« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد غلامعلی صفایی‌بوشهری

1404/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

نقد اشکال5 به استدلال قائلین به وجوب تعیینی نماز

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /نقد اشکال5 به استدلال قائلین به وجوب تعیینی نماز جمعه

 

بحث پیرامون اشکالات بر استدلال‌های قائلین به وجوب تعیینی در زمان غیبت بود اولین دلیل کتاب بود و آیه ۹ سوره جمعه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ﴾ بیان شد مستشکلین ۱۱ اشکال به این آیه مطرح کردند؛ پنجمین اشکال؛ این آیه نهایتاً دلالتی که بر وجوب دارد وجوب تعلیقی است نه تعیینی لا بشرط نیست بلکه بشرط الانعقاد است. قائلین به این قول هم قدما و هم معاصرین هستند آقای خویی، آقا شیخ جواد تبریزی و چند تن از فقهایی که مبنای آقای خویی را پذیرفته‌اند.

اشکال5: «اذا» اسم شرط زمانی است و متعلق به جواب شرط یعنی «اذ»ا متعلق به «فاسعوا » است و «اذا» اضافه می‌شود به جمله شرط )نودی لالصلاة ) در محل جر هست و مضاف الیه (اذا) و چون معمول(مضاف الیه) نمی‌تواند در عامل (اذا) عمل کند، لذا «نودی» نیز نمی‌تواند در «اذا » عمل کند،بنابراین «اذا» متعلق به «فاسعوا» است و « فاسعوا» مقید و مشروط به (اذا نودی لصلاة من یوم الجمعه) است.

حتی اگر قبول کنیم« فاسعوا» امر مولوی باشد، بنابراین وجوب (سعی) مشروط به (نودی لالصلاة من یوم الجمعه) است یعنی وقتی شرایط انعقاد نماز جمعه مهیا بود امام جمعه آمد ،تعداد نمازگزاران و شروط دیگر آمدند و ندا داده شد آن وقت ( فاسعوا الی ذکرالله ) بنابراین علی الاطلاق و لابشرط نیست بلکه بشرط شیئ است. فتوایشان این است که نماز جمعه واجب می‌شود به شرطی که منعقد گردد و مفهومش این هست که اگر منعقد نشد واجب نیست. این اشکال آقایان به قائلین به وجوب تعیینی علی الاطلاق است.

نقد اشکال 5: درست است که جمله شرطی است ولی مراد از (اذا نودی لالصلاة ) که اظهار کرده بودند یعنی انعقاد نماز جمعه اشتباه است، بلکه مراد از «نودی» یعنی دخول به وقت نماز ، اذان اعلام به دخول وقت نماز است،در بسیاری از محاورات متشرعه وقتی گفته می‌شود ( نودی لالصلاة) وقت نماز است و اذان اعلام دخول وقت است نه انعقاد نماز جمعه. دلیل نقضی ؛ و الا اگر اذان گفته شد و منعقد شد ولی ندا داده نشد، نماز جمعه واجب نمی‌شود!؟ و از آن طرف اگر جمله شرطیه است و (فاسعوا ) مشروط به ( اذا نودی لالصلاة من یوم الجمعه ) یعنی [ اذا انعقدت صلاة الجمعه، فاسعوا الی ذکر الله ] یعنی اگر نماز جمعه منعقد نشد دیگر به نماز جمعه نیایید ، سالبه به انتفاع موضوع است. مفهوم داشتن جمله شرطیه برای جایی است که موضوع در صورت نبودن شرط نیز موجود باشد در غیر این صورت مفهوم ندارد .

بنابراین بر کلام آقایان اشکال وارد شد؛ اولاً اعلان وقت است، وقت زوال، وقت از شرایط عامه صلات است و معنای آن انعقاد نیست. ثانیاً اگر جمله شرطیه باشد مفهوم گیری از آن به نحوی که شما شرطیه می‌گیرید درست نیست ومفهوم ندارد، اگر منعقد نشد نماز جمعه نیایید، این بیان که لغو است! وقتی منعقد نشد انسان کجا می خواهد برود.و ثالثا :اگر همه شرایط نماز جمعه بود، امام جمعه آمد، مردم آمدند ولی ندا داده نشد، اذان گفته نشد ، شما باید بگویید نماز جمعه واجب نمیشود! ولی طبق مبنای خودتان که بشرط الانعقاد است باید بگویید واجب میشود.بنابراین منظور از (نودی) دخول وقت نماز است نه گفته شدن اذان.

قرینه بر اینکه ( اذا نودی ) یعنی وقت زوال در باب ۱۵ از باب صلاة الجمعه حدیث اول از عبدالله بن سنان : «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُصَلِّي الْجُمُعَةَ حِينَ تَزُولُ الشَّمْسُ قَدْرَ شِرَاكٍ وَ يَخْطُبُ فِي الظِّلِّ الْأَوَّلِ فَيَقُولُ جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ قَدْ زَالَتِ الشَّمْسُ فَانْزِلْ فَصَلِّ الْحَدِيثَ»[1] . ولو به اندازه یک بند نعلین در سایه اول خطبه می‌خواندند و حتی یک روز جبرئیل به پیامبر گفت شمس دارد زائل می‌شود خطبه را تعطیل کنید و نماز بخوانید ( حین تزول ) یعنی زوال شمس میزان است.این روایت به خوبی نشان میدهد منظور از (نودی) دخول وقت است نه انعقادی که با اذان اعلام شود.

به همین خاطر حضرات در تقریرات و رسائل خویش چنین فتوا داده‌اند که اگر منعقد شد و ندا داده شد نماز جمعه واجب است این مطلب نیز نقد شد و اشکال به قائلین به وجوب تعیینی وارد نیست در این مورد . به همین خاطر بعد از انقلاب بخاطر مبنایی که داشتند این بزرگان نماز جمعه نمی‌خواندند، مسافرت می‌رفتند یا به خاطر مسائل علمی به یک روستایی می‌رفتند تا از جهت مکانی از وجوب آن خارج شوند .

 


logo