99/09/26
بسم الله الرحمن الرحیم
/ امنیت فراگیر/شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان
موضوع: شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان/ امنیت فراگیر/
بحث ما پیرامون گسترۀ امنیت در دوران امام عصر علیهالسلام بود و روایات خاصه وعامه را در این زمینه بررسی میکردیم. روایتی را از تفسیر عیاشی از امام باقر علیهالسلام نقل کردیم که البته روایت مفصلی است و چهار سطر آن مربوط به امنیت است و بقیه روایت مربوط به جریانات متعدد دیگر در باب مهدویت است: مخالفین حضرت، تحرکات و سرنوشت سفیانی، اتفاقات هنگام ظهور، یکی از نکات بارز این روایت دعوت به ولایت امیر مومنان علیهالسلام است یعنی همان طور که امام عصر علیهالسلام مردم را به وحدانیت خداوند و نبوت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله دعوت میکند، مردم را به ولایت امیر مومنان علیهالسلام دعوت میکند یعنی اعتقادات دنیای آینده اعتقادات شیعه اثنی عشری است.
دعوت امام عصر علیهالسلام به غدیر
بعضی فکر میکنند حادثه غدیر یک حادثه تاریخی بود و تمام شد بلکه غدیر یک حادثه اعتقادی است و اساس دین است « الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» یکی از کارهای امام عصر علیهالسلام که در سرلوحهی کارها ایشان است، تثبیت و گسترش فرهنگ غدیر است یعنی یوحد الله و یومنون برسول الله صلیالله علیه و آله و یؤمنون بولایة علی بن ابی طالب علیهالسلام، در چند روایت این مسئله آمده است، در همین روایت امام علیهالسلام میفرماید: « ثم ینطلق یدعو الناس الی کتاب الله و سنة نبیه و الولایة لعلی بن ابی طالب» غدیر جریانی نیست که به حاشیه برود و غدیر در سرلوحۀ برنامههای امام است یعنی جهان شیعه میشود و این مسیری است که خداوند معین کرده است « لعن الله امة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله» امام عصر علیهالسلام آخرین حجت خداوند است و قدرتی نیست که بتواند در برابر حضرت بایستد، این امام عظیم الشأن که در مرتبهی خودش قرار گرفته مرتبهای که خداوند برای او تعیین کرده، این امام بزرگوار مردم را به سوی حق برمیگرداند همان حقی که هر روز در نماز میگفتند: « اهدنا الصراط المستقیم»؛ با این بیان در آن زمان دیگر غیر شیعه نیست. وضعیت دوران قبل از ظهور به حدی است که همه خسته هستند و دنبال کسی میگردند که آنها را نجات بدهد، مردم آن زمان در چه شرایطی به سر میبرند، مشکلات فرهنگی، ناموسی، روحی وجود دارد و امام عصر علیهالسلام میآیند که یک تغییر اساسی بدهند لذا همه مردم خواهان آمدن امام هستند و تنها کسانی مخالفت دارند که منافعشان را در خطر میبینند.
امام باقر العلومعلیهالسلام فرمود:
فَيُصْبِحُ بِمَكَّةَ فَيَدْعُو النَّاسَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صلیالله علیه و آله فَيُجِيبُهُ نَفَرٌ يَسِيرٌ وَ يَسْتَعْمِلُ عَلَى مَكَّةَ ثُمَّ يَسِيرُ فَيَبْلُغُهُ أَنْ قَدْ قُتِلَ عَامِلُهُ فَيَرْجِعُ إِلَيْهِمْ فَيَقْتُلُ الْمُقَاتِلَةَ لَا يَزِيدُ عَلَى ذَلِكَ شَيْئاً يَعْنِي السَّبْيَ ثُمَّ يَنْطَلِقُ فَيَدْعُو النَّاسَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صلیالله علیه و آله وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهالسلام وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّهِ وَ لَا يُسَمِّي أَحَداً حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى الْبَيْدَاء. ثُمَّ يُحْدِثُ حَدَثاً فَإِذَا هُوَ فَعَلَ قَالَتْ قُرَيْشٌ اخْرُجُوا بِنَا إِلَى هَذِهِ الطَّاغِيَةِ فَوَ اللَّهِ أَنْ لَوْ كَانَ مُحَمَّدِيّاً مَا فَعَلَ وَ لَوْ كَانَ عَلَوِيّاً مَا فَعَلَ وَ لَوْ كَانَ فَاطِمِيّاً مَا فَعَلَ فَيَمْنَحُهُ اللَّهُ أَكْتَافَهُمْ فَيَقْتُلُ الْمُقَاتِلَةَ وَ يَسْبِي الذُّرِّيَّةَ ثُمَّ يَنْطَلِقُ حَتَّى يَنْزِلَ الشُّقْرَةَ فَيَبْلُغُهُ أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا عَامِلَهُ فَيَرْجِعُ إِلَيْهِمْ فَيَقْتُلُهُمْ مَقْتَلَةً لَيْسَ قَتْلَ الْحَرَّةِ إِلَيْهَا بِشَيْءٍ ثُمَّ يَنْطَلِقُ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّه.[1]
« پس آن جناب در مكّه صبح خواهد كرد. مردم را به كتاب خدا و سنّت پيغمبرش دعوت مىفرمايد كه افراد كمى دعوتش را اجابت مىكنند و بر مكّه كسى را مىگمارد. سپس از آنجا كوچ مىكند. به او گزارش مىرسد كه عاملش را به قتل رسانيدهاند. پس به سوى آنان بازمىگردد و كشتاركنندگان را مىكشد و بر كشتن آنان چيزى نمىافزايد. (راوى توضيح مىدهد:) يعنى به اسارت كسى اقدام نمىكند.[2]
آنگاه رهسپار شده و مردم را به كتاب خدا و سنّت پيامبر صلیالله علیه و آله و ولايت علىّ بن ابى طالب علیهالسلام و بيزارى از دشمنش دعوت مىكند؛[3] ولى كسى را نام نمىبرد تا اينكه به بيداء برسد. سپس آن حضرت اقدامی میکند که قریشیها از حضرت ناراحت شده میگویند: بياييد تا بر اين سركش خروج كنيم كه به خدا سوگند، اگر اين از اولاد حضرت محمّد صلیالله علیه و آله بود، اين كار را نمىكرد و اگر از فرزندان على علیهالسلام بود، اين كار را نمىكرد و اگر از اولاد فاطمه علیهاالسلام بود، چنين عملى انجام نمىداد. آنگاه با آن حضرت مىجنگند كه خداوند او را بر آنها پيروز مىگرداند. او جنگجويانشان را مىكشد و ذرّيّهشان را به اسارت درمىآورد.[4] بعد، از آنجا بيرون مىرود تا اينكه در شقره فرود مىآيد. در آنجا خبر مىرسد كه آنان گماشتهى آن حضرت را در مدينه به قتل رساندهاند. پس برمىگردد و نسبت به آنان چنان كشتارى مىكند كه واقعهى حرّه در برابر آن ناچيز مىنمايد. و با آنان روبرو میشود، درحالىكه مردم را به كتاب خدا و سنّت پيغمبر او و ولايت علىّ بن ابي طالب و بيزارى از دشمنش فرا مىخواند.»
میبینیم که مسئله دعوت امام عصر علیهالسلام به ولایت امیر مومنان علیهالسلام در این روایت دو دفعه آمده است و روایات دیگری هم داریم که امام عصر علیهالسلام مردم را به ولایت امیر مومنان علیهالسلام دعوت میکند. "ینطلق فیدعو الناس بین المسجدین الی کتاب الله و سنة رسوله و الولایة علی و البرئة من عدوه." پس امام زمان مردم را به سوی تشیع یعنی همان اسلام غدیر دعوت میکنند، همان اسلام کامل همان اسلام "الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا"
سؤال بعضی از فضلای حاضر در درس: شما که فرمودید زمان حضرت کشتاری نمیباشد؟
جواب استاد: اینکه گفته شود هيج خوني ريخته نمیشود، اين غلط محض است، البته درگيري و قتال با کساني است که زير بار حق و امام حاضر نمیروند، اما این هم که گفته شود در زمان ظهور امام زمان علیهالسلام کشتارهاي فراوانی است تا اینکه زانوها در خون رود، نادرست است زیرا امام فریادرس همه مردم جهان هستند "یملأ الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا" متأسفانه ما بین افراط و تفریط به سر میبریم.