« فهرست دروس
درس خارج اصول آیت‌الله جعفر سبحانی

1404/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

«إنْحِلال یا عَدَم إنْحِلال عِلْم تفصیلي حادِث»/أصالة البراءة /الأصول العمليّة

 

موضوع: الأصول العمليّة/أصالة البراءة /«إنْحِلال یا عَدَم إنْحِلال عِلْم تفصیلي حادِث»

 

در جلسه ی قبل در بحث «أدلّه ی عَقْلي» أٔخْباریون مَبْني بر «وجوب إحْتیاط» در «شُبَهات حُکْمیّه ی تَحْریمیة» از سلسله مباحث «أدلّه ی برائت» عرض کردیم با مراجعه به آیات قرآن کریم و روایات شریف، نسبت به «واجبات، مُحَرّمات و مَکْروهات و...» عِلْم تفصیلي پیدا می‌ کنیم لذا این «عِلْم إجْمالي» أخْباریّون در «دلیل عقلي» بر «وجوب إحْتیاط» در «شُبَهات حُکْمیّه ی تَحْریمیة» مطرح کردند، مُنْحَل می‌ شود. جلسه به بیان مُفَصَّل این بحث خواهیم پرداخت.

 

«العِلْم التّفْصیلي الحادث لایوجِبُ الإنْحِلال»:

خلاصه ی «دلیل عقلي» أخْباریّون: ما «عِلْم إجْمالي» داریم که خداوند متعال مُحَرّماتی دارد؛ این «عِلْم إجْمالي» سبب می‌شود که ما از «مُشْتَبهات» هم إجْتناب کنیم زیرا مُقْتضای «عِلْم إجْمالي» همین است. مثلاً اگر «عِلْم إجْمالي» داریم به این که هر دو ظرف موجود ممکن است نَجِس باشد، باید «إحْتیاط» کنیم و از هر دو ظرف مذبور إجْتِناب کنیم.

خلاصه ی إشکال به این دلیل عَقْلي أخْباریّون: با مراجعه به آیات قرآن کریم و روایات شریف، نسبت به «واجبات، مُحَرّمات و مَکْروهات و...» به انبوهی از مُحَرّمات عِلْم تفصیلي پیدا می‌ کنیم و نسبت به مابقي مُحْتملات که «شک بَدْوي» است برائت جاری می کنیم؛ زیرا میزان در «عِلْم إجْمالي» حرف «یا» هست. مادامی که حرف «یا» باشد، «عِلْم إجْمالي» هست و زمانی که برود، «عِلْم إجْمالي» نیز می رود.

جواب أخْباریّون به این إشْکال: «عِلْم تفصیلي» بر دو قِسْم است:

الف) «عِلْم تَفْصیلي مُتأخّر از عِلْم إجْمالي»: مثلاً ما می‌ دانیم مُحْتویّات یکی از این دو ظرف نَجِس است امّا بعد مُحْتویّات یکی از این دو ظرف را بیرون ریختیم. ما باید از ظرف باقیمانده إجْتناب کنیم یا مثلاً جایی که یکی از أطْراف «عِلْم إجْمالي» از «محل إبْتلاء» ما خارج باشد. در این فروض، «عِلْم تَفْصیلي» موجب إنْحِلال «عِلْم إجْمالي» نمی شود. به عبارت فَنّی تر، «عِلْم تَفْصیلي مُتأخّر از عِلْم إجْمالي»، موجب «إنْحِلال» نیست و این یک «قاعده» است. از همین روی علماء می‌ فرمودند گاهی وقت‌ ها «عِلْم إجْمالي» نیست، امّا «أَثَر» آن هست. ما نحن فیه از همین قبیل است.

الف) «عِلْم تَفْصیلي مُتقَدّم نسبت به عِلْم إجْمالي»: در اینجا «عِلْم إجْمالي» مُنْحَل می شود به «عِلْم تَفْصیلي» و «شک بَدْوي» و نسبت به «شک بدوي» نهایتاً «برائت» جاری می شود.

إشْکال به این جواب أخْباریّون: «عِلْم تَفْصیلي مُتأخّر از عِلْم إجْمالي» خود بر دو قِسْم است:

الف) «العِلْمُ التَّفْصیلي مُتأخِّرٌ عِلْماً و مَعْلوماً»: تا به حال تمام این مثال هایی که عرض نمودیم، مربوط به این قِسْم نخست است.

ب) «العِلْمُ التَّفْصیلي مُتأخِّرٌ عِلْماً لا مَعْلوماً»: مثلاً مکلّف «عِلْم إجْمالي» پیدا می‌کند که قبل از طلوع آفتاب، مُحْتویّات یکی از دو ظرفی که محل إبْتلای اوست نَجِس است. ولی بعد از طلوع آفتاب، «عِلْم تَفْصیلي» پیدا می کند که قبل از این که یکی از این دو ظرف مذکور نَجِس شود، یکیِ «مُعَیَّن» از این دو ظرف، نَجِس بوده. در اینجا «عِلْم تَفْصیلي» مکلّف «مُتأخِّر» است نسبت به «عِلْم إجْمالي» امّا «عِلْماً» نَه «مَعْلوماً»؛ زیرا این «عِلْم تَفْصیلي» از نظر «مَعْلوماً» در واقع «مُقَدّم» است. در این فرض «عِلْم إجْمالي» مُکلّف مُنْحَل می شود؛ زیرا «یُشْتَرَطُ في تَنْجیزِ [أو تَأثیرِ] العِلْم الإجْمالي، مُحْدِثٌ للتَکلْیف عَلَی کُلّ تَقُدیرٍ». اتّفاقاً «عِلْم إجْمالي» در ما نحن فیه از همین قبیل است زیرا «عَلَی کُلّ تَقُدیرٍ» مُحْدِث تکلیف نیست.

مسألةٌ آخَر: «انواع إنْحِلال»:

«إنْحِلال حَقیقي یا عِلْمي»: مثل جایی که مکلّف از طریق یک دلیل قَطعي (نظیر خبر مُتواتر) یقین حاصل می کند که مثلاً ظرف سمت چپ نَجِس است.

«إنْحِلال ظَنّي یا حُکْمي»: مثل جایی که مکلّف از طریق مراجعه به «کتاب و سُنَّت» عِلْم حاصل می کند که ظرف سمت چپ نَجِس است.

گاهی هم عِلْم مکلّف «شکّي» است. مثل جایی که «بَیّنة» می گوید ظرف سمت چپ نَجِس است.

سؤال: در جایی که «عِلْم تَفْصیلي» ما «متأخِّر» امّا «معلوم» آن «مُتِقَدِّم» باشد، «إنْحِلال حَقیقي و عِلْمي» است یا «إنْحِلال ظَنّي و حُکْمي»؟

جواب: به نظر ما در این فرض «إنْحِلال» آن «حَقیقي» است؛ زیرا از شروط دیگر «عِلْم إجْمالي»، وجود «تَرَدُّد» است و در هر سه صورت مذکور فوق، چون «تردّد» از بین رفته «عِلْم إجْمالي» نیز از بین می رود و مُنْحَل می شود پس «إنْحِلال حَقیقي» است؛ هر چند نسبت به «واقع» عندالله این إنْحلال، «حَقیقي» نیست ولی نسبت به أدلّه ی ما این إنْحِلال، «حَقیقي» است.

إشکال مرحوم آخوند خُراساني (ره) به این نظر ما: «إنْحِلال حَقیقي» بنا بر «تصویب» است. یعنی اگر مانند «مُصَوّبَة» قائل باشیم به این که «قیامُ الأَمارَة موجِبٌ للحُکْمِ علی وِفْقِ الأَمارَة»، این إنْحِلال، «حَقیقي» است. ولی ما چون «مُخَطَّئَة» هستیم و قائلیم به این که «انْ أَصابَ نَجَّز و إنْ أخْطَأَ عَذَّر»، این إنْحلِال، «حُکْمي» است.

جواب به این فرمایش ایشان: شما بین «واقع» و «ظاهر» خَلْط کرده‌ اید. زیرا ما «حَسَب الواقع» نگفتیم بلکه «حَسَب الظّاهر» عرض نمودیم.

 

logo