1404/09/10
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد طائفه اول روایات مبنی بر وجوب تعیینی نماز جمعه/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /نقد طائفه اول روایات مبنی بر وجوب تعیینی نماز جمعه
نقد و بررسی روایات طائفه اول و دلالت آنها بر وجوب تعیینی
دیدگاه آیتالله خوئی(ره) و استدلال به اطلاق
ایشان معتقدند این روایت در مقام بیان حکم (وجوب) نماز جمعه است، نه بیان (واجب) اجزا و شرایط آن، این یک بحث محمولی و حکمی است نه موضوعی، (فرَضَهَا اللَّهُ فِی جَمَاعَةٍ ) از آنجا که در روایت، وجوب نماز جمعه به جماعت مقید شده، اما قیدی درباره شرط بودن امام معصوم ذکر نشده، با اجرای اصالة الاطلاق، وجوب تعیینی نماز جمعه لا بشرطِ امامت معصوم اثبات میشود.
نقد وارد بر دیدگاه آیتالله خوئی
برخی فقها به این استدلال اشکال وارد کردهاند که:
2.1. روایت مذکور تنها وجوب کلی نماز جمعه را ثابت میکند، اما کدام نماز جمعه (صحیح یا اعم) مورد نظر است، قائلین به وجوب تعیینی میگویند حضور امام شرط نیست لذا در زمان غیبت نیز واجب تعیینی است ولی برخی دیگر میگویند حضور امام شرط است، هنا اول الکلام، حال کدام نماز جمعه منظور است.
2.2. شرایط صحت نماز جمعه (از جمله شرط امامت) از این روایت قابل استنباط نیست و باید از ادله دیگر به دست آید.
پاسخ به اشکالات و تقریر استدلالی جدید
3.1. پاسخ تفصیلی بر مبنای روایت؛ روایت اگرچه نسبت به شرایط دیگر در مقام بیان نیست ولی به صورت مستقیم در مقام بیان شرایط جماعت خواندن نماز جمعه است ، از آنجا که جماعت را به عنوان قید وجوب ذکر کرده در مقام بیان حکم است، میتوان به اطلاق جماعت استناد کرد. نماز جماعت دارای دو رکن امام و ماموم است ، مقید نکردن جماعت به شرط امام معصوم، خود دلیلی بر عدم اشتراط است ولی در ادامه روایت، استثنائاتی برای مأمومین ذکر شده (مانند بیمار، مسافر و ...)، اما هیچ استثنایی برای امام بیان نشده که این امر، عمومیت و اطلاق در مورد امام را تقویت میکند.
3.2. پاسخ تفصیلی بر مبنای اصل ( تمسک به اصالة البرائة) در شرطیت امامت معصوم ؛ فرضا اگر کسی بگوید دست ما از دلیل کوتاه است ، می گوییم نوبت به اصل میرسد ، در مسئله شرطیت امامت معصوم، اگر شک داشته باشیم که آیا این شرط جزو هیئت ترکیبی نماز جمعه است یا نه، با اصالة البرائة، شرطیت را نفی میکنیم. این اصل در تمام واجبات ترکیبی جاری است و نماز جمعه نیز از این قاعده مستثنی نیست.
یک دلیل محکم روایی نیز به عنوان موید تمسک به اصالة البرائة داریم ««مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ[1] عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: تَجِبُ الْجُمُعَةُ عَلَی سَبْعَةِ نفَرٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ لَا جُمُعَةَ لِأَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ أَحَدُهُمُ الْإِمَامُ فَإِذَا اجْتَمَعَ سَبْعَةٌ وَ لَمْ یَخَافُوا أَمَّهُمْ بعْضُهُمْ وَ خَطَبَهُمْ.»[2]
در این روایت، امام باقر(ع) میفرمایند: نماز جمعه بر هفت نفر از مسلمانان واجب است و یکی از آنان امامت را به عهده میگیرد. تصریح به «من المسلمین» و نه «من المعصومین»، نشان میدهد شرط امامت، عصمت نیست.لذا موید آن اصل است.