« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد غلامعلی صفایی‌بوشهری

1404/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

نقد طائفه دوم روایات وجوب تعیینی علی لااطلاق نماز جمعه/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /نقد طائفه دوم روایات وجوب تعیینی علی لااطلاق نماز جمعه

تقریر استدلال به وجوب تعیین علی الاطلاق با تمسک به طائفه دوم روایات:

مطالبی که بیان خواهد شد، حول دسته دوم از روایاتی است که بزرگان برای اثبات وجوبِ علی الاطلاق نماز جمعه به آن تمسک جسته‌اند. روایات این دسته بیان می‌کند که اگر فردی سه نماز جمعه را به شکل متوالی ترک کند، خداوند قلب او را «مطبوع» می‌کند؛ یعنی قلب او دیگر پذیرای حقایق و واردات الهی نخواهد بود، بلکه محل نزول اوهام شیطانی می‌گردد.

روایت مرحوم صدوق از امام باقر علیه السلام:« حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُبَيْدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْنَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَاقِرَ ع يَقُولُ مَنْ تَرَكَ الْجُمُعَةَ ثَلَاثاً مُتَوَالِيَاتٍ بِغَيْرِ عِلَّةٍ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ‌.[1] »[2]

مرحوم شیخ صدوق (ره) این روایت را از (با واسطه) از صفار (یعنی از طریق استادش، محمد بن احمد بن ولید) نقل کرده است. توجه به این نکته ضروری است که مرحوم صدوق حدود ۲۱ سال پس از وفات محمد بن حسن صفار متولد شده‌اند، بنابراین نقل ایشان از صفار نمی‌تواند مستقیم باشد و حتماً واسطه‌ای در میان است. ایشان در واقع از استادشان محمد بن احمد بن ولید، و او از محمد بن حسن صفار نقل می‌کند. نکات دیگر رجالی و سندی این روایت جلسات گذشته بیان شده است.

 

این روایت نشان می‌دهد که اهمیت نماز جمعه تا بدانجاست که ترک سه مرتبه متوالی آن، چنین عاقبت سنگینی دارد. در قرآن کریم نیز عبارت ﴿وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ ﴾[3] آمده که یکی از مصادیق آن، قلوب منافقان است. پس مشخص می‌شود ترک سه نماز جمعه، کاری بسیار شنیع و ذنب عجیب است. در این روایت نیامده است که این جمعه، حتماً باید با امام معصوم (ع) باشد یا خیر؛ بلکه به صورت مطلق بیان شده است. بنابراین، حتی در زمان غیبت نیز کسی که سه نماز جمعه را ترک کند، دچار چنین عاقبتی می‌شود.

 

از این روایت، وجوب تعیینی نماز جمعه استفاده می‌شود. زیرا اگر وجوب آن تخییری بود (بین نماز جمعه و نماز ظهر)، شخص می‌توانست همواره نماز ظهر بخواند و هرگز به ترک سه جمعه متوالی محکوم نشود. در نتیجه، آن اثر سنگین (طبع علی القلب) نیز محقق نمی‌گردید. پس این روایت به دلالت اقتضاء بر وجوب تعیینی دلالت دارد، نه صرفاً استحباب یا وجوب تخییری.

 

2. اشکال اول: برخی مخالفین استدلال کرده‌اند که امام (ع) در این روایت در مقام بیان ویژگی‌های ذاتی نماز جمعه (مانند شرط امامت) نبوده‌اند، بلکه صرفاً در مقام بیان اهمیت وآثار و عواقب ترک آن بوده‌اند به صورت سه مرتبه متوالی. بنابراین، نمی‌توان نفی آن شرط را با اصل اطلاق نتیجه گرفت.

 

3.پاسخ اشکال اول: بحث ما در اینجا ناظر به حکم وجوب است، نه تحلیل ذات و اجزای نماز جمعه، بحث در محمول و حکم است نه موضوع . روایت می‌فرماید: عملی (نماز جمعه) که ترک سه‌باره متوالی آن چنین عاقبتی دارد، قطعاً واجب تعیینی است. این وجوب مستفاد از روایت به دلالت اقتضاء است ، به وجود امام معصوم (ع) نیز مقید نشده است. پس دلالت دارد که وجوب نماز جمعه، مشروط به اقامه توسط معصوم نیست.

 

4. اشکال دوم: برخی گفته‌اند این روایت حتی با فرض وجوب تخییری نیز سازگار است؛ زیرا ممکن است شخصی همواره نماز ظهر را انتخاب کند و سه جمعه متوالی نماز جمعه را نخواند.

 

5.پاسخ اشکال دوم : این عاقبت بسیار سنگین (طبع علی القلب که از ویژگی‌های منافقان شمرده شده) با اهمیتی که وجوب تخییری دارد (که درجه اهمیت پایین‌تری است) سازگار نیست. این حد از وعید الهی، نشان از اهمیت فوق‌العاده و درجه بالای وجوب دارد که تنها با وجوب تعیینی تناسب دارد.

طایفه سوم از روایات که مورد استناد قرار گرفته، روایاتی است که ترک سه جمعه متوالی را مساوی با نفاق می‌دانند. در قرآن نیز عاقبت منافقان، پایین‌ترین درجات جهنم (درک اسفل) و بی‌یاوری ذکر شده است ﴿إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا﴾[4] این شدت عذاب، مجدداً نشان‌دهنده وجوب تعیینی و اهمیت فوق‌العاده نماز جمعه است، بی‌آنکه به حضور امام معصوم در آن مقید شده باشد.

«وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ: صَلَاةُ الْجُمُعَةِ فَرِيضَةٌ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَيْهَا فَرِيضَةٌ مَعَ الْإِمَامِ فَإِنْ تَرَكَ رَجُلٌ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ ثَلَاثَ جُمَعٍ فَقَدْ تَرَكَ ثَلَاثَ فَرَائِضَ وَ لَا يَدَعُ ثَلَاثَ فَرَائِضَ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ إِلَّا مُنَافِقٌ. [5] »[6] جلسه آینده ان شاء الله بررسی خواهیم کرد.


logo