1400/01/15
بسم الله الرحمن الرحیم
/ امنیت فراگیر/شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان
موضوع: شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان/ امنیت فراگیر/
توصیف امنیت
بحث ما پیرامون شاخصههای حکومت امام زمان بود، یکی از شاخصهها بحث امنیت در هنگام ظهور است که کلیات امنیت بحث شد و وارد جزئیات شدیم که در روایات راجع به امنیت فراگیر چه مطالبی نقل شده است البته روایات هم از طرف عامه و هم از طرف خاصه بود.
روایت سیزدهم
ذیل آیه شریفه فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها از ابن عباس[1] نقل شده است[2] :
يعني حتّى ينزل عيسى بن مريم، فيسلم كلّ يهوديّ و كلّ نصرانيّ و كلّ صاحب ملّة، و تأمن الشاة الذئب، و لا تقرض فأرة جرابا، و تذهب العداوة من الأشياء كلّها، و ذلك ظهور الإسلام على الدّين كلّه.[3]
« یعنی هنگامی که عیسی بن مریم فرود آید[4] ، پس هر یهودی و هر نصرانی و هر صاحب ملتی اسلام میآورند[5] ، گوسفند از ناحیه گرگ احساس امنیت میکند[6] و دیگر هیچ موشی کیسهای پاره نمیکند و دشمنی از همه چیز از بین میرود، و آن روز ظهور و غلبه اسلام بر همه ادیان است.»
توضیح روایت
و تذهب العداوة من الأشياء كلّها: یک بحثی که باید مطرح بکنیم دگرگونی و تحول درونی است، مشکل اساسی جوامع اخلاق است و دچار انحطاط اخلاقی شدند، همه چیز را از بُعد مادی مینگرند، امام عصر علیهالسلام اولین گامی که برمیدارد این مشکل را حل میکند که نتیجه آن این میشود که کینهها و دشمنیها از انسان و غیر انسان از بین میرود و تبدیل به دوستی و صفا میشود تا جائی که حتی موش به اموال دیگران تعدی نمیکند و گرگ به دیگران تعدی نمیکند، و آن هنگام غلبه اسلام بر همه ادیان است و کسی نگفته که تا به حال چنین اتفاقی افتاده باشد و تا به الآن در تاریخ چنین حاکمیتی که یک امنیت فراگیر داشته باشد که هیچ دشمنی در آن نباشد، ثبت نگردیده است و این وعده الهی است، حال اگر عامه بخواهند این وعده الهی را به نزول حضرت عیسی علیهالسلام ربط بدهد، حضرت عیسی علیهالسلام روی سر ما جا دارد، نبی مرسل و اولو العزم است ولی نائب و وزیر حضرت مهدی علیهالسلام است و پشت سر حضرت نماز میخواند بلکه آنها به جهت بغض و عداوتی که نسبت به امیر مومنان و اهل بیت علیهمالسلام دارند تا جایی که امیر مومنان علیهالسلام را سب میکردند، چگونه بیایند در کتب خود بنویسند که فرزند همین علیعلیهالسلام دنیا را پر از عدل و داد میکند. برای همین میگویند «لا مهدی الا عیسی» و گاهی میگویند مهدی از نسل عمر بن عبد العزیز است و گاهی او را از نسل عباس میدانند، هر چه بگویند بالاخره این یک واقعیتی است که این امنیت در دوران حضرت مهدی علیهالسلام است و این امنیت تا به حال محقق نشده است و این امنیت در زمانی است که اسلام بر همه ادیان غلبه کرده و فقط یک حاکمیت و یک دین در جهان حاکم است.
منابع روایت
1. سنن البيهقي: ج 9 ص 180- (أخبرنا) أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرني عبد الرحمن بن الحسن القاضي، ثنا إبراهيم بن الحسين، ثنا آدم بن أبي إياس، ثنا ورقاء، عن ابن أبي نجيح، عن مجاهد في قوله عزّ و جل: حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها:
2. الدر المنثور: ج 3 ص 231- و قال: و أخرج سعيد بن منصور، و ابن المنذر و البيهقي في سننه، عن جابر رضي اللّه عنه في قوله: لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ* قال: لا يكون ذلك حتى لا يبقى يهوديّ[7] و لا نصرانيّ (و لا) صاحب ملة إلا الإسلام، حتى تأمن الشاة الذئب، و البقرة الأسد، و الانسان الحيّة، و حتى لا تقرض فأرة جرابا و حتى توضع الجزية، و يكسر الصليب، و يقتل الخنزير[8] ، و ذلك إذا نزل عيسى بن مريم علیهالسلام».
ينابيع المودة: ج 3 ص 240 ب 71 ح از المحجّة.
4. تأويل ما نزل من القرآن الكريم في النبي و آله: ص 383 ح 436- حدثنا يوسف بن يعقوب، عن محمد بن أبي بكر المقرئ، عن نعيم بن سليمان، عن ليث[9] عن مجاهد، عن ابن عباس، همان نص الدر المنثور، با کمی تفاوت. و در آن عبارت «و ذلك إذا انزل عيسى بن مريم علیهالسلام» نیست و عبارت: «و ذلك يكون عند قيام القائم علیهالسلام» در آن است.
عامه این روایت را به حضرت عیسی علیهالسلام ربط دادند. اما در نقل خاصه با صراحت میگوید این امنیت مربوط به قیام حضرت مهدی علیهالسلام است، واقعا چه دستکاریهایی در روایات انجام دادند، ابن حجام 328 هجری است و بیهقی قرت پنجم است، چقدر فرق جوهری بین دو عبارت است لذا ما حق داریم بگوئیم کتب عامه یا تحت تأثیر حکومتها نگارش یافته یا طبق سیاست آنها است. ما دو ترم برای دانشگاه تدریس داشتیم و این بحث را مطرح کردیم و مستدل و با نقل شواهد اثبات کردیم که تواریخ و احادیث و سیر زیر نظر حکومتها بوده است، یک نفر مانند خالد قصری، انسانی رذل بعد از حجاج استاندار عراق بود، پروژه تاریخنویسی و سیرهنویسی را به زهری میسپارد، یکی دو هفته طول میکشد، بعد از آن میگوید: تاریخ انساب! (ما اینقدر وقت گذاشتیم هنوز نتوانستیم طایفه مُضَر را جمع کنیم) یک پروژه دیگر به من بدهید. میگوید: تاریخ بنویس. او تاریخ را به عهده میگیرد و پس از مدتی میگوید: من به مواقف علی در جنگها رسیدم، اینها را بیاریم؟ میگوید: نه مگر چیزی بنویسی که کسی که بخواند او را در قعر جهنم بداند.
تأويل الآيات: ج 2 ص 689 ح از تأويل ما نزل من القرآن.
إثبات الهداة: ج 3 ص 566 ب 32 ف 39 ح بعض روایت از تأويل الآيات.
المحجّة: ص از تأويل ما نزل في القرآن.
حلية الأبرار: ج 5 ص 366 ب 45 ح از تأويل ما نزل من القرآن.
البرهان: ج 4 ص 329 ح از تأويل ما نزل من القرآن.
بحار الانوار: ج 51 ص 61 ب 5 ح از تأويل الآيات، با کمی تفاوت.
منتخب الأثر: ص 295 ف 2 ب 35 ح از بحار الانوار.
12. معجم الأحاديث الإمام المهدي علیهالسلام: ج7 ؛ ص227