« فهرست دروس
درس مهدویت استاد نجم‌الدین طبسی

99/10/22

بسم الله الرحمن الرحیم

/ امنیت فراگیر/شاخصه‌های ظهور و حکومت امام زمان

موضوع: شاخصه‌های ظهور و حکومت امام زمان/ امنیت فراگیر/

روایات عامه پیرامون امنیت

بحث ما پیرامون امنیت در دوران ظهور بود، روایات متعدی از خاصه نقل کردیم و روایاتی از عامه نقل کردیم و بررسی سندی و دلالی کردیم، روایتی از سنن ابن ماجه نقل کردیم که هم اشکال سندی داشت هم اشکال دلالی داشت، اشکال دلالی آن این بود که ایجاد امنیت را به حضرت عیسی علیه‌السلام نسبت داده بود لکن چون این روایت شواهد دارد، آن را میپذیریم البته با تعدیل متن که ایجاد امنیت حضرت عیسی علیه‌السلام تحت فرماندهی و رهبری امام عصر علیه‌السلام است.

روایت یازدهم

حَدَّثَنَا سُرَيْجٌ، قَالَ: حَدَّثَنَا فُلَيْحٌ، عَنِ الْحَارِثِ بْنِ فُضَيْلٍ‌ الْأَنْصَارِيِّ، عَنْ زِيَادِ بْنِ سَعْدٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله علیه و آله:" يَنْزِلُ ابْنُ مَرْيَمَ إِمَامًا عَادِلًا، وَحَكَمًا مُقْسِطًا، فَيَكْسِرُ الصَّلِيبَ، وَيَقْتُلُ الْخِنْزِيرَ، وَيُرْجِعُ السَّلْمَ، وَيَتَّخِذُ السُّيُوفَ مَنَاجِلَ، وَتَذْهَبُ حُمَةُ كُلِّ ذَاتِ حُمَةٍ، وَتُنْزِلُ السَّمَاءُ رِزْقَهَا، وَتُخْرِجُ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا، حَتَّى يَلْعَبَ الصَّبِيُّ بِالثُّعْبَانِ، فَلَا يَضُرُّهُ، وَيُرَاعِي الْغَنَمَ الذِّئْبُ، فَلَا يَضُرُّهَا، وَيُرَاعِي الْأَسَدُ الْبَقَرَ، فَلَا يَضُرُّهَا"[1]

« ابو هریره گفت: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمودند: عیسی بن مریم علیهما‌السلام از آسمان فرود میآید در حالی که امامی عادل، و حاکمی مقسط است پس صلیب را میشکند[2] و مصرف خنزیر را از بین میبرد و امنیت را برمیگرداند و شمشیر را به عنوان داس اخذ میکند[3] و زهر حشرات زهردار را از بین میبرد و آسمان رزقش را نازل میکند[4] و زمین برکاتش را بیرون میریزد تا اینکه بچه با مار بازی میکند و مار به او آسیبی نمیرساند و گرگ گوسفندان را میچراند و به آنها آسیبی نمیرساند و شیر، گاو را میچراند و به گاو آسیبی نمیرساند.»

این روایت امامت و رهبری را به حضرت عیسی علیه‌السلام نسبت میدهد و حال آنکه قطعا این طور نیست بلکه حضرت عیسی علیه‌السلام تحت امر حضرت مهدیعلیه‌السلام است و همان اول هم که اجلال نزول میفرماید به امام عصر علیه‌السلام اقتدا میکند یعنی تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی ایشان تابع امام عصر علیه‌السلام است.

شامیها در روایات دست بردند زیرا آنها با اهل بیت علیهم‌السلام در جنگ و ستیز بودند و چیزی که به عنوان برتری و افضلی نبی مکرم صلی‌الله علیه و آله یا اهل بیت علیهم‌السلام باشد را برنمیتابند.[5] ذهبی نیز شصت صفحه در مورد عایشه مینویسد اما در مورد حضرت فاطمه زهرا علیها‌السلام چهارده صفحه مینویسد و در جاهایی هم ناسزا میگوید، اینها تربیتشده مکتب اموی هستند و آن مکتب فاسد افضلیت امیر مومنان علیه‌السلام را برنمیتابد لذا انتظار نمیرود که در کتابهای خود بنویسند که آخر الزمان در دست فرزند کسی است که او را سبّ و لعن میکنیم به هر حال ما خیلی به روایات عامه خوشبین نیستیم البته اگر مضامین روایات آنها با روایات ما مطابقت کند، میپذیریم.

در مورد این روایت پیدا است که نام حضرت مهدی علیه‌السلام را حذف کردند و نقش امام عصر علیه‌السلام را کوچک جلوه دادهاند.

جامعه هنگام ظهور جامعهای است که « لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب البشر»، جامعهای که در آن امنیت فراگیر برای همه انسانها و در همه جا وجود دارد و نه تنها امنیت از انسانها وجود دارد بلکه از حیوانات نیز در امان هستند و نه تنها جانشان بلکه اموالشان نیز در امان است.

وضعیت جهان در هنگام ظهور از حیث امنیت عبارت است از: احساس امنیت انسان از انسان احساس امنیت انسان از حیوان احساس امنیت حیوان از حیوان.

این روایت هم یکی از روایاتی است که گستره و مصادیق امنیت را بیان میکند و با روایات ما تطبیق دارد مگر اینکه محوریت کار و امامت و رهبری را به حضرت عیسی علیه‌السلام میدهد در حالی که حضرت عیسی علیه‌السلام مامور و تابع امام عصر علیه‌السلام است.

منبع روایت:

مسند احمد بن حنبل: ج 16 ص 181

بررسی سند روایت:

ابو هریرة:

اخیرا اهل سنت اشکالات زیادی به او میگیرند، محمود ابو ریه کتابی علیه او به نام ابو هریرة شیخ مضیرة؛ یعنی ابو هریره شیخی که دنبال لقمه و سفرههای چرب بود، نوشته است.

ذهبی که به تعصب معروف است مطالبی در مورد او دارد که کسی که این مطالب را بخواند، میفهمد که ابو هریره امین در نقل روایت نبوده و دروغ میگفته است. از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: « ثلاث یکذبون علی رسول الله صلی‌الله علیه و آله ابو هریرة و انس بن مالک و امرأة»

ذهبی در ابتدا خیلی از ابو هریره تجلیل میکند:

الامام، الفقیه، المجتهد، الحافظ، سید الحفاظ الاثبات.[6] « او امام، فقیه، مجتهد، حافظ و سید حفاظ اثبات بود.»

سپس میگوید:

قال یزید بن هارون: سمعت شعبة یقول: کان ابو هریرة یدلس! قلت: -أی الحافظ الذهبی- تدلیس الصحابة کثیر و لا عیب فیه فإن تدلیسهم عن صاحب اکبر منهم و الصحابة کلهم عدول.

« یزید بن هارون گفت: شنیدم شعبه میگوید: ابو هریره تدلیس میکرد! گویم (ذهبی): تدلیس صحابه بسیار است و عیبی ندارد، تدلیس آنها از صاحب بزرگتر آنها است و صحابه همگی عدول هستند.»[7]

ابن عساکر و حافی و ابن کثیر هم منشا اینکه شعبه گفته است ابو هریره تدلیس میکرد را نقل میکنند:

کأن الشعبة یشیر بهذا الی حدیثه: من اصبح جنبا فلا صیام له فانه لما حوقق علیه، قال اخبرینه مخبر و لم اسمعه من رسول الله صلی‌الله علیه و آله. « گویا شعبه با این کلام به این حدیث او اشاره میکند: کسی که در حال جنابت صبح کند پس روزه ندارد و چون از او سوال شد گفت: مخبری برای من خبر گفت و از رسول الله صلی‌الله علیه و آله نشنیدم.»

پس چه ضمانتی در مورد دیگر روایات ابو هریره است لذا نسبت به ایشان موضعگیری شده است. ابراهیم نخعی که از بزرگان اهل سنت است و کسی است که قیاس را مطرح کرد، میگوید:

ما کان یاخذون من حدیث ابی هریرة الا من حدیث الجنة و النار. « روش آنان این بود که از احادیث ابو هریره اخذ نمیکردند، مگر احادیث بهشت و جهنم را.»

ذهبی جواب میدهد:

قلت –أی الذهبی: هذا لا شیء بل احتج المسلمون قدیما و حدیثا بحدیثه لحفظه و جلالته و اتقانه و فقهه و ناهیک أن مثل ابن عباس یتادب معه و یقول: أفت یا ابا هریرة و انظر الی عذا العلامة البارع کیف یحسب عمر احد الصحابة الاعلام.

« این حرف چیزی نیست و ارزش ندارد، بلکه مسلمانان قدیم و جدید به جهت حفظ و جلالت و اتقان و فقه او به احادیث او احتجاج میکردند و برای تو همین بس که ابن عباس از او فرا میگرفت و میگفت: فتوا بده ای ابو هریره.»

و ذهبی نقل میکند که ابراهیم نخعی گفته است:

کان اصحابنا یَدعَون من حدیث ابی هریرة. « اصحاب ما از احادیث ابو هریره انتخاب میکردند (هر چیزی را از او نقل نمیکردند).»

ذهبی نقل میکند که او دزدی و اختلاس هم میکرد:

استعمل عمر ابا هریرة علی البحرین فقدم بعشرة آلاف فقال له العمر استغفرت بهذه الاموال یا عدو الله و عدو کتابه.

« عمر ابو هریره را استاندار بحرین قرار داد پس با ده هزار درهم آمد، عمر گفت: استغفار کن به جهت این اموال ای دشمن خدا و دشمن کتاب او، گفت: نه من دشمن خدا و کتاب او نیستم، من دشمن دشمنان خدا هستم. عمر گفت: اگر اینطور است پس این اموال را از کجا آوردی؟ گفت: تجارت میکردم اسب تربیت کردم و به من هدیه میدادند.»

چگونه میتوان بر کسی که نسبت به اموال مردم امین نیست نسبت به اعتقادات به او اعتماد کرد.

عایشه به ابو هریره اعتراض میکند و میگوید: من که همسر پیامبر صلی‌الله علیه و آله هستم این مقدار حدیث از پیامبر نشنیدم تو این همه حدیث از کجا آوردی؟ میگوید: بله شما دنبال زینت بودید و دنبال علم نبودید و من دنبال احادیث پیامبر صلی‌الله علیه و آله بودم. لذا من احادیث پیامبر را جمع کردم.

ابو هریره با مروان درگیر شد، مروان اجازه نداد که بدن شریف امام حسن مجتبی علیه‌السلام در بقیع دفن بشود، ابو هریره گفت: تو این کار را برای خوشایند معاویه کردی. مروان در جواب گفت: مردم چیزهایی در مورد تو میگویند، میگویند این احادیثی که از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نقل میکنی دروغ است.

محمد بن سعد میگوید:

أخبرنا محمد بن عمر. قال: حدثني كثير بن زيد. عن‌ الوليد بن رباح. قال: سمعت أبا هريرة يومئذ يقول لمروان: و الله ما أنت وال و إن الوالي لغيرك فدعه. و لكنك تدخل في مالا يعنيك. إنما تريد بهذا إرضاء من هو غائب عنك. قال: فأقبل عليه مروان مغضبا فقال له: يا أبا هريرة إن الناس قد قالوا أكثر عن رسول الله صلی‌الله علیه و آله الحديث. و إنما قدم قبل وفاة رسول الله صلی‌الله علیه و آله بيسير.[8]

« ولید بن رباح گفت: شنیدم ابو هریره به مروان میگفت: به خدا قسم تو والی نیستی و والی غیر تو است پس او را رها کن. لکن تو در چیزی وارد میشوی که به تو ارتباطی ندارد، تو به این کار رضایت کسی که از تو غائب است (معاویه) را اراده کردی. پس مروان با عصبانیت رو به او کرد و گفت: ای ابو هریره مردم میگویند بسیار از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله حدیث میکند در حالی که زمان کمی قبل از وفات رسول الله صلی‌الله علیه و آله آمد.»

ابو هریره دو سال قبل از رحلت پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمد اما پنج هزار حدیث از پیامبر نقل میکند، ابن مخلد روایات صحابه را جمع کرده، میگوید: مسنده خمسة آلاف و ثلاث مائة و اربع و سبعون حدیثا 5347 در حالی که مسند علی بن ابی طالب علیه‌السلام به پانصد حدیث نمیرسد و روایات امیر مومنان علیه‌السلام در صحیح بخاری به بیست روایت نمیرسد و روایاتی که صحیح مسلم و صحیح بخاری مشترک از ابو هریره آوردند 326 روایت است و بخاری 93 روایت را منفردا آورده و مسلم 98 روایت منفردا آورده است.

آنها از کسی که دزد بوده این تعداد روایت نقل میکنند اما از امیر مومنان علیه‌السلام بیست روایت نقل میکنند در حالی که امیر مومنان علیه‌السلام سالها با پیامبر صلی‌الله علیه و آله بودند و ابو هریره بیش از دو سال در زمان حیات پیامبر صلی‌الله علیه و آله نبود.

امام حسین علیه‌السلام یکبار مروان را کتک زد، مروان به امام حسن علیه‌السلام گفت: من میخواهم طوری شما را سب کنم که فرهنگ بشود و در اشعار بیاید، امام حسن علیه‌السلام فرمود: الله لعنک و لعن من یخرج من صلبک و صلب ابیک الی یوم القیامة.

 


[1] مسند أحمد بن حنبل ؛ ج‌16 ؛ ص181.
[2] یعنی زوال مسیحیت.
[3] یعنی دیگر ابزار جنگی کارایی جنگی ندارد.
[4] یعنی باران می‌بارد و به موقع می‌بارد و در این صورت است که باران رزق است.
[5] یک خانم مصری که در آمریکا تحصیل کرده بود، می‌بیند مسیحی‌ها برای تبلیغ دین‌شان از همۀ اهرم‌ها استفاده می‌کنند، نذر می‌کند که به مصر برگردد و یک دوره شرح حال زنان را بررسی کند و بنویسد و چاپ کند، 37 جلد کتاب نوشت که دو جلد آن در مورد عایشه بود در حالی که در مورد حضرت فاطمه زهرا علیها‌السلام دو سطر نوشته که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله به زور فاطمه علیها‌السلام را به علی علیه‌السلام داد و او فکر اقتصادی داشت لذا برای بدست آوردن فدک با خلیفه زمان جنگید که ای کاش این را هم نمی‌نوشت، همچنین او مطلبی در مورد حضرت جدیجه علیها‌السلام. ننوشته است
[6] سیر اعلام النبلا ؛ ج2 ؛ ص578.
[7] از وکیع سوال می‌کنند که می‌توان پشت سر امام جماعتی که حرام‌زاده است نماز خواند، می‌گوید: اشکال آن چیست ائمه ما حرام‌زاده بودند، ابن حزم در کتاب المحلی می‌گوید: ائمه ما از این عمل بودند یعنی از زنا بودند، خود شعبه می‌گوید: التدلیس اخ الکذب، لإن أزنی أحب إلی من ان ادلس تدلیس یعنی برای فریب و مصرف حدیث خود مثلا اسم وهب بن وهب را نمی‌گوید بلکه کنیه فرد را می‌گوید مثلا می‌گوید ابو سعید تا شنونده گمان کند حدیث از ابو سعید خدری است.
[8] الطبقات‌الكبرى، خامسة1، ص:359.
logo