1403/11/17
بسم الله الرحمن الرحیم
ادله حرمت ساخت سلاح هسته ای/ قدرت سخت/بررسی نظریه های روابط بین الملل

موضوع: بررسی نظریه های روابط بین الملل/ قدرت سخت/ ادله حرمت ساخت سلاح هسته ای
بیان اول: یکی از وجوهی که به آن تمسک شده برای ممنوعیت و عدم مشروعیت ساخت سلاح های غیر متعارف این است که گفتند: این مخالف قوانین بین المللی هست.
بیان دوم: گفتند: این مخالف معاهدات هست، یعنی شما یک معاهداتی دارید که عهد بسته اید و امضا کرده اید و این کار مخالف معاهدات هست.
پس دوتا بیان شد:
یکی اینکه مخالف قوانین بین المللی هست و قوانین بین المللی هم رعایتش برای انسان های جامعه لازم است.
و دوم اینکه مخالف معاهدات بین المللی هست.
این توضیح را عرض کنیم که قوانین بین المللی عمده اش دو نوع قانون هست که به این مسئله شاید مربوط باشد:
نوع اول: قانون حقوق بشر
یکی قانون و منشور حقوق بشر بین الملل هست که پایه سازمان ملل هست و سازمان ملل وجود و فعالیتش بر اساس آن منشور حقوق بشر هست. البته این قانون حقوق بشر شامل همه جنبه های زندگی انسان هست، هم زندگی فردی و هم زندگی اجتماعی، و هر کسی حق ارائه نظر دارد، و هر کسی هر عقیده ای می تواند داشته باشد، در مورد آزادی و حق زن و مرد یا مسائل جنگ و دفاع حق نظر دارد. و همه موارد را این منشور سازمان ملل شامل می شود هم مواردی که مربوط به جنگ است و هم مواردی که مربوط به صلح است.
نوع دوم: قانون حقوق بشر دوستانه
دومین قانون، قانون بین المللی حقوق بشر دوستانه است، این قانون غیر از قانون اول است، حقوق بشر دوستانه که مربوط می شود به معاهدات ژنو، معاهدات چهارگانه ژنو و پروتکل های مربوط به آن در سال (1949 م) تصویب شده است، این غیر از آن حقوق بشر است. حقوق بشر عرض کردیم پایه سازمان ملل است ولی این فقط به موارد جنگ مربوط می شود، آن قوانین اول اعم از جنگ و صلح بود، اما این حقوق بشر دوستانه مربوط به موارد جنگ است.
بنابراین دو نوع قانون داریم: یک قانون حقوق بشر، و یک قانون حقوق بشر دوستانه.
منشور حقوق بشر پایه ی تشکیل سازمان ملل هست، بعد از اینکه «سازمان جامعه ملل»[1] منحل شد «سازمان ملل»[2] تشکیل شد، و سازمان ملل یک پایه ای دارد که پایه اش همین قانون حقوق بشر هست. و خیلی از بزرگان مثل آیت الله جوادی آملی «دام ظله العالي»[3] هم مطابقت آن با شرع را نوشتند و برخی از بزرگان هم آن حقوق بشر را با این حقوق اسلامی تطبیق و مقایسه کردند، پس قوانین سازمان ملل هم مربوط به صلح است و هم مربوط به جنگ، ولی حقوق بشردوستانه فقط مخصوص موارد جنگ است، که در جنگ باید چکار کنند؟ نباید به انسان های بی گناه تعرض بشود، و اینکه با اسرا چگونه رفتار بشود.
اما معاهدات بین المللی، معاهداتی هست که در سازمان ملل یا غیر سازمان، توسط عده ای از کشور مطرح و امضا شده است. معاهده برای کشورهای امضا کننده الزام آور هست؛ چون عهد و پیمان است باید به مفادش ملتزم باشد مگر اینکه تحفظ داشته باشد یعنی کشوری بگوید: من این بنده ها را قبول دارم ولی این دو بند را تحفظ دارم یعنی من نمی توانم اجرا بکنم، و الا اگر بدون تحفظ و قید و شرط امضا کرده باید همه را عملی بکند.
پیمان (NPT)
یکی از این معاهدات بین المللی که مربوط می شود به مسئله منع گسترش سلاح های هسته ای، پیمان (NPT) هست که در سال (1977) امضا شده و شامل مواد مختلفی می باشد، و پنج کشوری که دارای سلاح هسته ای هستند: آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه و چین این را امضا کردند و ملتزم شدند که از نظر تکنولوژی این سلاح هسته ای را به دیگر کشورها منتقل نکنند، و کشورهای غیرهسته ای هم ملتزم شدند که طبق این معاهده به دنبال ساخت سلاح هسته ای نروند، و در ماده چهارم آن آمده است که استفاده صلح آمیز از این نیروی هسته ای برای تولید برق و بررسی های علمی و تحقیقات، حق همه کشورهاست.
و کشورهای غیر هسته ای هم ملتزم شدند که تمام برنامه های هسته ای خود را زیر نظر سازمان بررسی که مربوط به آن (NPT) هست قرار بدهند، تا سال (2023 م) تعداد (191) کشور (NPT) را امضا کرده است، و ما الان در (2025 م) هستیم. معاهده (NPT) از معاهداتی است که بیشترین امضا را از طرف کشورها دارد.
الان از (195) کشور دنیا، (193) کشور عضو سازمان ملل هستند، و (2) کشور هم به عنوان ناظر غیرعضو به نامهای واتیکان و فلسطین می باشند.
معاهده (TPNW)
یک معاهده دیگری هم راجع به منع گسترش این سلاح های هسته ای هست که عنوانش (TPNW) هست، این عبارت مختصر Treaty on the Prohibition of Nuclear Weapons هست،[4] این معاهده در (سپتامبر2017) به تصویب رسید و در (22 ژانویه2021) لازم الاجراشد، این معاهده غیر از (NPT) است، این معاهده ی دوم را هیچ کدام از آن پنج کشور هسته ای امضا نکردند، و کشورهای ناتو[5] هم هیچکدام امضا نکردند، و حتی در مذاکراتش هم شرکت نکردند، این معاهده دوم به طور کلی اسلحه هسته ای را ممنوع اعلام کرده است، و اصلا در هیچ صورتی مشروعیت و استثنا قائل نیست، معاهده دوم می گوید: باید به طور کامل این سلاح ها از بین بروند، و لذا آن کشورها اصلا داخل مذاکراتش نشدند و امضا نکردند، این معاهده ی دوم را (69) دولت امضا کرده، ولی آن (NPT) را (191) کشور امضا کرده است. فلذا برای کشورهای امضا کننده به اجرا گذشته می شود، اما برای کشورهای دیگر الزام آور نیست.
قواعد و قوانین آمره
یک بحث دیگری در مورد قواعد آمره است، یعنی اگر یک قانون یا یک مطلبی را اکثر کشورها را پذیرفتند _مثل (NPT)_ این جزء قواعد آمره می شود، یعنی اگر کشوری هم امضا نکرده باید آن را بپذیرد، بلکه مجبورش می کنند که بپذیرد؛ چون جزء قوانین آمره شده است، فرض فرمایید که الان غربی ها خیلی در صدد هستند که مطالبی که مربوط به فرهنگ غرب است مثل همجنس بازی _أجلّکم الله_ را جزء قوانین آمره بکنند، یعنی اگر بیشتر کشورها امضاء بکنند دیگر یک کشور حق ندارد بگوید: «من امضا نکردم»، چون جزء قوانین آمره شده است باید بپذیرید.
بنابراین یک عنوان سومی هست که نه آن قانون است و نه این معاهده، بلکه قوانین آمره است و ممکن است کسی بگوید: منع سلاح هسته ای هم به خاطر کثرت امضایی که در (NPT) هست جزء قوانین آمره شده فلذا حتی اگر کشوری هم امضا نکرده باشد چون عرف بین الملل شده دیگر این جز قوانین آمره هست پس باید به آنها عمل شود.
پس تا حال ما از چند مفهوم بحث کردیم، و عرض کردیم که قوانین هم دو قسم است:
اول: حقوق بشر؛
دوم: حقوق بشردوستانه؛
سوم: معاهدات، و معاهدات هم دو مورد بودند: یکی (NPT) هست، و دیگری هم (TPNW) هست، که محدودتر است و فعلا (69) کشور آن را امضا کرده بودند.
دادگاه بین المللی لاهه
مطلب بعدی که راجع به این به سلاح هسته ای وجود دارد رای دادگاه بین المللی هست، دادگاه بین المللی که در شهر لاهه ی هلند هست،[6] سازمان ملل در سال (1996) از آن استعلام کرد که نظر شما راجع به کاربرد سلاح هسته ای چیست؟
دادگاه هم بعد از مدتها گفت: ما نمی توانیم بگوییم: «استفاده از سلاح هسته ای در همه شرایط مشروع نیست!»، برخی از آن قضات اعضای دادگاه گفتند: این با آن حقوق بشردوستانه مخالف است نه منشور حقوق بین الملل؛ چون منشور حقوق بین الملل حق دفاع را به رسمیت می شناسد، پس اگر یک کشوری هم این را به کار برد فوقش این است که آقا شما حقوق بشردوستانه رعایت نکردید یعنی کار مستحب و غیر الزامی را رعایت نکردید، اما حقوق بشر را زیر پا نگذاشتی؛ چون موجودیت آن کشور وابسته به استفاده از این سلاح بوده است و او در در مقام دفاع بوده است.
بنابراین ساخت این نوع سلاح های غیر متعارف چون مخالف قوانین بین المللی است از یک سو، و از سوی دیگر مخالف معاهدات بین المللی هست از سوی دیگر، و از سوی سوم مخالف قواعد آمره بین المللی هست _حتی اگر کشوری امضا نکرده باشد_، باید به آن عمل شود، فلذا کشوری حق ندارد که اقدام به ساخت این نوع سلاح بکند.
تتمته: یک جمله ای هم اضافه کنیم که استدلال روشنتر بشود، آن هم این است که دلیل ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾[7] مسلمان و کافر ندارد، یعنی شما حتی اگر با یک کافر حربی که هیچ احترامی ندارد فلذا می شود او را کشت و اموالش را برداشت و هر کافری که شما با او معاهده و پیمانی ندارید باید ملتزم به عهد باشید، خلاصه الکافر حربی إلا ما خرج بالدلیل، پس اگر معاهد یا اهل ذمه باشد محترم است، و الا احترامی ندارد مگر به عنوان ثانوی، مثلا قتل یا سرقت باعث بی آبرویی مسلمین بشود، ولی اگر عنوان ثانوی نبود کافر حربی احترام ندارد، ولی ﴿أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾ می گوید: حتی اگر با کافر حربی عقد بستی باید به آن ملتزم باشی، پس ﴿أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾ مخصوص مسلمان یا غیرمسلمان نیست، و شامل مسلمان و غیر مسلمان می شود، پس بنابراین برای تمامیت استدلال گفته می شود: این معاهدات مصداق ﴿أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾ هست، و آیه شامل همه هست، پس عهد بسته شده و باید به آن وفادار ماند، پس طبق این معاهدات ساخت این نوع سلاح های غیر متعارف جایز نیست.
جواب استدلال
اما راجع به آن قوانین، جواب روشن است ما قانونی را معتبر می دانیم که منتسب به خدا باشد، «المشرّع عندنا هو الله تبارک و تعالی»، مشرع و حق قانون گذاری فقط برای خداست،[8] حتی پیامبر (ص) هم حق قانونگذاری ندارد الا موارد نادر، و ائمه علیهم السلام هم به هیچ وجه حق تشریع ندارند، این معتقَد شیعه هست، وقتی ما این معتقد را داریم نمی توانیم به قوانینی که برخی سازمانها گذاشتند _مثل قانون حقوق بشر و یا حقوق بشر دوستانه یا برخی دیگر از معاهدات_ عمل کنیم، بلا فرق بین قوانین آمره و غیر آمره؛ چون طبق مبانی ما «مشرّع هو الله وحده»، پیامبر اکرم (ص) هم با آن جلالتی که دارد در موارد نادر فقط حق قانونگذاری دارد، وآن هم در حقیقت مبیّن ما عند الله است، و ائمه اطهار علیهم السلام هم طبق اعتقادات ما هیچ تشریعی ندارند، بله در برخی احکام فقط مبیّن هستند، این معتقد مشهور علمای شیعه است.
پس مخالت با کفاری که اصلا معلوم نیست کی هستند و برای خودشان قوانینی درست کردند، موجب ارتکاب کار حرام نمی شود، فلذا باید این قوانین را کنار بگذاریم؛ چون اصلا قابل استدلال نیست.
اما در معاهدات، عرض کردیم چون ﴿أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾[9] شامل مسلمان و کافر هست، فلذا حتی اگر با کافر حربی هم عهد بستیم نمی توانیم مخالفت بکنیم.
جواب
جوابش این است که ما دلیل داریم که «عقد» وقتی قابل وفا و صحیح است که حلال خدا را حرام نکند و یا حرام خدا را حرام نکند، یعنی مخالف کتاب و سنت نباشد، در این جا دو روایت صحیحه هست که باید بررسی کنیم:
صحیحه أولی عبد الله بن سنان
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: مَنِ اشْتَرَطَ شَرْطاً مُخَالِفاً لِكِتَابِ اللَّهِ فَلَا يَجُوزُ لَهُ، وَ لَا يَجُوزُ عَلَى الَّذِي اشْتُرِطَ عَلَيْهِ، وَ الْمُسْلِمُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ فِيمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[10]
بله شرط واجب الوفا هست، اما اگر مخالف کتاب خدا بود آن شرط باطل است، و اینجا شرط به معنای اعم از شرط ابتدایی و شرط ضمن عقد است، یعنی هم شامل خود عقد می شود و هم شامل شرط ضمن عقد می شود، اما اگر مخالف کتاب بود نه بر این شخصی که امضا کرده و نه برای آنکه علیه او شرط شده، بر هیچ کدام نافذ نیست، و اینجا قطعا مخالف کتاب است؛ چون کتاب می فرماید: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ﴾[11] ، و نیز می فرماید: ﴿وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾[12] ، فلذا اگر بنا باشد که آن پنج کشور بر جهان و اسلام مسلط باشند و بقیه کشورها سلاح هسته ای نداشته باشند این مصداق سبیل و تسلط کفار می شود که قرآن از آن نهی فرموده است. پس در این نوع شرطها چون شرط مخالف کتاب است از اعتبار ساقط می شود، یعنی این گونه عهد و پیمانها واجب الوفا نیست.
صحیحه ثانیه عبد الله بن سنان
رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْمُسْلِمُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ إِلَّا كُلَ شَرْطٍ خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَجُوزُ.[13]
اولا: این نوع معاهدات چون مخالف کتاب الله هست لذا اعتباری ندارد.
و ثانیا: از مسلماتی که فقه، عقل و عقلا همه قبول دارند این است که معاهده وقتی واجب الوفا هست که آن طرف هم وفا بکند، ولی اگر شما وفا بکنید اما آن طرف وفا نکند مثلا شما پول را دو دستی آوردید و به عنوان ثمن کتابی که می خرید به طرف دادید ولی آن طرف حاضر به دادن کتاب به شما نیست، اینجا عقد لازم الوفا نیست، فلذا گفته اند: اگر مشتری بگوید: تو اول جنس را بده تا من بعدا ثمن را بدهم، و بایع هم گفت: شما اول ثمن را بده تا من بعدا مبیع را بدهم، می گویند: اینجا باید همزمان با یک دست بدهند و با یک دست هم بگیرند. پس بنابراین اینطور نیست که وفا یک طرفی باشد. و دلیل این هم آیات است، و آیات هم در این زمینه خیلی روشن هست، قرآن کریم می فرماید:
آیه أولی
﴿وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[14] ، خداوند متعال در این آیه کریمه اعلام جنگ می کند که ما از شما بری هستیم و اصلا شما را به رسمیت نمی شناسیم.
البته اگر به عهدشان وفادار بودند قرآن کریم می فرماید:
﴿إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُواْ عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾[15]
یعنی طبق قرارداد با اینها رفتار بکنید، و به عهدتان ملتزم باشید.
آیه ثانیه
﴿كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِندَ اللّهِ وَعِندَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُواْ لَكُمْ فَاسْتَقِيمُواْ لَهُمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾[16]
یعنی باید در مقابل مشرکین محکم و مستحکم ایستاد، و اگر پیمانی بسته شد باید تا وقتی آنها به آن وفا می کنند مسلمین هم به آن وفا بکنند.
آیه ثالثه
﴿الَّذِينَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لاَ يَتَّقُونَ * فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِم مَّنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ * وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِيَانَةً فَانبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاء إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الخَائِنِينَ﴾ [17]
یعنی اگر نشانه هایی پیدا شد که طرف مشرک طبق قرارداد انجام نمی دهد و به پیمان وفادار نیست، در این صورت قرارداد را بینداز و بگو: تو که وفادار نیستی من همه وفادار نیستم! پس بنابراین طبق این آیات و طبق ادله ی دیگر مثل سیره عقلائیه و عقل، وفاداری تا زمانی هست که وفاداری مقابل هم باشد، ولی اگر دیگران تخلف قطعی دارند مثلا (NPT)، تکنولوژی هسته ای را در اختیار یک کشور ثالث که از دشمنان شما هم هست می گذارد ولی در اختیار شما نمی گذارد، و لذا عرض کردم این بیان هم به جهت اینکه مخالف نصوص قرآنی هست و هم به جهت اینکه التزام طرف مقابل وجود ندارد نمی توانند از این راه استدلال بکنند بر عدم مشروعیت ساخت این نوع اسلحه های غیر متعارف.