« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1403/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 ادله حرمت ساخت سلاح هسته ای/ بررسی قدرت سخت /بررسی نظریه های روابط بین الملل

 

موضوع: بررسی نظریه های روابط بین الملل/ بررسی قدرت سخت / ادله حرمت ساخت سلاح هسته ای

 

درباره جنگ افزارهای غیر متعارف بحث به اینجا رسید که مقتضای ادله چیست؟ وجوه پنجگانه ای را ذکر کردیم که ساخت این سلاح ها واجب است، فعلا بحث ما در کاربرد این بمب ها نیست، پس ساخت آن نه تنها حرام نیست بلکه واجب است و دلیل و وجوه ما اینها بود:

    1. اتفاق الفقهاء علی الاستفادة من کل وسیلة في الجهاد.

    2. آیه کریمه:﴿وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ﴾ [1]

    3. آیه کریمه: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَميعا﴾ [2]

    4. قاعده نفی سبیل که در این آیه به آن اشاره شده: ﴿وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا﴾ [3]

    5. حفظ بیضه اسلام واجب است و آن روایت امام رضا علیه السلام [4] را هم قرائت کردیم و بحث نمودیم.

سوال: ممکن است شما بگویید: وجوب حفظ بیضه اسلام چه ارتباطی به ساخت سلاح غیر متعارف دارد؟

جواب: جوابش واضح است؛ چون حفظ بیضه اسلام متوقف است بر آمادگی در سلاح است و الا ممکن است کفار بیایند و اسلام را از بین ببرند و بر مسلمین تسلط پیدا کنند.

اشکال: مقدمه واجب را ممکن است بفرمایید واجب شرعی نیست!

جواب: عرض می کنیم این مساله اختلافی است: مشهور گفته اند: واجب شرعی است؛ و عده ای هم گفته اند: شرعا واجب نیست، ولی به هر حال کسی در لزوم عقلی مقدمه اشکال نکرده است، عقل حکم می کند که ما باید سلاح هسته ای داشته باشیم تا بتوانیم از بیضه اسلام حفاظت کنیم، حفظ بیضه اسلام بر این مساله متوقف است.

بیان ادله مخالفین

ممکن است وجوه دیگری هم برای این مساله باشد که بعدا عرض می کنیم، انما الکلام در بیان ادله مخالفین است آنهایی می گویند:

دلیل اول: ساخت مقدمه حرام است

یکی از آن وجوهی که مخالفین گفته اند این است که ساخت سلاح هسته ای مقدمه حرام است و مقدمه حرام هم حرام است، مقدمه حرام یعنی سلاح هسته ای مقدمه کشتار بیگناهان است، سلاح هسته ای وقتی به جایی برخورد کند ظالم و غیر ظالم را می کشد و از بین می برد، و ما می دانیم کشتن أبریا و انسان های بی گناه حرام است قطعا.

برای روشن شدن این معنا که آیا این استدلال صحیح است یا نه؟ باید یک مراجعه به بحث مقدمه حرام داشته باشیم.

کلام مرحوم نائینی

ان المقدمة إذا كانت سببية فقد عرفت انها خارجة عن‌ محل الكلام رأساً و واجبة بعين الوجوب النفسيّ المتعلق بالمسبب.

و اما إذا لم تكن سببية فان كانت المقدمة منحصرة في الحرمة فلا محالة يقع التزاحم بين حرمة المقدمة و وجوب ذي المقدمة فلا بد من رفع اليد عن أحدهما و هو أجنبي عما هو محل الكلام في بحث جواز الاجتماع و عدمه.

و اما إذا لم تكن منحصرة فان كانت المقدمة توصلية فلا محالة يسقط الغرض بإتيانها سواء قلنا بوجوب المقدمة أم لا. [5]

مرحوم نائینی مقدمه حرام را سه قسمت کرده است و گفته اند:

قسم اول: مقدمه تولیدی (این قسم حرام است)

گاهی مقدمه حرام تولیدی است، یعنی علت تامه است، مثل این است که شخصی خودش را از بالای یک ساختمان ده طبقه پرتاب می کند و این علت تامه مرگ است و خودکشی هم حرام است، پس پرتاب کردن خود از بلندی، مقدمه حرام یعنی خودکشی است، و مقدمه حرام هم حرام است.

ملحق به این مساله می شود آنجایی که مکلف خودش را «مضطر» کند یعنی یک کاری می کند که علت تامه نیست ولی ملحق به آن است، مثلا کاری می کند که نیازمند می شود که این آقا خمر بخورد، مثلا می رود جایی که می داند در حلق او خمر می ریزند و یا خودش باعث به وجود آمدن مرضی در بدنش می شود که مجبور می شود خمر بخورد. آیا این موارد به این مقدمه حرام ملحق می شود یا نه؟ می رود جایی که «مکره» می شود، اینها ملحق هستند به مقدمه حرام یا نه؟ این موارد مثل انداختن خود از بلندی نیست ولی شبیه به آن است. پس قسم اول آنجایی است که مقدمه تولیدی است و یا ملحق به تولیدی است یعنی خودش را مضطر می کند و باید با اراده، آن مقدمه را انجام دهد. مرحوم نائینی می فرماید در این قسم ما قائل به حرمت هستیم.

دلیل حرمت

برای اینکه این مقدمه در اختیار این شخص است، یعنی انداختن خودش از بلندی در اختیار خودش است، اگرچه خودکشی و نتیجه آن در اختیار خودش نیست، پس آن نهی نفسی به آن مقدمه می خورد نه از باب مقدمیت، بلکه از باب اینکه اصلا ذی المقدمه غیر اختیاری است، نهی به غیر اختیاری نمی خورد، بلکه به مقدمه تولیدی می خورد که اختیاری است. ایشان می فرمایند در مقدمات تولیدیه ی حرام، حکم به حرمت می شود نه از باب مقدمیت، بلکه از این باب که حرمت نفسی ذی المقدمه می خورد به همین مقدمه.

جواب مرحوم خوئی از این بیان

این درست نیست، شارع همان ذی المقدمه را حرام می کند نه مقدمه اش را، نفرمایید: ذی المقدمه غیر اختیاری است، چون می گوییم: آن چیزی که به اختیاری برگردد آن هم اختیاری است چون مقدمه اش در اختیار من بود، مثلا شارع فرموده: خودت را نکش، شما بگویید: کشتن که در اختیار من نیست، در جواب می گوید: مقدمه اش در اختیار شماست، همین که سببش در اختیار شماست پس مردن هم در اختیار شماست و لو مع الواسطه، لذا نهی به خود آن ذی المقدمه می خورد و این مقدمه در اینجا حکمش تابع بحث مقدمه واجب است، اگر در آنجا قائل به «وجوب» شدیم در اینجا قائل به «حرمت» می شویم، و اگر در آنجا قائل به «وجوب» نشدیم در اینجا هم قائل به «حرمت» نمی شویم. حرمت شرعی مقدمه در اینجا تابع بحث مقدمه واجب است. در اینجا می فرمایند: حرمت ذی المقدمه شرعی است ولی حرمت مقدمه اش عقلی است کما اینکه در بحث مقدمه واجب وجوب شرعی مقدمه را نپذیرفتند. تا اینجا قسم اول از مقدمات حرام را بیان کردیم.

قسم دوم: مقدمه غیر تولیدی

در آنجایی است که بعد از مقدمه، مکلف قادر به ترک یا فعل حرام است، یعنی مقدمه تولیدی نیست، فلذا علت تامه نیست، اینجا آیا انجام مقدمه حرام است یا نه؟ می فرمایند: این دو صورت است:

صورت اول

گاهی این آقا این مقدمه ای که غیر تولیدی است را به قصد حرام انجام می دهد مثلا چاقو مقدمه کشتن طرف است ولی مقدمه تولیدی نیست می تواند چاقو بخرد ولی کسی را نکشد، اگر به قصد حرام انجام بدهد این حرمتش از باب تجری است، حرمت نفسی دارد از باب تجری، اما از راه مقدمیت حرمتی ندارد، ممکن است مقدمه را انجام بدهد ولی ذی المقدمه را انجام ندهد.

قول مختار: البته در تجری اقوال مختلف بود و ما قائل به حرمت شدیم لذا از باب تجری حرام است.

صورت دوم

ولی اگر مقدمه تولیدی نیست و از آن طرف هم قصد انجام حرام ندارد، در اینجا می فرمایند: لا شک در اینکه این چنین مقدمه ای حرام نیست، نه حرمت نفسی دارد؛ چون چاقو خریدن حرام نیست، نه حرمت مقدمی دارد؛ چون می تواند حرام را ترک کند ولو چاقو را خریده، و نه حرمت تجری را دارد؛ چون قصد حرامی را انجام نداده است.

برگشت به اصل بحث

در مقدمه حرام فقط در همان قسم اول مرحوم نائینی قائل به حرمت هستند، و در اقسام دیگر هم نمی توان قائل به حرمت شد، حال به بحث خودمان بیاییم یعنی ساخت سلاح هسته ای، این سلاح هسته ای را که دارند می سازند آیا قطعا مقدمه حرام است؟ نه این چنین نیست؛ چون ما نمی گوییم: سلاح هسته ای را می سازنند تا قطعا با آن به جایی حمله کنند، مثل افتادن از بلندی نیست، سلاح را می سازد ولی به کار نمی گیرد، لذا مقدمه حرام بودن ساخت سلاح هسته ای قطعا از قسم اول نیست، می ماند آن دو قسم دیگر از مقدمه حرام، یعنی بیاید به قصد از بین بردن مردم بخواهد سلاح هسته ای بسازد، نه این چنین هم نیست یعنی سلاح هسته ای را به قصد از بین بردن مردم نمی سازیم ما می خواهیم اسلام را حفظ کنیم و نگذاریم کفار بر مسلمین مسلط بشوند.

کسی که به خداوند معتقد باشد با سلاح هسته ای بیگناهان را نمی کشد، پس داخل کدام قسم مقدمه است؟ داخل قسم سوم، یعنی نه حرمت شرعی دارد نه عقلی، لذا آن وجهی را که دیدیم برخی از فضلا نوشته اند اصلا صحیح نیست، پس نمی شود گفت: «ساخت سلاح هسته ای حرام است؛ چون مقدمه حرام است»، در فقه شیعه کسی مقدمه حرام را حرام نمی داند. البته در فقه مالکی سدّ ذرایع[6] وجود دارد ولی در فقه شیعه چنین چیزی ما نداریم. لذا با این بیان بر اساس مبانی فقه شیعه این دلیل تام نخواهد بود.

خیلی از دانشمندان مثل آقای «کنت والتز» از جمله کسانی است که می گوید: «ساخت بمب هسته ای موجب عدم بکار گیری آن می شود، و باعث می شود جنگ ها از بین برود» و لذا می گوید: «آمریکا نباید جلو جمهوری اسلامی ایران را در ساخت بمب هسته ای بگیرد».

آقای توماس شلینگ این مطلب را مطرح کرده اند، کتاب «استراتژی تعارض» را ایشان نوشته و در آنجا توضیح می دهند که اگر این تهدید به بمب اتم باشد دیگران هم داشته باشند مانع به کارگیری دیگر کشورهاست.

آقای «برنارد برودی» هم این مطلب را دارند، و نیز آقای «هنری کیسینجر» که وزیر خارجه آمریکا بوده است، اینها افراد متعددی هستند که می گویند: ساخت بمب هسته ای باعث می شود دیگران استفاده نکنند و بازدارندگی ایجاد می شود، لذا ساخت نه تنها مقدمه حرام نیست بلکه جلوگیری می کند از حرام.

دانشمندان دیگری البته هستند که می گویند: «ساخت آن باعث بازدارندگی نمی شود»، ولی صدای غالب در میان دانشمندان همین بود که عرض کردیم.


[6] سَد ذَرایعْ از ادله استنباط حکم شرعی نزد فقیهان اهل‌سنت؛ به‌ویژه فقهای مالکی و حنبلی است. سد ذرایع به معنای جلوگیری از مقدمات و وسیله‌هایی است که منجر به فعل حرام می‌گردد و بر پایه آن، کار مباحی که مقدمه برای انجام عمل حرامی باشد، حرام خواهد بود. برای اثبات حجیت آن به دلیل عقل و ادله‌ای از قرآن، روایات پیامبر(ص) و گفتار صحابه استناد کرده‌اند. در مقابل، بسیاری از فقهای شیعه و اهل‌سنت با سد ذرایع به عنوان منبعی برای استنباط حکم شرعی مخالفند.
logo