« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد علی‌اکبر سیفی‌مازندرانی

1403/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه بحث

مشهور فقهاء وقت نافله ظهر و عصر را با ذراع و ذراعین مشخص کرده اند، و وقت فضیلت ظهر و عصر را با قامت و قامتین بیان کرده اند.

نصوص در مساله چهار طایفه است که مقتضای جمع بین آنها همین قول مشهور است.

 

وقت فضیلت فریضه ظهر و عصر

در مورد وقت فضیلت فریضه ظهر و عصر، از دو دیدگاه بحث می کنیم. یکی بحث نصوص است، و دیگری اقوال علماء.

در روز گذشته نصوص را مطرح کردیم تا تعابیر مختلفی که در نصوص آمده است را بیان کرده و ببینیم مقتضای جمع بین نصوص چگونه است، و چگونه می توان این نصوص را بر قول مشهور حمل کرد.

اما در مورد نظر اصحاب عرض می کنیم که فقهاء پیرامون وقت ظهر و عصر در دو موضع سخن گفته اند، یکبار وقت نافله ظهر و عصر را بیان کرده اند و یکبار هم متعرض وقت فضیلت ظهر و عصر شده اند.

در مورد وقت نافله، مشهور قائل هستند که از ابتدای زوال تا یک ذراع که معادل دو قدم است وقت نافله ظهر است، و از یک ذراع یا دو قدم تا دو ذراع یا چهار قدم وقت نافله عصر است.

در مورد وقت فضیلت ظهر و عصر نیز مشهور قائل هستند که از ابتدای زوال تا یک قامت، وقت فضیلت ظهر، و از یک قامت تا دو قامت وقت فضیلت عصر است.

اگر این دو مساله را کنار هم بگذاریم اینگونه نتیجه می گیریم که اگر کسی نافله می خواند، تا یک ذراع وقت نافله ظهر است و بعد از یک ذراع تا یک قامت وقت فضیلت فریضه ظهر خواهد بود. ولی کسی که نافله نمی خواند از اول زوال تا یک قامت، وقت فضیلت فریضه خواهد بود.

همین حرف در مورد نافله عصر و وقت فضیلت عصر نیز جاری است.

این اجمال کلام در مورد اقوال علما بود.

اما اجمال کلام در نصوص نیز همان حرف مشهور است، یعنی پس از نقل و بررسی روایات به این نتیجه می رسیم که وقت نافله ظهر و عصر، همان ذراع و ذراعین است، و وقت فضیلت ظهر و عصر، همان قامت و قامتین یا همان مثل و مثلین است.

تعبیر قامت و قامتین با مثل و مثلین تفاوتی ندارد و اشاره به یک حقیقت هستند.

دیروز بیان کردیم که نصوص چهار طایفه هستند.

امروز نیز توضیح بیشتری پیرامون این نصوص بیان می کنیم، و هر طایفه را جداگانه ذکر می کنیم.

البته همه این چهار طایفه در یک باب از وسائل ذکر شده اند که باب هشت از ابواب مواقیت است.

طایفه اول

طایفه اول، نصوصی هستند که نافله ظهر و عصر را با ذراع و ذراعین، و دو قدم و چهار قدم بیان کرده اند.

صحیحه زراره

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ وَقْتِ الظُّهْرِ فَقَالَ ذِرَاعٌ مِنْ زَوَالِ الشَّمْسِ- وَ وَقْتُ الْعَصْرِ ذِرَاعاً مِنْ وَقْتِ الظُّهْرِ- فَذَاكَ أَرْبَعَةُ أَقْدَامٍ مِنْ زَوَالِ الشَّمْسِ- ثُمَّ قَالَ إِنَّ حَائِطَ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله كَانَ قَامَةً- وَ كَانَ إِذَا مَضَى مِنْهُ ذِرَاعٌ صَلَّى الظُّهْرَ- وَ إِذَا مَضَى مِنْهُ ذِرَاعَانِ صَلَّى الْعَصْرَ- ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرِي لِمَ جُعِلَ الذِّرَاعُ وَ الذِّرَاعَانِ- قُلْتُ لِمَ جُعِلَ ذَلِكَ قَالَ لِمَكَانِ النَّافِلَةِ- لَكَ أَنْ تَتَنَفَّلَ مِنْ زَوَالِ الشَّمْسِ إِلَى أَنْ يَمْضِيَ ذِرَاعٌ- فَإِذَا بَلَغَ فَيْؤُكَ ذِرَاعاً بَدَأْتَ بِالْفَرِيضَةِ وَ تَرَكْتَ النَّافِلَةَ وَ إِذَا بَلَغَ فَيْؤُكَ ذِرَاعَيْنِ- بَدَأْتَ بِالْفَرِيضَةِ وَ تَرَكْتَ النَّافِلَةَ».[1]

صاحب وسائل برای این روایت دو شماره ذکر کرده که سه و چهار هستند، چون دو سند دارد، به همین جهت ایشان این روایت را دو روایت حساب کرده است.

در ذیل این روایت تصریح شده است که از ابتدای زوال تا یک ذراع فرصت داری که نافله بخوانی، و وقتی که به یک ذراع رسیدی نافله را رها کن و فریضه را بخوان. و همینطور از یک ذراع تا دو ذراع فرصت داری که نافله عصر را بخوانی، و وقتی که به دو ذراع رسیدی فریضه را بخوان و نافله را ترک کن.

علاوه بر حدیث شماره سه و چهار، در شماره بیست این باب نیز همین روایت ذکر شده است، منتهی در شماره بیست، فقط ذیل این روایت آمده است.

صحیحه دوم زراره

مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «إِنَّمَا جُعِلَتِ (الْقَدَمَانِ وَ الْأَرْبَعُ) وَ الذِّرَاعُ وَ الذِّرَاعَانِ وَقْتاً لِمَكَانِ النَّافِلَةِ».[2]

سند این حدیث معتبر است و صحیحه به شمار می آید، چون ابن ادریس از کتاب حریز که از ثقات است نقل می کند، و این کتاب در اختیار او بوده است، بنابراین نیاز به واسطه ندارد.

از نظر دلالت هم صریح است که ذراع و ذراعین یا همان دو قدم و چهار قدم، برای نافله است.

خبر اسماعیل جعفی

وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عُدَيْسٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِذَا كَانَ الْفَيْ‌ءُ فِي الْجِدَارِ ذِرَاعاً صَلَّى الظُّهْرَ وَ إِذَا كَانَ ذِرَاعَيْنِ صَلَّى الْعَصْرَ قُلْتُ الْجُدْرَانُ تَخْتَلِفُ مِنْهَا قَصِيرٌ وَ مِنْهَا طَوِيلٌ قَالَ إِنَّ جِدَارَ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله كَانَ يَوْمَئِذٍ قَامَةً وَ إِنَّمَا جُعِلَ الذِّرَاعُ وَ الذِّرَاعَانِ لِئَلَّا يَكُونَ تَطَوُّعٌ فِي وَقْتِ فَرِيضَةٍ».[3]

همه رجال در سند این روایت خوب هستند، بجز حسن بن عدیس که مجهول است و توثیق و تضعیف ندارد، و از مشاهیر هم نیست.

اما از نظر دلالت، ذیل این روایت صراحت دارد که ذراع و ذراعین برای این جعل شده است که وقت نافله و فریضه مخلوط نشود، یعنی تا قبل از ذراع، نافله خوانده شود، و پس از ذراع، فریضه خوانده شود، و نماز عصر نیز به همین شکل است. بنابراین این روایت هم صریح است که ذراع و ذراعین به عنوان وقت برای نافله است.

موثقه ابی بصیر که روایت بیست و سوم در این باب است نیز بر همین مطلب دلالت دارد.

طایفه دوم

طایفه دوم، نصوصی هستند که وقت فضیلت فریضه ظهر و عصر را با قامت و قامتین یا مثل و مثلین بیان کرده اند.

صحیحه احمد بن عمر

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ وَقْتِ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ فَقَالَ وَقْتُ الظُّهْرِ إِذَا زَاغَتِ الشَّمْسُ إِلَى أَنْ يَذْهَبَ الظِّلُّ قَامَةً وَ وَقْتُ الْعَصْرِ قَامَةٌ وَ نِصْفٌ إِلَى قَامَتَيْنِ».[4]

در میان روات، دو نفر را داریم که با عنوان احمد بن عمر شناخته شده اند. یکی از آنها احمد بن عمر الحلال، و دیگری احمد بن عمر الحلبی است.

مراد از احمد بن عمر در این سند، حلبی است که نجاشی تصریح به وثاقت او کرده است.

سند شیخ طوسی به سعد بن عبدالله اشعری صحیح است و سایر رجال سند هم خوب هستند.

مراد از «ابو الحسن» در این سند، امام رضا علیه السلام می باشد.

تعبیری که در این روایت بکار رفته است «وقت الظهر و العصر» است، و حال آنکه قبلا نصوصی فوق حد استفاضه خواندیم که وقت نماز ظهر را از ابتدای زوال تا چهار رکعت باقیمانده به مغرب می دانند.

آن نصوص، قرینه می شوند تا نصوص این طایفه را حمل بر وقت فضیلت کنیم.

وقت نماز عصر در این روایت، از یک قامت و نیم تا دو قامت حساب شده است، و این می تواند اشاره به این مطلب باشد که از یک قامت که وقت فضیلت نماز ظهر تمام می شود تا یک قامت و نصف، وقت نافله عصر است و بعد از آن تا دو قامت، وقت برای خود نماز عصر است.

ولی این مطلب را نمی توان تصدیق کرد، چون در نصوص قبل خواندیم که وقت نافله عصر از یک ذراع تا دو ذراع است. بنابراین می توان گفت که تردید از راوی است و او اشتباه نقل کرده است. یا می توانیم اینگونه توجیه کنیم که حضرت به صورت تخمینی و با توجه به تغییر در فصول سال اینگونه فرموده اند.

سؤال: اگر وقت نماز عصر را حضرت به خاطر تغییر در فصول سال به این شکل فرموده اند، پس چرا وقت نماز ظهر را مردد بیان نکرده اند؟

جواب: مبدأ نماز ظهر از وقت زوال است و این تغییر پذیر نیست، ولی وقت نماز عصر با توجه به تغییر در فصول سال تغییر می کند.

سؤال: با این توجیه، منتهای وقت نماز ظهر می تواند مردد بیان شود.

جواب: بحث در ابتدای نماز است، که ابتدای نماز ظهر تغیر نیست، ولی ابتدای نماز عصر با توجه به فصول سال می تواند متغیر باشد.

به هر حال دلالت این صحیحه واضح بود که وقت نماز ظهر و عصر را با قامت و قامتین بیان کرده است.

صحیحه احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ يَعْنِي ابْنَ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ وَقْتِ صَلَاةِ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ فَكَتَبَ قَامَةٌ لِلظُّهْرِ وَ قَامَةٌ لِلْعَصْرِ».[5]

بزنطی از اصحاب امام رضا علیه السلام است و اضمار کسی مثل بزنطی ایرادی ندارد و طبیعتا این روایت هم از امام رضا علیه السلام نقل شده است.

این روایت هم کالصریح است، چون قرینه قطعیه داریم که وقت نماز ظهر و عصر از اول زوال تا مغرب است، بنابراین باید این روایت را حمل بر وقت فضیلت کنیم. بنابراین معنای روایت این می شود که وقت فضیلت نماز ظهر تا یک قامت، و وقت نماز عصر نیز پس از آن تا یک قامت می باشد.

صحیحه محمد بن حکیم

وَ عَنْهُ عَنْ عُبَيْسٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ قَالَ: «سَمِعْتُ الْعَبْدَ الصَّالِحَ علیه السلام وَ هُوَ يَقُولُ إِنَّ أَوَّلَ وَقْتِ الظُّهْرِ زَوَالُ الشَّمْسِ وَ آخِرَ وَقْتِهَا قَامَةٌ مِنَ الزَّوَالِ وَ أَوَّلَ وَقْتِ الْعَصْرِ قَامَةٌ وَ آخِرَ وَقْتِهَا قَامَتَانِ قُلْتُ فِي الشِّتَاءِ وَ الصَّيْفِ سَوَاءٌ قَالَ نَعَمْ».[6]

محمد بن حکیم از مشاهیر است و قدحی در مورد او وارد نشده است، و همچنین کشی روایت صحیحه ای از حماد نقل کرده که دلالت بر وثاقت او دارد. بنابراین، این روایت صحیحه می شود.

مراد از عبد صالح در این روایت، امام کاظم علیه السلام است.

این روایت دلالتش صریح تر از روایات قبل است، چون هم ابتدای وقت را بیان کرده است و هم انتهای آنرا ذکر کرده است.

سؤال: توجیهی که شما فرمودید که سایه در فصول سال تغییر می کند، با این روایت سازگار نیست، چون در این روایت تصریح شده است که وقت نماز در تابستان و زمستان یکی است و تغییر نمی کند.

جواب: جواب شما در همان مرسل یونس آمده بود که اندازه قامت در طول سال تغییر نمی کند، ولی سایه تغییر می کند، در اینجا هم حضرت می خواهند بفرمایند که ملاک اصلی همان قامت است که در طول سال تغییر نمی کند.

طایفه سوم

این طایفه، نصوصی هستند که وقت نماز ظهر و عصر را با ذراع و ذراعین بیان کرده اند.

صحیحه فضلاء

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفُضَيْلِ بْن يَسَارٍ وَ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ وَ بُكَيْرِ بْنِ أَعْيَنَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهما السلام أَنَّهُمَا قَالا «وَقْتُ الظُّهْرِ بَعْدَ الزَّوَالِ قَدَمَانِ وَ وَقْتُ الْعَصْرِ بَعْدَ ذَلِكَ قَدَمَانِ».[7]

این روایت صحیحه اعلایی است و از بزرگان اصحاب نقل شده است که در اصطلاح به چنین صحیحه ای صحیحه فضلاء گفته می شود.

ظاهر این روایت این است که وقت نماز ظهر و عصر را با دو قدم و چهار قدم تحدید فرموده است. بنابراین به ظاهرش با نصوص قبلی معارضه دارد.

صحیحه زراره

وَ عَنْهُ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «وَقْتُ الظُّهْرِ عَلَى ذِرَاعٍ».[8]

این روایت هم مثل روایت قبل است و دلالت بر این دارد که وقت نماز ظهر تا یک ذراع یا همان دو قدم است.

صحیحه اسماعیل جعفی

وَ عَنْهُ عَنِ الْمِيثَمِيِّ عَنْ أَبَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «أَ تَدْرِي لِمَ جُعِلَ الذِّرَاعُ وَ الذِّرَاعَانِ قَالَ قُلْتُ: لِمَ قَالَ لِمَكَانِ الْفَرِيضَةِ لِئَلَّا يُؤْخَذَ مِنْ وَقْتِ هَذِهِ وَ يُدْخَلَ فِي وَقْتِ هَذِهِ».[9]

کسی می تواند بر اساس این صحیحه، ادعا کند که ذراع و ذراعان، وقت خود فریضه را بیان می کند. به این صورت که «هذه» و «هذه» را به معنای «فریضه ظهر» و «فریضه عصر» بگیرد.

اما عرض ما این است که به قرینه سایر روایات، باید «هذه» و «هذه» را به معنای «نافله ظهر» و «فریضه ظهر»، یا «نافله عصر» و «فریضه عصر» بگیریم، که در این صورت، با روایات دیگر نیز سازگار خواهد بود.

صحیحه عبدالله بن محمد

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ: «كَتَبْتُ إِلَيْهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ رَوَى أَصْحَابُنَا عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهما السلام أَنَّهُمَا قَالا إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَقَدْ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاتَيْنِ إِلَّا أَنَّ بَيْنَ يَدَيْهَا سُبْحَةً إِنْ شِئْتَ طَوَّلْتَ وَ إِنْ شِئْتَ قَصَّرْتَ وَ رَوَى بَعْضُ مَوَالِيكَ عَنْهُمَا أَنَّ وَقْتَ الظُّهْرِ عَلَى قَدَمَيْنِ مِنَ الزَّوَالِ وَ وَقْتَ الْعَصْرِ عَلَى أَرْبَعَةِ أَقْدَامٍ مِنَ الزَّوَالِ فَإِنْ صَلَّيْتَ قَبْلَ ذَلِكَ لَمْ يُجْزِكَ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ يُجْزِي‌ وَ لَكِنَّ الْفَضْلَ فِي انْتِظَارِ الْقَدَمَيْنِ وَ الْأَرْبَعَةِ أَقْدَامٍ وَ قَدْ أَحْبَبْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنْ أَعْرِفَ مَوْضِعَ الْفَضْلِ فِي الْوَقْتِ فَكَتَبَ الْقَدَمَانِ وَ الْأَرْبَعَةُ أَقْدَامٍ صَوَابٌ جَمِيعاً».[10]

راوی در این روایت، اقوال مختلفی که در مورد نماز ظهر و عصر وجود داشته است را بیان کرده و نظر حضرت را جویا شده است، که حضرت اینگونه جواب داده اند و وقت نماز ظهر را دو قدم، و وقت نماز عصر را چهار قدم دانسته اند.

طایفه چهارم

نصوص این طایفه، شاهد جمع بین همه نصوص هستند و اینگونه جمع می کنند که نصوصی که ذراع و ذراعین را بیان کرده بودند، در حقیقت مبدأ نماز را بیان کرده اند و نظر به منتهی ندارند. و همینطور توجیهی که در صحیحه اسماعیل جعفی بیان کردیم نیز در اینجا می آید.

و نصوصی که قامت و قامتان را بیان کرده اند در حقیقت منتهای وقت را بیان می کنند.

شاهد جمع هم، نصوص طایفه چهارم هستند که یکی از آنها صحیحه زراره است.

صحیحه زراره

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ وَقْتِ الظُّهْرِ فَقَالَ ذِرَاعٌ مِنْ زَوَالِ الشَّمْسِ- وَ وَقْتُ الْعَصْرِ ذِرَاعاً مِنْ وَقْتِ الظُّهْرِ- فَذَاكَ أَرْبَعَةُ أَقْدَامٍ مِنْ زَوَالِ الشَّمْسِ- ثُمَّ قَالَ إِنَّ حَائِطَ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله كَانَ قَامَةً- وَ كَانَ إِذَا مَضَى مِنْهُ ذِرَاعٌ صَلَّى الظُّهْرَ- وَ إِذَا مَضَى مِنْهُ ذِرَاعَانِ صَلَّى الْعَصْرَ- ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرِي لِمَ جُعِلَ الذِّرَاعُ وَ الذِّرَاعَانِ- قُلْتُ لِمَ جُعِلَ ذَلِكَ قَالَ لِمَكَانِ النَّافِلَةِ- لَكَ أَنْ تَتَنَفَّلَ مِنْ زَوَالِ الشَّمْسِ إِلَى أَنْ يَمْضِيَ ذِرَاعٌ- فَإِذَا بَلَغَ فَيْؤُكَ ذِرَاعاً بَدَأْتَ بِالْفَرِيضَةِ وَ تَرَكْتَ النَّافِلَةَ وَ إِذَا بَلَغَ فَيْؤُكَ ذِرَاعَيْنِ- بَدَأْتَ بِالْفَرِيضَةِ وَ تَرَكْتَ النَّافِلَةَ».[11]

این روایت دلالت دارد که اگر کسی نافله می خواند، اول وقت فریضه برای او بعد از ذراع است، یعنی تا قبل از یک ذراع، نوافل را می خواند و از یک ذراع، وقت فریضه آغاز می شود.

این روایت نشان می دهد آن نصوصی که وقت ظهر و عصر را ذراع و ذراعین بیان کرده اند، به همین معنا هستند، یعنی کسی که نافله می خواند تا قبل از ذراع و ذراعین نافله اش را می خواند، و بعد از ذراع و ذراعین فریضه آغاز می شود.

صحیحه دوم زراره

مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «إِنَّمَا جُعِلَتِ (الْقَدَمَانِ وَ الْأَرْبَعُ) وَ الذِّرَاعُ وَ الذِّرَاعَانِ وَقْتاً لِمَكَانِ النَّافِلَةِ».[12]

این روایت هم تصریح دارد که یک ذراع یا دو قدم، و همچنین دو ذراع یا چهار قدم، وقت برای نافله است، یعنی تا این زمان نافله خوانده می شود.

صحیحه احمد بن عمر

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ وَقْتِ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ فَقَالَ وَقْتُ الظُّهْرِ إِذَا زَاغَتِ الشَّمْسُ إِلَى أَنْ يَذْهَبَ الظِّلُّ قَامَةً وَ وَقْتُ الْعَصْرِ قَامَةٌ وَ نِصْفٌ إِلَى قَامَتَيْنِ».[13]

این روایت، منتهای وقت ظهر و عصر را بیان کرده است.

بنابراین روایات ذراع و ذراعین مربوط به ابتدای وقت ظهر و عصر است، و قامت و قامتین مربوط به انتهای وقت است.

مرسل یونس

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَمَّا جَاءَ فِي الْحَدِيثِ أَنْ صَلِّ الظُّهْرَ إِذَا كَانَتِ الشَّمْسُ قَامَةً وَ قَامَتَيْنِ وَ ذِرَاعاً وَ ذِرَاعَيْنِ وَ قَدَماً وَ قَدَمَيْنِ مِنْ هَذَا وَ مِنْ هَذَا فَمَتَى هَذَا وَ كَيْفَ هَذَا وَ قَدْ يَكُونُ الظِّلُّ فِي بَعْضِ الْأَوْقَاتِ نِصْفَ قَدَمٍ قَالَ إِنَّمَا قَالَ ظِلَّ الْقَامَةِ وَ لَمْ يَقُلْ قَامَةَ الظِّلِّ وَ ذَلِكَ أَنَّ ظِلَّ الْقَامَةِ يَخْتَلِفُ مَرَّةً يَكْثُرُ وَ مَرَّةً يَقِلُّ وَ الْقَامَةُ قَامَةٌ أَبَداً لَا تَخْتَلِفُ ثُمَّ قَالَ ذِرَاعٌ وَ ذِرَاعَانِ وَ قَدَمٌ وَ قَدَمَانِ فَصَارَ ذِرَاعٌ وَ ذِرَاعَانِ تَفْسِيراً لِلْقَامَةِ وَ الْقَامَتَيْنِ فِي الزَّمَانِ الَّذِي يَكُونُ فِيهِ ظِلُّ الْقَامَةِ ذِرَاعاً وَ ظِلُّ الْقَامَتَيْنِ ذِرَاعَيْنِ فَيَكُونُ ظِلُّ الْقَامَةِ وَ الْقَامَتَيْنِ وَ الذِّرَاعِ وَ الذِّرَاعَيْنِ مُتَّفِقَيْنِ فِي كُلِّ زَمَانٍ مَعْرُوفَيْنِ مُفَسَّراً أَحَدُهُمَا بِالْآخَرِ مُسَدَّداً بِهِ فَإِذَا كَانَ الزَّمَانُ يَكُونُ فِيهِ ظِلُّ الْقَامَةِ ذِرَاعاً كَانَ الْوَقْتُ ذِرَاعاً مِنْ ظِلِّ الْقَامَةِ وَ كَانَتِ الْقَامَةُ ذِرَاعاً مِنَ الظِّلِّ وَ إِذَا كَانَ ظِلُّ الْقَامَةِ أَقَلَّ أَوْ أَكْثَرَ كَانَ الْوَقْتُ مَحْصُوراً بِالذِّرَاعِ وَ الذِّرَاعَيْنِ فَهَذَا تَفْسِيرُ الْقَامَةِ وَ الْقَامَتَيْنِ وَ الذِّرَاعِ وَ الذِّرَاعَيْنِ».[14]

خلاصه آنچه در این مرسل آمده است این است که وقت نماز ظهر و عصر در تمام فصول، همان ذراع یا دو قدم، و ذراعین و چهار قدم است. که این مقدار، در برخی از فصول سال بر قامت و قامتین تطبیق می شود. یعنی همان مقدار زمانی که نیاز بود تا سایه به ذراع برسد، در برخی از فصول سال همان مقدار زمان اگر صرف بشود به قامت خواهد رسید.

معنای انطباق قامت و قامتان بر ذراع و ذراعان این است.


logo