1403/10/04
بسم الله الرحمن الرحیم
مفهوم و مصداق معدن/ خمس معدن /كتاب الخمس
موضوع: كتاب الخمس / خمس معدن / مفهوم و مصداق معدن
مروری بر مباحث گذشته
بحث در مفهوم و مصداق معدن بود. عرض شد از معدن، هم در انفال بحث شده است که به نوعی ارتباط با خمس دارد و هم دومین مورد از مواردی که خمس به آن تعلّق میگیرد، عمدتاً معدن ذکر کردهاند. به مقتضای آن معنای عرفیای که برای معدن هست و روایات هم عمدتاً مصادیقِ آن معانی عرفیه را بیان میکنند، این معنا به ذهن میرسد که هر چیزی که از زمین برخاسته است و تصرّف در آن نیاز به یک فعل و انفعال و یک کار خاصّی دارد، [معدن نام دارد]؛ حالا چه از جنس خاک باشد مثل گچ و بعضی از احجار و سنگ آسیاب و امثال اینها، چه از جنس خاک نباشد، یعنی نتوانیم درک بکنیم که از جنس خاک است مثل طلا و نقره و امثال اینها. یا بعضی از اموری که از جنس خاک است منتها در آن تصرّفاتی شده است، یا بعضیها هم که از جنس خاک و اینها نیست مثل نفت و قیر و گاز و امثال اینها. حالا سابق بحث گاز نبوده امّا بحث نفت بوده که در روایات آمده است.
عدم فرق در مصداق معدن بین زیر زمین و روی آن
حالا در زمان ما استخراجِ بعضی از اینها نیاز به دستگاههای خاص دارد؛ چون این معنا هست و گاهی هم ما در زمان خودمان ملاحظه میکنیم که در اثر غلبهی فعل و انفعالاتِ درونزمینی، اینها روی زمین آمدهاند. لذا اینکه در مورد نفت و امثال آن مطرح شده که در آن زمان این لوازم استخراج نبوده، چه بسا در منطقههایی بوده که این گونه مثلاً ظهور پیدا میکرده، یا مثل بعضی چاههایی بوده که دو سه متر که کنده میشود، آب میزند بیرون. خلاصه اینکه در معدن بودنِ اینها فرقی نمیکند که روی زمین باشند یا زیر زمین و در فرض زیر زمین بودنشان هم فرقی نمیکند که در صد متری، دویست متری یا بیشتر باشند یا کمتر.
نیاز به اِعمال فعل و انفعال در تحقّق معدن و تفاوت آن با گنج
غرض این است که معدن چیزی است که برای استفاده از آن یک کار خاصّی لازم است در آن انجام شود و عمدتاً در برابر گنج مطرح میشود که چیزی است که گذارده شده از ناحیه انسان در زمین و مخفی است. در گنج مخفی بودن خیلی لحاظ میشود ولی در معدن نه، مخفی بودن لحاظ نمیشود، اگرچه بعضیهایش مخفی است. این نکته هم که در بهرهوری از معدن، نیاز به فعّالیّت است، [مهم است؛] لذا اگر یک شمش طلا در جایی بود، معدن به حساب نمیآید، گنج به حساب میآید و حکم گنج را دارد.
عدم صدق عرفی در برخی مصادیق کنونی معدن
پرسش: استاد معنای عرفیای که در مورد معدن و مصادیق معدن به کار میرود، اگر در موقعیّت و زمانی به اینها معدن نگویند مثل گاز و نفت که دیگر به آنها معدن نمیگویند ...
پاسخ: خب این نگفتن شاید تسامح باشد، این آن را از معدنیّت خارج نمیکند. مثل گنج دیگر؛ گنج چیزی است که قیمتی است و مخفی است. حالا قیمتی بودن آن نسبت به زمانها فرق میکند.
• نمیتوانیم توسعه بدهیم و بگوییم اگر در جایی مطرح نکردهاند، اینها جزو معدن به حساب نمیآید؟
• نه، چیزی اگر قبلاً مطرح بوده، به نظر میرسد همان است، ولو اینکه دیگر عادی شده باشد. اینکه الان به آن معدن نمیگویند، به خاطر این است که دیگر ارتباط با آن عادی شده و دسترسی به آن فراگیر شده، لذا این تعبیر را نمیکنند. وَ الّا به نظر میرسد که از نظر حکم فرقی نمیکند، آن حکمش را باید ما مترتّب بکنیم. بحث حکمش که چطور خمس دارد، خواهد آمد.
• چون بعضی چیزها هست که زمان که میگذرد، دیگر واقعاً از آن مصداق درمیآید. حالا در همین بحث خمس هم مثلاً گاهی چیزی زائد بر مؤونه است ولی بعد از مدّتی همان مؤونه میشود.
• خب نگاه کنید، فرق میکند، آن بستگی به نحوه استفاده دارد. مؤونه یک امر شناور است، معیّن نکردهاند امّا معدن را مشخّص کردهاند. مؤونه نسبت به افراد فرق میکند؛ کسی که رفت و آمد دارد و عیالمند است، مؤونهاش یک مقداری است، [دیگری مقدار دیگر.] شأن هم همین است دیگر، مثلاً میگویند خارج از شأن است. به نوعی یک شأن واقعی داریم در اعتبارات عرفی، یک شأن تراشیدنی داریم.
• حاج آقا ببخشید الان این معدنی که مطرح میشود، درخت مثلاً از زمین برخاسته و از آن طرف استفادهاش هم نیاز به فعل و انفعالات دارد.
• درخت دیگر خودش دارد میآید و خودش دارد میوه میدهد، خودش آثار دارد.
• خود تنه درخت را شما بخواهید از آن استفاده کنید، نیاز به فعل و انفعالات دارد.
• بله، آن منافعِ بعدی است. منافع اولیّهاش نیاز به فعل و انفعال دارد. درخت استفاده از منافع اولیهاش همان منافع بعد است.
حالا نمیگوییم حتماً باید در زمان صدور این روایات، همه چیزش باشد امّا به هر حال یک چنین چیزی استشمام میشود که در زمان ظهور این روایات این معنا مورد توجّه قرار گرفته که استفادههای اولیّه از این مستخرجات، یک فعل و انفعالی لازم دارد. به نظر میرسد که این را باید در نظر بگیریم به لحاظ تحوّلاتی که در نظام رخ میدهد.
موارد اختلافی در مصادیق معدن در نظر بزرگان و ارائه نظر استاد
این مواردی که در متون فقهی ما بیان کردهاند، بعضی از موارد را مثلاً حضرت امام (رضوان الله علیه) احتیاط واجب کردهاند؛ مثلاً در گچ، در مَغره که گِل سرخ باشد، طین غسل و طین ارمنی. و مرحوم صاحب عروه فرمودهاند علی الاقوی از معادن نیست و آقای خویی در بحث مستندشان این کلام صاحب عروه را پذیرفتهاند. در عروه سنگ آسیاب و نوره را هم بیان کردهاند. «بل و الجصّ و النورة و طين الغَسل و حجر الرَّحى و المَغْرَة و هي الطين الأحمر على الأحوط، وإن كان الأقوى عدم الخمس فيها من حيث المعدنيّة، بل هي داخلة في أرباح المكاسب فيعتبر فيها الزيادة عن مئونة السنة»[1] امّا به نظر میرسد آن تعریفی که عرض کردیم، با بیان مرحوم امام خیلی منطبق است و نظر حقیر این است که [قید] علی الاحوط هم نمیخواهد، این واقعاً معدن است؛ چون به نظر میرسد که در نظر عرف بین کحل و ملح و سنگ آهن ــ فحم حجری ــ و سائر مواردی که به آنها فتوا دادهاند که از معدن است و بین این مواردی که در آن اختلاف است، فرقی وجود ندارد.
حکم معدن در موارد مشکوک
خب بنابراین غیر از این موارد که این ویژگی را نتوانستیم در آن لحاظ بکنیم، چه بگوییم؟ همه این بزرگواران فرمودهاند که حکم معدن در مشکوک بار نمیشود و باید احکام دیگر مصادیق خمس را بر آن مترتّب بکنیم. اگر فائده باشد، مؤونه و سنه و امثال اینها لحاظ میشود. این نکته در اینجا.
نکته بعد اینکه آیا آن اموالی هم که در استخراج معدن به کار گرفته میشود، جزء معدن حساب میشود یا نه. و بعدش هم این دو را با همدیگر انشاءالله مطرح میکنیم تا ببینیم مقدار خمس در معدن چقدر است. روایاتی در اینجا هست، ببینیم به کدام روایت ما باید اخذ بکنیم و به چه دلیلی؟ انشاءالله در جلسه بعد.