1404/08/26
بسم الله الرحمن الرحیم
استدلال به وجوب تعیینی علی الاطلاق نماز جمعه با تمسک به روایات/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /استدلال به وجوب تعیینی علی الاطلاق نماز جمعه با تمسک به روایات
بیان شد که ادلّهای که حضرات فقها برای اثبات وجوب تعیینی نماز جمعه حتی در زمان غیبت به آن استناد میکنند، چهار دلیل است: کتاب، روایات، اجماع و اصول. در این جلسه، تمرکز بر روی روایات است.
روایات در این باب بسیار زیاد هستند، به گونهای که مرحوم صاحب وسائل الشیعه آنها را در ابواب متعددی از کتاب نماز جمعه بیان کرده و بزرگان دیگری مانند شیخ طوسی و شیخ صدوق نیز به تفصیل به آنها پرداختهاند. شاید بتوان گفت هیچ فریضهای به اندازه نماز جمعه در مجموعه روایات، دارای این حجم از احادیث نباشد. برخی از فقها تعداد این روایات را قریب به دویست حدیث دانستهاند.
این روایات را میتوان به یازده طائفه تقسیم کرد که هر یک به گونهای بر وجوب تعیینی نماز جمعه حتی در زمان غیبت دلالت دارند. در ادامه، از هر طائفه، یک روایت مشهور که مورد استناد فقهاست، بیان میشود.
1. طائفه اول: روایاتی که با بیان استثنای گروههایی از مردم، بر وجوب علی الاطلاق دلالت میکنند.
مثال: روایت مرحوم کلینی از امام صادق علیه السلام:«مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:] انما [1] [ فرَضَ اللَّهُ ] عزوجل [عَلَی النَّاسِ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَی الْجُمُعَةِ خَمْساً وَ ثَلَاثِینَ صَلَاةً مِنْهَا صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ فرَضَهَا اللَّهُ فِی جَمَاعَةٍ وَ هِیَ الْجُمُعَةُ وَ وَضَعَهَا عَنْ تِسْعَةٍ عَنِ الصَّغِیرِ وَ الْکَبِیرِ وَ الْمَجْنُونِ وَ الْمُسَافِرِ وَ الْعَبْدِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الْمَرِیضِ وَ الْأَعْمَی وَ مَنْ کَانَ عَلَی رَأْسِ فرْسَخَیْنِ.[2] »[3]
بررسی سندی:
در این سند تحویل وجود دارد دو سند در یک سند آورده شده، یک طریق محمد بن یعقوب کلینی عن (مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ) و محمد بن یعقوب کلینی عن (عَلِیُّ بْنُ إِبرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ) هر دو طریق در حماد بن عیسی به هم میرسند . محمد بن اسماعیل بندقی نیشابوری است که قبلا در مورد اختلاف نظرات در مورد ایشان بحث شد ولی چون کلینی از او نقل میکند قابل اعتناست، فضل بن شاذان از اجلاء روات است و علی بن ابراهیم قمی صاحب تفسیر قمی می باشد، از (ابیه) پدرش ابراهیم بن هاشم قمی است از ثقات روات شیعه هست ، حماد بن عیسی الجهنی ، از زرارة که از اصحاب اجماع است .
تقریر استدلال:
1.2.1. وجوب: «انما» ادات حصر و کلمه «فَرَضَ اللَّهُ» دلالت صریح بر وجوب نماز جمعه دارد، این حصر یک حالت ایجابی دارد و سلبی، حالت سلبی یعنی فقط همین 35 مورد نماز واجب است و غیر از آن نیست و حالت ایجابی، در بین اینها نماز جمعه تنهاست که به جماعت واجب است.
1.2.2. عمومیت و اطلاق وجوب: خطاب «عَلَى النَّاسِ» (بر همه مردم) با الفاظ عام بیان شده است.عام افرادی و دارای اطلاق زمانیست ؛
2.1.کشف عموم توسط استثنا: استثنا کردن گروههای خاص (مانند کودک، دیوانه، مسافر و...) دلیل بر این است که این وجوب، شامل همه مردم میشده و این استثنا، عمومیت آن را میرساند.
2.2.اطلاق زمانی: در این روایت، هیچ قیدی نسبت به زمان حضور یا غیبت امام معصوم علیه السلام وجود ندارد؛ بنابراین، این وجوب مطلق، شامل همه زمانها از جمله زمان غیبت میشود.«الناس» (ال) جنس یا استغراق هر کدام باشد دلالت بر همه افراد دارد، در هر زمانی که باشند.
اشکال: مولا در مقام بیان شرایط و جزییات مکلفین نبوده، لذا نمیتوانید بر اطلاق تمسک کنید.
جواب: اتفاقا در مقام بیان همه شرایط هست وبه همین خاطر یک عده از مکلفین را استثناء میکند.
1.2.3. دلالت بر تعیینی: از آنجا که در این روایت، نماز جمعه به عنوان یک فریضه مستقل و بدون اینکه جایگزینی (مانند نماز ظهر) برای آن ذکر شود، بیان شده، ظهور در وجوب تعیینی دارد و نه تخییری.
2. طائفه دوم: روایاتی که ترک نماز جمعه را موجب سلب توفیق و مهر بر قلب میدانند.
مثال: روایت مرحوم صدوق از امام باقر علیه السلام:« حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُبَيْدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْنَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَاقِرَ ع يَقُولُ مَنْ تَرَكَ الْجُمُعَةَ ثَلَاثاً مُتَوَالِيَاتٍ بِغَيْرِ عِلَّةٍ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ.[4] »[5]
بررسی سندی :
محمد بن علی بن الحسین ( مرحوم صدوق) عن مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ (بن احمد بن ولید صاحب کامل الزیارات شیخ روایت مرحوم صدوق) عَنِ (محمد بن الحسن ) الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ ( از ثقات است) عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ (صیرفی) عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ (الحنّاط) عَنْ أَبِي بَصِيرٍ( اسدی از اصحاب اجماع) وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ (از اصحاب اجماع) ؛ یعنی این رواتی دو سند دارد یکی به (ابی بصیر) میرسد از ابی جعفر و یک به (محمد بن مسلم) از ابی جعفر. گویا علی الظاهر ابی بصیر و محمد بن مسلم در یک جلسه ای خدمت امام بوده اند و بعد هر کدام جداگانه نقل کرده اند تا به صدوق رسیده است.
تقریر استدلال:
2.2.1. وجوب از طریق کیفر: تهدید به عذاب دنیوی (مهر بر قلب و محرومیت از هدایت) برای ترک سه هفته متوالی نماز جمعه، نشاندهنده اهمیت فوقالعاده این فریضه است. این سطح از تأکید و وعده عقاب که خود خداوند در دنیا او را تنبیه میکند و دچار انسداد هدایتی میکند، معمولاً برای واجبات تعیینی بسیار مهم صادر میشود.
2.2.2. عدم تقیید: این تهدید، مقید به حضور امام معصوم یا شرایط خاص زمانی نشده است. عبارت «تَرَکَ الْجُمُعَة» به صورت مطلق آمده و شامل هر ترککنندهای در هر زمانی میشود.
2.2.3.دلالت بر تعیینی: اگر نماز جمعه واجب تخییری بود (یعنی فرد بین نماز جمعه و ظهر مخیر باشد)، ترک آن مستوجب چنین عقاب شدیدی نمیشد. این شدت عمل، مؤید وجوب تعیینی آن است.