1404/07/07
بسم الله الرحمن الرحیم
اعجاز حضرت مهدی/معجزات وکلا/وکلای حضرت مهدی
موضوع: وکلای حضرت مهدی/معجزات وکلا/اعجاز حضرت مهدی
این متن توسط هوش مصنوعی پیادهسازی و سپس توسط انسان برای مستندسازی و تطبیق با فایل صوتی استاد، بازبینی و تأیید شده است.
مقدمه: طرح بحث معجزات امام عصر (عج) به واسطه وکلا
بحث ما راجع به وکلا بود. مذمومین از آنها را مطرح کردیم و معلوم شد که خیلی از اینهایی که مذموم هستند — یا اگر نگوییم همهشان — اصلاً وکیل نبودهاند و ادعای وکالت کردهاند. وکلای ممدوح هم کم نیستند؛ به بخشی از آنها اشاره کردیم و باز بخش دیگری هست که اگر توفیقی باشد، ما متعرض آنها میشویم.
ولی یک نکتهای را من دیروز اشاره کردم که روزنهای شد برای ورود به بحثی دیگر؛ و آن، مطلبی بود که شیخ طوسی تصریح کرد که صدور معجزات بر دست وکلا، دلیل بر صحت [امامت] آن کسی است که از او پیروی میکنند؛ دلیل بر این است که آن یک واقعیت است. و این کرامات و این معجزات، عرض کردم، یکی دو تا نیست. من دیروز «کافی شریف» ج6 را نگاه میکردم، پر بود. کتاب «معجم» را نگاه میکردم، من دیگر خسته شدم بس که خواندم، ولی علامتگذاری کردم.
این پرداختن به جزئیات در این نامهها. دیروز بودید دیگر؛ قضیه مرحوم ابن بابویه. او چه خواست و در نامه چه آمد؟
(پاسخ حضار): جزئیات.
(پاسخ استاد): از این زن بچهدار نمیشود؛ [کنیزی] خواهی گرفت، از او بچهدار میشوید.
اسود هم گفت من طمع کردم که برایم دعا کنند، [اما] جواب نیامد. از اینها خیلی [هست]. این، حکایت از یک واقعیت دارد. اینجور نیست که اینها شطحاً حرف بزنند [که] «ما وکیل امام عصر هستیم». [امام] جزئیات را به تو خبر میدهد﴿. «وَ أُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ»﴾. به اصطلاح امروز، در فریزرت چه داری، به تو میگویم.
(پرسش حضار): در گاوصندوق...
(پاسخ استاد): در گاوصندوق، به قول ایشان، اگر داشته باشد، بله.
این را قرآن مطرح میفرماید. در سوره آل عمران، در یک آیه، چند بار تعبیر «آیه» میکند. این نشانه است، این علامت است، این معجزه است:﴿«وَ رَسُولاً إِلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُم بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ...»﴾ معجزه چیست؟ ﴿«...أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ...»﴾ کار من نیست، به اذن الله است﴿. «...وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِی الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ...»﴾ این معجزه است. ﴿«...وَ أُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ. إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ.»﴾[1]
پس این معجزاتی که شیخ طوسی به صراحت میفرماید از نواب صادر شده، برای کیست؟ برای خودِ امام زمان است.
معجزات امام عصر (عج) جامع معجزات همه انبیاء
این یک بحث است. شاید سؤال... قبل از من، [دیگران] اشاره کردهاند، الان هم فقط اشاره میکنم. آقا امام عصر، این بزرگوار چه کسی هستند؟ طبق روایتی که آقای خاتونآبادی در «الاربعین» از امام صادق (ع) نقل میکند: «ما من معجزة من معجزات الأنبياء و الأوصياء إلا و يظهر اللّه تبارك و تعالى مثلها في يد قائمنا لإتمام الحجة على الأعداء.»[2]
(صلوات حضار): اللهم صل علی محمد و آل محمد.
(پاسخ استاد): این پیامبر یک معجزه، آن پیامبر دو معجزه... همه را جمع کنید، میشود معجزات آقا امام زمان. همه را تو تنها داری. چرا؟ «لإتمام الحجة علی الأعداء».
پس امام زمانی که ما قبول داریم و معتقدیم، امام زمانی است که در دست او، معجزات انبیاء اجرا میشود.
(پرسش حضار): قدرتش را دارد، حالا گاهی لازم است انجام میدهد.
(پاسخ استاد): گاهی انجام میدهد. ائمه هم بودند، [اما همیشه] انجام ندادهاند. «ردّ شمس» را امیرالمؤمنین (ع) انجام دادند. رفتهاید حله؟ الان مسجدش هست به نام «مسجد ردّ شمس». کسی هم منکر نشده است.
معجزات امام عصر (عج) در دوران غیبت و ظهور
این یک بحث است. دوران غیبت، معجزاتی که از امام دیده شده، همینی است که شیخ طوسی میفرماید بر دست وکلا جاری شده است. این یک فصل مفصلی است.
[فصل دیگر]، بیان جزئیات، یکییکی، هنگام ظهور است. من به بعضی از اینها اشاره کردم. «...ثم بعد ذلک یقیم الرایات و یظهر المعجزات. یقول للشیء کن فیکون بإذن الله... و یبرئ الأکمه و الأبرص و یحیی الموتی و یمیت الأحیاء.» [3]
[در روایات دارد که یاران ایشان] با ابرها [حرکت میکنند]. اینجا [در غیبت] نعمانی هم نقل میکند: «...ثم یوجّه جیشاً إلی القسطنطینیة... فإذا بلغوا الخلیج، کتبوا علی أقدامهم شیئاً و مشوا علی الماء.»[4]
اینها اصحاب امام هستند.
سید مرتضی [علمالهدی]، شنیدهاید که شاگرد بااستعدادش دیر میآمد. استاد دلش میسوزد. [پرسید:] «چرا دیر میآیی؟» گفت: «آقا، آن طرف آب هستم و گاهی قایق نیست.» فرمود: «این دعا همراهت باشد، بازش نکنی ها!» دعا را به او داد. سر وقت میآمد. روی آب حرکت میکرد. یک روزی با خودش گفت ببینم چه نوشته است. باز کرد، نوشته بود: ﴿«بسم الله الرحمن الرحیم»﴾[5] . دیگر تمام شد. حالا وقتی آقا سید مرتضی (رحمه الله) با یک نوشتن «بسم الله»، دریا را تبدیل به خشکی میکند، خودِ امام چه؟ این [یاران]، سرباز آقاست. میفرماید روی آب حرکت میکنند. اروپا اینها را رصد میکند و میبیند نیروها دارند میآیند. کشتی است؟ نه، روی آب دارند میآیند. «فیقولون: هؤلاء أصحابه یمشون علی الماء، فکیف هو؟» این مقدار تحلیل دارند که اصحاب امام روی آب راه میروند، خودِ امام چگونه است؟
(توضیح استاد): اروپاییها با این فضا آشنا هستند. حضرت عیسی (ع) در مناطق مدیترانه، روی آب حرکت میکرد. این در [فرهنگ] آنها هست.
«فعند ذلک یستقبلونهم بصدر رحب... فیفتحونها بلا قتال.»
مقاومتی نیست. «فیدخلونها و یحکمون فیها ما أرادوا.» اراده آنها، اراده امام زمان است و اراده امام زمان، اراده خداست.
این بخش از کتابم که ۴۰ سال قبل نوشتم، در باب ثانی، بحث معجزات است. اگر وارد شوم، چند روز طول میکشد. من فقط یک اشارهای بکنم. مسئله راه رفتن روی آب، شفای بیماران، عصای حضرت موسی... همین قضیه عصای حضرت موسی را رویش بحث کنید. حضرت موسی با این عصا چه کار میکرد؟ ﴿«تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ». نیل را شکافت. «فَأَلْقِ عَصَاكَ ۖ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ».﴾[6] تمام شد؛ آنها را جمع میکند.
یک روایت دقت کنید. دارد که این عصا، دست حضرت مهدی (عج) است. این، قسمتی از امام باقر (ع) است که «کمال الدین» هم نقل میکند.
« كَانَتْ عَصَا مُوسَى لِآدَمَ ع فَصَارَتْ إِلَى شُعَيْبٍ ثُمَّ صَارَتْ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ إِنَّهَا لَعِنْدَنَا وَ إِنَّ عَهْدِي بِهَا آنِفاً وَ هِيَ خَضْرَاءُ كَهَيْئَتِهَا حِينَ انْتُزِعَتْ مِنْ شَجَرَتِهَا وَ إِنَّهَا لَتَنْطِقُ إِذَا اسْتُنْطِقَتْ أُعِدَّتْ لِقَائِمِنَا ع يَصْنَعُ بِهَا مَا كَانَ يَصْنَعُ بِهَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ ع وَ إِنَّهَا تَصْنَعُ مَا تُؤْمَرُ وَ إِنَّهَا حَيْثُ أُلْقِيَتْ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ بِلِسَانِهَا.» [7]
(پرسش حضار): مواریث...
(پاسخ استاد): آفرین. آقا یادشان است چند سال قبل گفتم: «مواریث انبیاء، نزد مهدی آل محمد است».
(صلوات حضار): اللهم صل علی محمد و آل محمد.
دعا کنید که موفق شوم. هنوز آرزوی من این است که همینطور که مباحث دیگر را مفصلاً بحث کردهام، این را هم همینگونه بحث کنم.
[امام باقر (ع)] میفرماید: «... وَ إِنَّ عَهْدِي بِهَا آنِفاً وَ هِيَ خَضْرَاءُ كَهَيْئَتِهَا حِينَ انْتُزِعَتْ مِنْ شَجَرَتِهَا.»
آن عصا پیش ماست و چند روز قبل آن را دیدم. سرسبز است، خشک نیست. [یعنی] هر کس نگاه کند، میگوید این شاخهای است که تازه از درخت [جدا شده است].
«و إنها لتنطق إذا استنطقت.»
اگر به او بگویی حرف بزن، حرف میزند. خب، این عصایی که تر و تازه است و الان پیش ماست و [از زمان] حضرت آدم بوده، الان پیش ماست، این دست کیست؟ «أعدّت لقائمنا.» این دست ایشان است. یکی از — اگر تعبیرم درست نباشه، تصحیح کنید — ابزارهای کارساز، دست ایشان است. «یصنع بها ما کان یصنع موسی.» حضرت مهدی (عج)، همان کاری را که موسی بن عمران با آن انجام میداد، انجام میدهند. آیات را جمع کنید، کارهای عصا را ببینید کجا به کار زدند و چه نتیجهای داد؛ همین کارها را حضرت مهدی با این عصا انجام میدهند.
«و إنها لتروع و تلقف ما یأفکون، و تصنع ما تؤمر به.»
البته تحت فرمان است؛ از پیش خود کاری نمیکند. «و إنها حیث ألقیت، تلقف ما یأفکون.»
حال، ما میخواهیم یک خورده، به اصطلاح، تأویل کنیم، به مقدار فهم قاصر خودمان. خب، حضرت موسی چه کار کرد؟ فرعون، طاغوت آن زمان بود. تمام ساحرانشان آمدند. جایی رسید که خدا به موسی فرمود: «﴿لا تَخَف﴾». صحنهای بود که هر کس میدید، رعب او را برمیداشت. همینی که الان دارید میبینید؛ دشمن با تمام ساز و برگ و ابزار وارد شده است. ولی ﴿«لا تَخَف... أَلْقِ عَصَاكَ ۖ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ»[8] . «یأفکون»﴾ از «إفک» است، یعنی چه؟
(پاسخ حضار): دروغ.
(پاسخ استاد): دروغ است. الله اکبر! این، یکی از معجزات حضرت مهدی (عج) است. خب، [اگر] بگویید وکلای حضرت، معجزات و کرامات دارند، چیز زیادی گفتهاید؟ مرتبط با امام زمان هستند.
معجزات امام عصر (عج) در برابر تکنولوژی مدرن
من اگر فرصت کردم، در جلسات بعد برایتان اشاره میکنم. بعضی سؤال میکنند که مثلاً با این اسلحه و تکنولوژی که دارند، امام زمان چه کار میکنند؟ بفرمایید. این روایت از اهل سنت هم هست: « يخرج المهدي إلى بلاد الروم، وجيشه مائة ألف فيدعو ملك الروم إلى الايمان فيأبى فيقتتلان شهرين فينصر الله تعالى المهدي. ويقتل من أصحابه خلقا كثيرا وينهزم ويدخل إلى القسطنطينية (أي ملك الروم) فينزل المهدي على بابها ولها يومئذ سبعة أسوار.»[9]
(پرسش حضار): دیوار دارد.
(پاسخ استاد): «فیکبّر المهدی سبع تکبیرات، فیخرّ کل سور منها.»
حضرت مهدی تکبیر میگویند. آن چند دژ داشت؟ هفت تا. حضرت هم هفت تکبیر [میگویند]. با هر تکبیری، بساطشان به هم میریزد، ساختمانها روی سرشان میریزد.
(فعند ذلك يأخذها المهدي)
(صلوات حضار): اللهم صل علی محمد و آل محمد.
(پاسخ استاد): مقاومتی در برابر امام زمان نیست. چرا؟ «لأن دعوته سماویة.»
[دعوت] در زمین است، اما از کجا استمداد میکنند؟ از آسمان. و الا بالله، کسی با آسمان و با خدا نمیتواند طرف شود.
بعد اینجا میگوید: « ويقتل من الروم خلقا كثيرا، ويسلم على يديه خلق كثير.» بالاخره دهنکجی میکنند و کشته میشوند.
(پرسش حضار): ستمگران یا...؟
(پاسخ استاد): بله، مردم مظلوم و ضعیف، کاری [با آنها] ندارند. ستمگران. شما نگاه بکنید، الحمدلله دیگر این تظاهرات علیه این جنایتکاران صهیونیست، از چهارچوب ایران خارج شده و جهانی شده است. ببینید چه کار میکنند با بشر! دیشب یک مقاطعی از آن را دیدید. همینهایی که دم از حقوق بشر میزنند، ببینید با بشر چه میکنند. بگذریم.
معجزات امام عصر (عج) در فتح بلاد روم
خب، اینها را نگاه کنید. روایت دیگر، در «عقد الدرر» از اهل سنت است:
« ويقيم المهدي بأنطاكية سنته تلك، ثم يسير بعد ذلك ومن تبعه من المسلمين، لا يمرون على حصن من بلد الروم، إلا قالوا عليه: لا إله إلا الله. فتتساقط حيطانه، وتقتل مقاتلته، حتى ينزل على القسطنطينية، فيكبرون عليها تكبيرات، فبنشف خليجها ويسقط سورها، فيقتلون فيها ثلاثمائة ألف مقاتل، ويستخرج منها ثلاث كنوز، كنز جوهر، وكنز ذهب وفضة، وكنز أبكار، فيفتضون ما بدا لهم، بدار البلاط سبعون ألف بكر، ويقتسمون الأموال بالغرابيل..» [10]
دیوارها فرو میریزد. آقا! شمایی که میگویید با این تکنولوژی [چه میکند]، این تکنولوژی را که امام دارد، آنها دارند؟ این کارهایی که با یک «لا إله إلا الله»، با یک گفتن تکبیر [انجام میشود]... اگر اروپاییها چنین تکنولوژیای داشته باشند...
(پرسش حضار): با امام میشود؟
(پاسخ استاد): ساختمانهایشان و هستیشان به باد میرود. شما نگاه کنید، در ترکیه، پارسال بود، زلزله آمد، چند ساختمان گفتند فرو ریخت؟
(پاسخ حضار): بیش از ۲۰۰۰ برج.
(پاسخ استاد): بیش از ۲۰۰۰ برج ریخت، ظرف چقدر؟
(پاسخ حضار): یک لحظه.
(پاسخ استاد): یک لحظه. آقا! حضرت مهدی (عج) وصل به آسمان است. شما میپرسی اسلحه دارند که چه؟ اسلحه کارایی ندارد. آن روز، چیزی کارایی دارد که فقط مهدی آل محمد آن را دارد.
(صلوات حضار): اللهم صل علی محمد و آل محمد.
(پاسخ استاد): دیگران ممکن است همهچیز داشته باشند، ولی این را ندارند. یک دورانی برسد که گفتن «الله»، جرم باشد. خب، به این مرحله رسیدهاند. آنوقت، اسلحهشان هرچه میخواهد باشد. کسی وارد میدان شده است که سلاحش «الله» است.
نقش رعب در پیروزی امام عصر (عج)
این روایت، یک بحثی است.
(پرسش حضار): سؤال شد از امام صادق (ع) که میگویند برای حضرت مهدی همهچیز هموار و آماده میشود. امام گفتند که نه، اینطور نیست...
(پاسخ استاد): این چیزی که گفته میشود، از اهل سنت است. خیلی تخریب کردهاند داستان قیام حضرت را.
(پرسش حضار): چیزی که اهل سنت بیان کردهاند...
(پاسخ استاد): نه، مقطعی است؛ گاهی موضعی است. قسطنطنیه را گفت، روم را گفت. دنیا که فقط روم نیست؛ دنیا که فقط قسطنطنیه نیست. گاهی... نه، همین است. میبینند... « عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) ـ في حديث في أصحاب القائم ( عليه السلام ) ـ قال : « وهم من خشية الله مشفقون ، يدعون بالشهادة ، ويتمنّون أن يقتلوا في سبيل الله ، شعارهم : يا لثارات الحسين ( عليه السلام ) ، إذا ساروا يسير الرّعب أمامهم مسيرة شهر » »[11] یک ماه دیگر فاصله است تا به آن منطقه برسیم؛ [اما وقتی] بفهمند امام آمده، خلع سلاح میشوند.
من خودم رفتم خط مقدم حزبالله لبنان، مرز لبنان و مرز جعلی اسرائیل. یک سیم خاردار بود. خودم رفتم. خدا شاهد است، [سرباز اسرائیلی] پشت دوشکا نشسته بود. من خیال کردم ماکت است. گفتم: «ماکتی؟» گفت: «نه، ماکت نیست.» سرباز، آخوند دیده، ترسیده! [فکر میکند] من چه کار میکنم! من با لباس [روحانیت] رفتم. گفتند در کانتینر بنشینید برای پذیرایی و چای و... گفتم: «نه، میخواهم بیرون باشم.» همینطور میخواهم [او را] ببینم. آقا! من یک طلبه عادی و ناچیز... این بالاخره پشت دوشکا نشسته است. در عین حال، ترسیده است.
و خودِ امام عصر (روحی فداه)، سماوی است؛ جن همراه اوست، ملائکه همراه او هستند، بادها — «و لسلیمان الریح» — بله، این هم همراه اوست، سحاب همراه اوست، رعب هم که همراه اوست. حالا [دشمن] یک موشک زمین به زمین دارد، میترسد اصلاً نزدیک موشک باشد؛ خودش میترسد. چرا؟ چون « يسير الرّعب أمامهم مسيرة شهر.»
نیروی امام زمان دارد میآید، سلاح را میگذارد و فرار میکند. این مطالب را بگویید که آیا این اسلحه جدید، کارایی دارد؟ چقدر میتواند کارایی داشته باشد؟
حال، من از بحث بیرون نیایم. میخواهم عرض کنم که اگر شیخ طوسی فرمودند این وکلا معجزات دارند، تردید و تأمل نکنید. این معجزاتشان ذاتی نیست؛ اکتسابی است و از [امام] گرفتهاند. آن وقت، بیایید... حالا من یک وقت دیگر این را بحث خواهم کرد... بیایید این کرامات و این معجزاتی را که مرحوم شیخ طوسی اشاره کردهاند، تفصیل آن را اینجاها ببینید.
(پرسش حضار): معجزات، غیر از جهت الهی که واقع میشود...
(پاسخ استاد): بله، ممکن است. ببینید، قضیه «سَمری» را نقل میکنم. آقایی به نام ابوعبدالله [بن] مخلد میگوید: در بغداد بودم. اتفاقی میشود و میآید بغداد. «حضرت بغداد عند المشایخ.» رفتم خدمت بزرگان. آقای سَمَّری هم نشسته بود. سَمَّری، سفیر چهارم است. « فَقَالَ الشَّيْخُ أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيُّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ ابْتِدَاءً مِنْهُ.» [12] بدون اینکه ما حرفی بزنیم، سَمَّری گفت: «رحم الله علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی.» خدا او را رحمت کند. [راوی میگوید:] «فکتب المشایخ تاریخ ذلک الیوم.» همه کسانی که آنجا نشسته بودند، این تاریخ را ثبت کردند که سفیر چهارم در این تاریخ و در این ساعت، خبر مرگ و رحلت ابن بابویه را داد. «فورد الخبر أنه توفی فی ذلک الیوم.» بعد از مدتی، نامه از قم آمد که در فلان تاریخ، ابن بابویه فوت شده است. مطابقت کردند و دیدند همان تاریخ است. و خودِ سَمَّری هم بعد از آن، نصف شعبان رحلت کرد.
این را چه کسی نقل میکند؟ «کمال الدین»، «غیبت طوسی» و «الثاقب فی المناقب». «الثاقب فی المناقب» یکی از بهترین کتابهاست؛ از دست ندهید این کتاب را. نویسنده آن یک فقیه است؛ ابن حمزه، از قدما و از فقهاست و انصافاً [کتاب] پرباری است. این قضیه را هم آنجا نقل میکند. «خرائج» راوندی و «اثبات الهداة» و مصادر دیگری هم دارد.
توقیع شریف به سفیر چهارم و اعلام آغاز غیبت کبری
این یکی دیگر را هم بگویم و عرضم تمام. حسن بن احمد مُکَتِّب میگوید: من بغداد بودم، سالی که سفیر چهارم فوت شد. چند روز قبل از رحلت ایشان، آنجا در بیرونی ایشان نشسته بودم. ناگهان از جیبش نامهای درآورد. چه نوشته بود؟
« يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيَّ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِكَ فِيكَ فَإِنَّكَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ.»[13]
خدا به دوستانت اجر و صبر بدهد؛ تو تا شش روز دیگر خواهی مرد.
(پرسش حضار): این مجلس، باز کرده...
(پاسخ استاد): بله، بله. نشان داد. [یعنی] خودت را آماده کن. از وقتی که نامه را خواندی، تا شش روز دیگر، حساب کار خودت را بکن. «فاجمع أمرک و لا توص إلی أحد.» دیگر بعد از تو، سفیر خاص نداریم. «...فقد وقعت الغیبة الثانیة.» دیگر غیبت صغری نداریم. (البته «ثانیه» و «اولی»، «طویله» و «قصیره» است. ولی خب، حالا اصطلاح شده و مانعی هم نیستم). «فلا ظهور إلا بعد إذن الله.» غیبت تمام شد، یعنی غیبت کبری شروع شد. دیگر ظاهر نمیشوم مگر خدا اذن بدهد. چه زمانی خدا اذن میدهد؟ «و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القلوب و امتلاء الأرض جوراً.»
«و سیأتی شیعتی من یدّعی المشاهدة.» به زودی کسانی به نزد شیعیان من میآیند که ادعای «مشاهده» میکنند. «مشاهده» یعنی چه؟ سفارت خاص. چه کسی دارد میگوید؟ خودِ سفیر دارد میگوید. «ألا فمن ادعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة، فهو کاذب مفتر.»
[راوی میگوید:] این نسخه را ما زود دستنویس کردیم. «فلما کان الیوم السادس، عدنا إلیه و هو یجود بنفسه.» روز ششم که رفتیم، دیدیم در حالت احتضار هستند. «فقیل له: من وصیک؟ قال: لله أمر هو بالغه.» به او گفته شد: «وصی تو کیست؟» گفت: «برای خدا امری است که او خود به آن میرساند.» این را گفت و چشم از جهان فروبست.
خب، این معجزه نیست؟ چه کسی میتواند برای خودش وقت تعیین کند، مگر اینکه به جایی مرتبط باشد. از این قضایا متعدد است تا برسیم به جلسات بعد.