طرف می شود در حالی که علی‌الفرض، وی در موقع خواندن سوره، متوجه غفلت خود نبوده و بعد از سپری شدن زمان، توجه به غفلت خود پیدا کرده است؛ چرا که به محض توجه فرد به غفلت خودش، غفلت او بر طرف می شود و عنوان "ملتفت" پیدا می کند.

اشکالاتی که بر فرمایش شیخ ره وارد شده که به برخی از آنها می پردازیم:

اشکال اول بر فرمایش شیخ ره: مراد ایشان از این که می گوید: "چیزی که در حال توجه، جزئیت داشته باشد در حال غفلت نیز جزئیت خواهد داشت" مربوط به مقام ثبوت است یا در رابطه با مقام اثبات؟

اگر مرادتان، وجود ملازمه بین جزئیت در حال توجه و جزئیت در حال غفلت، در مقام ثوبت است که قبل از مقام خطاب و اثبات است.

می گوئیم: چنین چیزی واضح‌البطلان است؛ زیرا وجود تفاوت بین أجزاء در وقام ثبوت جزئیت، ممکن است وچه بسا جزئیت برخی از أجزاء، به نحو مطلق و برخی دیگر مخصوص به حال توجه باشد مثل این که جزئیت تکبیرةالاحرام برای نماز، به نحو مطلق است و ترک آن در حال غفلت نیز موجب بطلان نماز است ولی جزئیت سوره مخصوص حال توجه است و اگر از روی غفلت ترک شود نماز باطل نخواهد شد، درست تفاوتی که بر اساس نظر مشهور بین اجزاء رکنی و غیررکنی نماز وجود دارد.

نتیجه: مراد شیخ ره نمی تواند ملازمه بین دو جزئیت در مقام ثوبت باشد.

و اگر مرادتان این است که مولا در مقام اثبات و بیان نمی تواند بگوید: "جزئیت سوره اختصاص به حال توجه دارد و در حال غفلت جزئیت ندارد؛ زیرا لازمه‌اش توجه خطاب به غافل است که مستلزم خروج غافل از حالت غفلت است"، خطاب به ایشان می گوئیم: تنها راه نفی جزئیت سوره برای غافل، توجه دادن خطاب به وی (که موجب انتفاء عنوان غافل می شود) نیست بلکه ممکن است مولا، نماز با سوره را تکلیف همه مکلفین قرار دهد در حالی که می داند ملتفت‌ها سوره را اتیان می کنند و غافلها سوره را ترک می کنند و در نتیجه معلوم می شود که جزئیت سوره اختصاص به حال توجه و عمد داشته و شامل حال غفلت نمی شود بنابراین پس از خواندن نماز بدون سوره در حال غفلت و بر طرف شدن غفلت، چون شک در جزئیت سوره در حال غفلت داشته، برائت عقلیه نسبت به آن جاری می شود.

 

logo