1404/07/20
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد قول قائلین به وجوب عینی نماز جمعه در زمان غیبت/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /نقد قول قائلین به وجوب عینی نماز جمعه در زمان غیبت
کلام در نقد و بررسی ادله فقهایی بود که قائل بودند به وجوب تعیینی صلات الجمعه فی زمن الغیبه ، اولین دلیل که اقامه کردن سه آیه شریفه بود ﴿..اذانودی لالصلاه ..﴾ به تقریری که گذشت ،یک سری نکاتی داشت که از آن وجوب تعینی نماز جمعه برداشت میکردند؛
نکته اول: اینکه ﴿یا ایها الذین آمنوا اذا نودی ...﴾ خطاب ، خطاب عام هست و شامل همه مکلفین در همه ادوار تکلیف هست چه در زمان نزول آیه چه در زمان حال و چه آینده.
نکته دوم : دیگر این بود که من یوم الجمعه تبیین زمانی «اذا» است چون برخی متعلق به «نودی» میگیرند « جارومجرور» را ، برخی «من» تبیینیه مفاد «اذا» میگیرند، که همین نوع دوم را قائلین به وجوب تعینی قائل هستند و میگویند «من» تبیینیه میباشد و جهت رفع ابهام از «اذا» ظرفیه شرطیه آمده .
نکته سوم: مراد از صلات ، صلات الجمعه هست که «جمعه» حذف شده و (ال) وارد صلات شد یا (ال) مضاف است یا (ال) عهد ذهنی است و معهود است.
نکته چهارم : مراد از کلمه «ذکر»: خطبه، نماز ، خطبه به اضافه نماز میتواند باشد ، این نکات ارکان استدلال آنهاست. همچنین ﴿...فسعوا الی ذکر الله...﴾ [1] صیغه امر مولوی است که دلالت بر وجوب سعی برای حضور در نماز جمعه دارد و آیه نیز در مقام تشریع حکم نماز جمعه است نه در مقام چیز دیگری اینها را یک به یک بررسی میکنیم.
مطلب اول : ﴿یا ایها الذین آمنوا..﴾[2] این مخاطبین مقید و محدود به زمان پیامبر و مخاطبین و مشافهین نیست ، و شامل بعد از آنها نیز میشود، لذا یک بابی در علم اصول باز شده که مرحوم میرزای قمی، مرحوم آخوند و بسیاری از حضرات دیگر میگویند؛ آیا خطابات شرعیه مختص مشافهین است یا خیر ؟ ﴿کتب علیکم الصیام..﴾[3] آیا فقط مخاطبین منظور است یا خیر شامل آنها و هر کسی که دارای شرایط آنهاست میشود هرچند در زمان بعد باشند حتی کسانی که در آن زمان هستند ولی غایب هستند میشود ؟ یعنی هم به صورت طولی در زمانهای بعد و هم به صورت عرضی برای افرادی که غایب هستند مثلا در مدینه نبودند، در مکه یا بصره یا جای دیگری بودند ، به همین جهت آمدهاند بحث خطابات شرعیه را ایجاد کرده اند که آیا خطابات شرعیه مختص مشافهین تنهاست یا شامل موجودین غایب یا معدومین نیز میشود ؟ یک لفظ در عنوان آن افزودهاند که درست نیست «معدومین» بگویند «مستقبلین» یعنی آیندگان بهتر است،معدومین یعنی بودهاند و از بین رفتهاند.
ذیل این بحث آورده اند که یک قاعده اشتراک در تکلیف داریم ، میآید تمام خطابات را که متعلق به گروهی بود توسعه میدهد به تمام افراد غائب و مستقبل، خطاب مثلاً مذکر است (یا ایها الذین آمنوا....) خانمها چطور؟ شامل عالِم است؟ پس جاهلین چطور اینها مخاطب حاضرند شامل غائبین میشود ؟ آیا فقط شامل افراد با ایمان است یا کافران هم شامل میشود یا فقط پیامبر است مابقی مسلمین چطور ؟
لذا همه این عبارات از باب تغلیب است، مذکر بودن خطاب از باب تغلیب است قاعده اشتراک آمده شامل همه میشود چه عالم باشد قانون را بداند چه نداند و جاهل باشد ولی جاهل وقتی انجام نداد معذور است. بنابراین در آیه ۹ سوره جمعه شامل همه میشود مرد، زن، عالم ،جاهل ،کافر، مسلم، پیامبر، غیر پیامبر، حاضرین ،غائبین بنابراین همه مکلف اند و از این قاعده شمول برداشت شد.
قاعده اشتراک نکاتی دارد؛
۱- همه قائل هستند .
۲- ارتکاز ذهنی همه اهل اسلام است(اسلام برای همه زمانهاست)
۳- شیعه و سنی میگویند ضرورت دین است حداقل ضرورت فقه شیعه وسنی است.
۴- روایت داریم ؛ الف) «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فَقَالَ حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا يَكُونُ غَيْرُهُ وَ لَا يَجِيءُ غَيْرُهُ وَ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع مَا أَحَدٌ ابْتَدَعَ بِدْعَةً إِلَّا تَرَكَ بِهَا سُنَّة »[4]
ب) شیخ در تهذیب حکم خدا در اول و آخر برای همه یکسان است، در کافی نیز آمده « عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدٍ عَنْ أَبِي عَمْرٍو الزُّبَيْرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «...حُكْمَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ فَرَائِضَهُ عَلَيْهِمْ سَوَاءٌ...»[5]
ج) روایت اهل سنت؛ «وَ قَالَ النَّبِيُّ ص حُكْمِي عَلَى الْوَاحِدِ حُكْمِي عَلَى الْجَمَاعَةِ.»[6] حکم من بر یک نفر حکم من بر کل جماعت هست .
سوال : این آیه مختص مشافهین پیامبر در مدینه تنها بوده چرا میگویید در زمان غیبت هم واجب است؟
جواب: به قاعده اشتراک.
نقد به کاربرد قاعده اشتراک : ما میگوییم حکمی که کاملا ثابت شده برای یک گروه مخاطب قاعده اشتراک میگوید آن افراد موضوعیت ندارند و تعمیم داده میشود به غائبین و آیندگان پس قاعده اشتراک در مقام تعمیم مکلفین است ،در صورتی که ما بحث میکنیم که آیا حکم تکلیفی نماز جمعه به شرط شیئ است ( حضور امام أو نائبه) در زمان غیبت یا خیر ؟ بحث ما در ذات تکلیف است در حالی که قاعده اشتراک روی مکلف تمرکز دارد. به همین جهت آقا رضا همدانی در مصباح الفقیه در مبحث نماز معه بحث میکنند که این قاعده رد شده است با عبارت (کما لایخفی) بیان میکند همین نکته که انحراف از محل بحث را تذکر میدهد. این کاربرد این قاعده مثل عنوان مشیر است، لذا اول لابشرط بودن یا به شرط شیئ بودن تکلیف را مشخص میکنیم بعد میرویم سراغ مکلفین، اینجا اگر بخواهیم شمول حکم را برسانیم باید از اطلاق استفاده کنیم ﴿یا ایها الذین آمنوا..﴾[7] قید ندارد « مع حضور الامام او من نصبه » پس لابشرط است و مطلق است ، حالا که لابشرط شد قاعده اشتراک کاربرد پیدا میکند که ای مومنان چه امام باشد چه نباشد بر شما در همه ادوار واجب است نماز جمعه بخوانید.
نقد به پایه های استدلال قائلین به وجوب تعیین نماز جمعه در زمان غیبت
نقد اول:حال آیا کسی قائل میشود در زمان پیامبر یک شخصی نماز بخواند و پیامبر نباشد و منصوب او نیز نباشد؟ ( قاعده اشتراک فقط مکلفین را عام میکند )، اطلاق نیز از بین رفت و خراب شد، چرا؟ چون در صدر اسلام، نماز جمعه را باید پیامبر یا من نصبه منعقد میکردند، پس این نیز اشکال دارد و اصلا اطلاقی وجود ندارد که بتوان آن را با اشتراک تعمیم افرادی داد.
نقد دوم : ﴿...من یوم الجمعه﴾ چه کسی گفته «من» تبیینیه برای رفع ابهام « اذا شرطیه» بگیرید ومتعلق به فعل یا شبه فعل محذوف؟! بعد نتیجه بگیرید دلالت میکند بر وجوب، درحالیکه این «من» ابتداییه است جار و متعلق به «نودی» است ،ای مومنان وقتی که ندا داده میشود در ابتدای روز جمعه برای نماز ،یعنی صبح جمعه ابتدای روز جمعه موقع حدوث فجر صادق است. چرا تبیینیه گرفتید؟