« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد غلامعلی صفایی‌بوشهری

1404/08/20

بسم الله الرحمن الرحیم

استدلال بر وجوب تعیینی نماز جمعه با تمسک به آیه 238بقره/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /استدلال بر وجوب تعیینی نماز جمعه با تمسک به آیه 238بقره

 

اشکال در استدلال به آیه ۲۳۸ سوره بقره

اشکالی که بر استدلال به آیه ﴿حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى﴾[1] برای اثبات نماز جمعه وارد شده، این است که دو رکن اصلی این استدلال خدشه‌پذیر هستند:

۱. استنباط وجوب نماز جمعه از واژه «حافظوا».

۲. تفسیر «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» به نماز جمعه یا نماز ظهر.

 

طرح چهار اشکال

منتقدان، چهار دلیل اصلی را علیه این تفسیر مطرح کرده‌اند:

اشکال اول: وجود قرائت متفاوت ؛ در برخی منابع روایی، مانند روایتی که مرحوم کلینی از عایشه نقل کرده‌اند، «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» به نماز عصر تفسیر شده است.

اشکال دوم: استناد به کتاب فقه الرضا ؛ در کتاب «فقه الرضا»[2] آمده است: «وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى صَلَاةُ الْعَصْر». همچنین در تفسیر علی بن ابراهیم قمی ؛ « حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ أَنَّهُ قَرَأ ﴿حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‌﴾ صَلَاةِ الْعَصْر.ِ »[3] از امام صادق علیه السلام نقل شده که «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» را به نماز عصر تفسیر فرمودند. پس چرا شما آن را نماز ظهر می‌دانید؟

اشکال سوم: روایت مرحوم صدوق؛ مرحوم شیخ صدوق در «من لا یحضره الفقیه» و نیز در «وسائل الشیعه» روایتی را از امام حسن مجتبی علیه السلام نقل می‌کند که حضرت از امیرالمؤمنین علیه السلام و ایشان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می‌فرمایند:« رُوِيَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع أَنَّهُ قَالَ- جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى النَّبِيِّ ص فَسَأَلَهُ أَعْلَمُهُمْ عَنْ مَسَائِلَ فَكَانَ مِمَّا سَأَلَهُ أَنَّهُ قَالَ أَخْبِرْنِي‌ ‌عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَيِّ شَيْ‌ءٍ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذِهِ الْخَمْسَ الصَّلَوَاتِ فِي خَمْسِ مَوَاقِيتَ عَلَى أُمَّتِكَ فِي سَاعَاتِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّ الشَّمْسَ عِنْدَ الزَّوَالِ لَهَا حَلْقَةٌ تَدْخُلُ فِيهَا فَإِذَا دَخَلَتْ فِيهَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَيُسَبِّحُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ دُونَ الْعَرْشِ بِحَمْدِ رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي يُصَلِّي عَلَيَّ فِيهَا رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَيَّ وَ عَلَى أُمَّتِي فِيهَا الصَّلَاةَ وَ قَالَ أَقِمِ الصَّلٰاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي يُؤْتَى فِيهَا بِجَهَنَّمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَا مِنْ مُؤْمِنٍ يُوَافِقُ تِلْكَ السَّاعَةَ أَنْ يَكُونَ سَاجِداً أَوْ رَاكِعاً أَوْ قَائِماً إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ وَ أَمَّا صَلَاةُ الْعَصْرِ فَهِيَ السَّاعَةُ الَّتِي أَكَلَ آدَمُ ع فِيهَا مِنَ الشَّجَرَةِ فَأَخْرَجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْجَنَّةِ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذُرِّيَّتَهُ بِهَذِهِ الصَّلَاةِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ اخْتَارَهَا لِأُمَّتِي فَهِيَ مِنْ أَحَبِّ الصَّلَوَاتِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَوْصَانِي أَنْ أَحْفَظَهَا مِنْ بَيْنِ الصَّلَوَاتِ...»[4]

پرسیده شد: چرا خداوند پنج نماز را در پنج وقت خاص واجب کرده است؟ پیامبر در پاسخ، فلسفه اوقات هر نماز را شرح فرمودند. درباره نماز عصر چنین بیان کردند: نماز عصر، ساعتی است که آدم از آن درخت [ممنوعه] خورد... پس خداوند به ذریه او دستور داد که این نماز را به جای آورند.سپس پیامبر افزودند: «... فَهَیَ أَحَبُّ الصَّلَوَاتِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَأَوْصَانِی أَنْ أَحْفَظَهَا مِنْ بَيْنِ الصَّلَوَاتِ...» مرحوم صدوق استفاده می‌کند که در این حدیث، اشاره به همان آیه «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى» دارد و نشان می‌دهد مراد از «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» در آیه، نماز عصر است.

اشکال چهارم: تقدم نماز جمعه بر نماز ظهر در روز جمعه ؛ نماز جمعه خود یکی از نمازهای ظهر در روز جمعه است. با این حساب، چگونه می‌توان «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» را به نماز ظهر در روزهای عادی تفسیر کرد، در حالی که در روز جمعه، نماز ظهر به صورت جمعه خوانده می‌شود؟ اقوال و تفاسیر مختلفی در این زمینه وجود دارد که این تفسیر را زیر سؤال می‌برد.

 

پاسخ به اشکالات

پاسخ به اشکال اول (قرائت متفاوت): در روایت اصلی که امام باقر علیه السلام به صراحت «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» را نماز ظهر معرفی می‌کنند[5] ، عبارت «وَفِی بَعْضِ الْقِرَاءئة...» وجود دارد که در کتب روایی دیگر « و]قال[ فی بَعْضِ الْقِرَاءئة» آمده و در کتاب دیگر این روایت بدون فقره مذکور بیان شده[6] ، لذا چند احتمال مطرح میشود:

1- ممکن است از خود روایت نباشد و کاتبان بعدا آن را افزوده باشند (چنانچه در نسخه‌ای مانند «معانی الاخبار» صدوق وجود ندارد).

2- حتی اگر بخشی از روایت باشد، امام با بیان این جمله می‌فرمایند: «من از این قرائت مخالف آگاه هستم، اما قرائت صحیح و معتبر، همان نماز ظهر است».

3- علاوه بر این، در خود روایت عایشه نیز در منابع اهل سنت مانند «سنن ابی داوود»[7] ، این عبارت با حرف «واو» («وَصَلَاةِ الْعَصْر») آمده که نشان می‌دهد «نماز عصر» عطف بر «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» است و آن تمایز دارد، نه اینکه تفسیر «صلاة الوسطی» باشد.

 

پاسخ به اشکال دوم (کتاب فقه الرضا):کتاب «فقه الرضا» از دید بسیاری از علمای متأخر (مانند آیت‌الله خویی) کتابی مجهول است و انتساب آن به امام رضا علیه السلام قطعی نیست. دلایل زیادی بر این امر وجود دارد، از جمله:

1-در خود کتاب گاهی آمده: «روایت شده که...» که این سبک بیان، از معصوم بعید است.

2-مطالب غلوآمیزی در آن یافت می‌شود.

3-احکامی خلاف مشهور و بدون زمینه تقیه در آن ذکر شده.

بنابراین، استناد به این کتاب برای اثبات یک نظر فقهی، قابل اعتماد نیست.

 

پاسخ به اشکال سوم (روایت صدوق):سند روایت نقل‌شده از امام حسن مجتبی علیه السلام در کتاب صدوق، به اعتراف بسیاری از علمای رجال، سند ضعیفی است و نمی‌توان به آن در برابر روایات متعدد و صحیح‌السند دیگر استناد کرد.

 

پاسخ به اشکال چهارم (تفسیر علی بن ابراهیم): در نسخه‌ای که مرحوم مجلسی در «بحارالانوار» از همین روایت «تفسیر علی بن ابراهیم» نقل کرده‌اند، این عبارت با حرف «واو» آمده است: «...عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَصَلَاةِ الْعَصْر...» [8] . این نشان از اضطراب در نقل روایت دارد. از سوی دیگر، در «تفسیر عیاشی»[9] همین روایت با سند مشابه به این شکل نقل شده: «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى صَلَاةُ الظُّهْر» که تفسیر به نماز ظهر را تأیید می‌کند.

 

جمع‌بندی نهایی

با توجه به روایات معتبر و متعدد که در منابع معتبر شیعی (مانند «البرهان»[10] و «تفسیر عیاشی») وجود دارد و صراحتاً «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» را به نماز ظهر تفسیر می‌کنند، و با توجه به ضعف سندی روایات مخالف، قول صحیح و قابل اتکا این است که مراد از «الصَّلَاةِ الْوُسْطَى» در آیه شریفه، نماز ظهر می‌باشد.


logo