« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد غلامعلی صفایی‌بوشهری

1404/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

اقوال در مسئله/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /اقوال در مسئله

 

کلام در اقوالی که در رابطه با حکم تکلیفی و وضعی صلاة جمعه هست بیان شد ، که دو قول مهم اطلاقی و تفصیلی هست قول اطلاقی به هشت قول تقسیم می شود و تفصیلی هفت. یکی از افراد اطلاقی حرمت هست فی زمن الغیبه، بزرگانی برشمردیم که قائل هستند به این نظریه مثل مرحوم سید مرتضی، سلار دیلمی ،محقق کرکی ،ابن ادریس، ابن حمزه ،ابن زهره، فاضل هندی ،ابن عقیل ،شیخ طبرسی، محقق حلی در معتبر ، هر جا یک نویسنده یک عالم بیان شد گفتند مثلا محقق در معتبر[ فلان قول دارد] بدانید در کتاب های دیگرش یک چیز دیگری گفته، اینجا بنده عرض می کنم محقق در معتبر، یعنی در کتاب های دیگرش در رابطه با صلاة جمعه قائل به حرمت نشده، شهید اول در ذکریٰ، کفعمی، فاضل مقداد، از معاصرین هم مرحوم آقای بروجردی که قائل به حرمت بودند ادله ای که این حضرات اقامه کردند بر مدعای خودشان که حرمت تکلیفی و بطلان وضع صلاة الجمعه است عرض شد که پنج دلیل هست، دلیل اول اصول عدمیه هست که تفصیلش را بیان کردیم دوم اجماع هست سوم سیره عملیه نبویه علی النصب هست و چهارم شرطیه الإذن فی صحة الاقامه و پنجم روایات بود ،که وارد بر روایات شدیم گفتیم خود روایات طوائفی هستند طائفه اول روایات که دلالت بر حرمت می کند به صراحت مقداری از آن روایت خواندیم و نکاتی پیرامون آن بیان کردیم مثل روایت دعائم الاسلام روایت محمد بن مسلم عن ابی جعفر و دعاء امام سجاد درصحیفه سجادیه. طائفه اول یک ویژگی داشتند که بالمطابقه دلالت می کنند، به صراحت دلالت می کنند، به صراحت می گوید «لَا يَصْلُحُ الْحُكْمُ وَ لَا الْحُدُودُ وَ لَا الْجُمُعَةُ إِلَّا بِإِمَامٍ‌ »[1] طائفه دوم از روایات بالالتزام دلالت می کند، یعنی مطابقی دلالت نمی کند که امام جمعه باید امام عدل، امام اصل یا نائب خاص او باشد ولی به التزام درک می شود، مثل روایاتی که دلالت می کند بر اینکه نماز جمعه بر افرادی که دو فرسخ دورتر از نماز جمعه هستند واجب نیست، که به التزام دلالت می کند که امام جمعه باید امام خاص باشد، امام عدل باشد یا من نصبه باشد، مثل این روایت: « عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: تَجِبُ الْجُمُعَةُ عَلَى مَنْ كَانَ مِنْهَا عَلَى فَرْسَخَيْنِ. »[2] این روایات تحویل هست جمیل بن دراج از دو نفر نقل می کند هم از محمد بن مسلم این روایت را نقل می کند هم از زرارة ، لکن مرحوم کلینی به خاطر اینکه کتاب طولانی نشود این دو روایت را با ( واو) عطف در سلسله روات متفرق می آورد و یکی می کند، گویا مثلا دو تا سند بوده؛ یکی محمد بن یعقوب عن علی ابن ابراهیم عن ابن ابی عمیر عن جمیل بن دراج عن محمد بن مسلم عن ابی جعفر ، یک روایت دیگر با یک سند دیگر بوده تا جمیل بن دراج از زرارة ، دیگر این دو تا روایت را با دو سند نمی آورد، سند محکمی است علی بن ابراهیم قمی که از اجلاء است از پدرش ابراهیم بن هاشم قمی از اجلاء هست عن ابن ابی عمیر از اصحاب اجماع است، جمیل بن دراج از ثقات ،هست محمد بن مسلم از اصحاب اجماع هستند عن ابی جعفر علیه السلام .

یک روایت دیگر هم بیان می شود محمد بن یعقوب عن محمد بن اسماعیل عن فضل بن شاذان عن حماد بن عیسی عن حریز عن فضاله عن ابی جعفر این روایتی که عرض شد محمد بن مسلم این مرحوم کلینی همین نقل کرده این روایت را.

محمد بن علی بن الحسین به اسناده عن زرارة بن اعین عن ابی جعفر، مرحوم صدوق نقل می کند با سندی که دارد به زرارة ختم می شود، طریق مرحوم صدوق به زراره چند طریق است، همه طرق درست است لذا سند از جهت اعتبار معتبر هست این نیز چند سند دارد یک سندش قبل خواندم یک سندش هم همین سند مرحوم صدوق است سندهای دیگر هم دارد[3] ؛ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: فَرَضَ اللَّهُ عَلَى النَّاسِ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَى الْجُمُعَةِ خَمْساً وَ ثَلَاثِينَ صَلَاةً مِنْهَا صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ فَرَضَهَا اللَّهُ فِي جَمَاعَةٍ وَ هِيَ الْجُمُعَةُ وَ وَضَعَهَا عَنْ تِسْعَةٍ عَنِ الصَّغِيرِ وَ الْكَبِيرِ وَ الْمَجْنُونِ وَ الْمُسَافِرِ وَ الْعَبْدِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الْمَرِيضِ وَ الْأَعْمَى وَ مَنْ كَانَ عَلَى رَأْسِ فَرْسَخَيْنِ[4] می فرماید خداوند واجب کرده است بر مردم از این جمعه تا آن جمعه سی و پنج نماز ،از آنها یک صلات واحد هست یک نماز هست فرض الله، آن را واجب کرده به هیئت جماعت آنهای دیگر واجب نیست جماعت، این واجب به جماعت و رفع کرده، برداشته است وقتی « وضع» با (عن) متعدی می شود یعنی برداشت ، «وضع» با (علی) متعدی می شود یعنی گذاشت و از ۹ گروه آن را برداشته ، صغیر ،کبیر، مجنون، مسافر ،عبد ،مرئة، مریض ،اعمی، و من کان علی زاس فرسخین، کسی که دو فرسخ دور از نماز جمعه است حالا این چگونه دلالت می کند به التزام که امام جمعه باید امام معصوم باشد ، در نهایت من نصبه باشد چگونه؟ تقریر اینگونه هست، کسی که دو فرسخ از نماز دور است، این شخص نمازش واجب نیست، این نشان می دهد، بالالتزام دلالت می کند اگر این فرد بخواهد نماز جمعه بخواند باید در این نماز جمعه شرکت کند که دو فرسخ دور است، در این نماز جمعه باید شرکت کند و الا خود فرد هم می توانست در همان دو فرسخ دور یک نماز جمعه ای تشکیل بدهد! چه تفاوتی میان این دو تا نماز جمعه است؟ این امام جمعه اش هست نماز جمعه اول که موضوعیت دارد و گرنه جمعیت که همان جمعیت است چه فرقی دارد بالای دو فرسخ باشد چه کمتر ، این امامش هست که فرق می کند، پس معلوم می شود آن نماز جمعه ای که امام خاصی دارد و آن امام جمعه موضوعیت دارد و الا اگر موضوعیت نداشت همه می توانستند بخوانند خود این فرد هم می توانست در همان دو فرسخ یک گروهی جمع بشنوند یک نماز جمعه بخوانند ! معلوم می شودامام جمعه باید خاص باشد، چه چیزی خاصش کرده؟ اینکه باید متفاوت با امام جمعه های دیگر باشد، آن تفاوت چیست؟ امام جمعه ای است که یا معصوم هست یا منصوب من قِبَل امام است این دلالت التزامی این روایت است.

طائفه سوم از روایتی که دلالت می کند بر حرمت اقامه نماز جمعه در زمان غیبت به علت اینکه امام معصوم نیست یا منصوب از قبَلش نیست روایاتی است که اوصاف امام جماعت را بیان می کند که این اوصاف فقط تطبیق می شهود بر چه کسی؟ بر امام معصوم یا کسی که از طرفش نصب شده.

مرحوم صدوق عن فضل بن شاذان عن الرضا علیه السلام: دقت بفرمایید طریق مرحوم صدوق به فضل بن شاذان در جلسات قبل هم عرض کردم طریق صحیحی است و معتبر هست این روایت روایت مفصلی است که متاسفانه در مجامع روایی ما یک جا ذکر نشده بخشی از آن در یک باب از نماز جمعه ذکر شده بخشی دیگر نیز در قسمتی دیگر، این ها کنار هم می توانند بسیاری از مشکلات عبارتی را حل کنند، تقطیع روایات خطرش این است که احتمال دارد در بخشی که حذف شده قرائنی باشد برای فهم آن بخش مذکور لذا باید یک جا ذکر شود به همین خاطر مرحوم آقای بروجردی دستور داد به اینکه مجامع احادیث شیعه بنویسند و در آن هم این نکته را مراعات کنند.

قال الرضا علیه السلام: وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ وَ الْعِلَلِ بِإِسْنَادٍ يَأْتِي عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا صَارَتْ صَلَاةُ الْجُمُعَةِ إِذَا كَانَ مَعَ الْإِمَامِ رَكْعَتَيْنِ وَ إِذَا كَانَ بِغَيْرِ إِمَامٍ رَكْعَتَيْنِ وَ رَكْعَتَيْنِ لِأَنَّ النَّاسَ يَتَخَطَّوْنَ إِلَى الْجُمُعَةِ مِنْ بُعْدٍ فَأَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْهُمْ لِمَوْضِعِ التَّعَبِ الَّذِي صَارُوا إِلَيْهِ وَ لِأَنَّ الْإِمَامَ يَحْبِسُهُمْ لِلْخُطْبَةِ وَ هُمْ مُنْتَظِرُونَ لِلصَّلَاةِ وَ مَنِ انْتَظَرَ الصَّلَاةَ فَهُوَ فِي الصَّلَاةِ فِي حُكْمِ التَّمَامِ وَ لِأَنَّ الصَّلَاةَ مَعَ الْإِمَامِ أَتَمُّ وَ أَكْمَلُ لِعِلْمِهِ وَ فِقْهِهِ وَ فَضْلِهِ وَ عَدْلِهِ وَ لِأَنَّ الْجُمُعَةَ عِيدٌ وَ صَلَاةُ الْعِيدِ رَكْعَتَانِ وَ لَمْ تُقْصَرْ لِمَكَانِ الْخُطْبَتَيْنِ.[5] چهار رکعت هست دو تا دو رکعتی حالا چرا با امام نماز جمعه دو رکعت است ؟ اینجا محل استشهاد اینجاست چرا؟ لعلمه و فهمه و فضله و عدله یعنی علم و فهم و فضل و عدل که فقط برای امام معصوم صادق است و بر کس دیگر صادق نیست بعد می فهمیم نماز جمعه مثل صلات عید است آنجا دو رکعت هست دو تا خطبه کنارش است.

دقت بفرمایید و ببینید این بخش مرحوم صاحب وسائل جدا کرده در بحث کیفیت خطبه آورده:« وَ فِي الْعِلَلِ وَ عُيُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِيدَ تَأْتِي عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لِأَنَّ الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌّ فَأَرَادَ أَنْ يَكُونَ لِلْأَمِيرِ سَبَبٌ إِلَى مَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِيبِهِمْ فِي الطَّاعَةِ وَ تَرْهِيبِهِمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ وَ تَوْقِيفِهِمْ عَلَى مَا أَرَادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دِينِهِمْ وَ دُنْيَاهُمْ وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ (الْآفَاقِ- مِنَ) الْأَهْوَالِ الَّتِي لَهُمْ فِيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ وَ لَا يَكُونُ الصَّابِرُ فِي الصَّلَاةِ مُنْفَصِلًا وَ لَيْسَ بِفَاعِلٍ غَيْرُهُ مِمَّنْ يَؤُمُّ النَّاسَ فِي غَيْرِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ إِنَّمَا جُعِلَتْ خُطْبَتَيْنِ لِيَكُونَ وَاحِدَةٌ لِلثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ وَ التَّمْجِيدِ وَ التَّقْدِيسِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْأُخْرَى لِلْحَوَائِجِ وَ الْإِعْذَارِ وَ الْإِنْذَارِ وَ الدُّعَاءِ وَ لِمَا يُرِيدُ أَنْ يُعَلِّمَهُمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ مَا فِيهِ الصَّلَاحُ وَ الْفَسَادُ »[6] .دو تا خطبه در روز جمعه واجب شده جعل شده چرا چون نماز جمعه محل حضور عموم مردم است غیر از نماز باید سخنرانی برای مردم بشود، و خداوند اراده کرده است به اینکه امیر چطور باشد؟ سببی باشد برای موعظه مردم ،آنها را ترغیب در طاعت خدا کند و آنها را از معصیت بترساند و از خداوند توفیق بخواهد آنها توفیق پیدا کنند به آنچه که اراده کرده است خدا از مصلحت دین و به آنها خبر بدهد به آن چیزهایی که وارد شده، حوادثی که واقع شده (فی) الآفاق که برخی از نسخ (من) الآفاق هست از اموراتی که حوادث که این ها واقع می شود شرایط و حوادثی رخ داده که در آن منفعت و مضرتی است برای مردم، آنها را خبر بدهد، این مختص امام هست ،امام هست که علم دارد، فهم دارد ،فضل دارد، عدل دارد و موعظه می کند و او امیر هست . مرحوم آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه می گفت آیا قسم حضرت عباس آدم می تونه بخوره که من فهم دارم !؟ علم دارم!؟ فضل دارم؟ عدل دارم ؟ من بشم امام جمعه می توانم باشم ؟ مردم را موعظه بکنم ؟ ترغیب کنم؟ من امیر هستم که نماز جمعه بخوانم؟ امام رضا گفته امیر باید باشد ما امیر هستیم؟. اینطوری لذا به این بیان آن بزرگوار آن فقیه عالی مقام این نکته را بیان کرد.

چهارمین طائفه از روایات روایاتی است که می فرمایند که نماز جمعه به خاطر اقامه آن توسط امام دو رکعت می شود به غیر آن ولو جماعت بخوانید. دقت کنید می گوید با امام، این طائفه از روایات به خاطر حضور امام دو رکعت می شود و اگر این امام نباشد نماز ظهر باید خواند چهار رکعت ولو به جماعت و با امام بخوانید یعنی یک امام دیگری ،پس آن امام جمعه یک چیز دیگریست با آن امامی که جماعت می خواند فرق دارد، فرقش چیست؟ آن معصوم یا منصوب من قبَل معصوم است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ:« سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّلَاةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَقَالَ أَمَّا مَعَ الْإِمَامِ فَرَكْعَتَانِ وَ أَمَّا مَنْ يُصَلِّي وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ بِمَنْزِلَةِ الظُّهْرِ يَعْنِي إِذَا كَانَ إِمَامٌ يَخْطُبُ فَإِنْ لَمْ يَكُنِ الْإِمَامُ يَخْطُبُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ وَ إِنْ صَلَّوْا جَمَاعَةً[7] ، مرحوم کلینی یکی از مشایخ مهمش محمد بن یحیی العطار هست، محمد بن الحسین محمد بن حسین بن ابی الخطاب هست امامی ، و عثمان بن عیسی الکلابی هست این عثمان بن عیسی کلابی مستبصر شد و علی قولٍ از اصحاب اجماع است، حضرات فقها به روایات ایشون تمسک می کنند و اصحاب رجال هم توثیقش می کنند ،چرا هم کسانیکه روایت از اهل سنت ( عامی) نقل میکنند چه کسانیکه فقط از شیعه نقل میکنند از او روایت آورده اند؟چون روایاتی که نقل می کند در زمان استبصار بوده و و الا اگر عامی بود که از معصوم نقل نمی کرد، نظرات شیعه نقل نمی کرد. سماعة بن مهران نیز از ثقات است. « مع الامام فرکعتان اما من یصلی وحده...» دو رکعت است و ام این کلمه «وحده» خیلی مهم است معنی وحدت در فقه الحدیث، یک کلماتی هستند کلیدی اند جان روایت از آنجا بیرون می آید و کسی که وحده هست یعنی بدون آن امامی است که گفتیم به همراهش دو رکعت خوانده می شود، آن کسانی که منفرد ، خودش نماز می خواند منفرد از آن امام، باید چهار رکعت بخواند همانند ظهر، اینجا منزله یعنی دیگر نماز جمعه نیست. یعنی اگر امامی است که خطبه می خواند دو رکعتی است و اگر امام خطبه خوان نیست هر چند نماز را به جماعت بخواهی بخوانی باید نماز ظهر چهار رکعتی بخوانی. پس اون کلمه «وحده» یعنی بدون آن امام.

من یک بار دیگر این روایت را تحلیل می کنم یک نکته هست عرض کنم ،اگر چه به جماعت می خواند یک امامی هست اما دیگر آن امام نماز جمعه نیست. حالا شما دقت کنید چه فرقی هست بین امام نماز جمعه و امام جماعت چه فرقی هست؟ یا امام معصوم یا منصوب مِن قبَل امام معصوم است. پس بنابراین نماز جمعه در زمان غیبت که امام معصوم نیست و اقامه نماز جمعه نمی کند و منصوب از سوی او برای نماز جمعه نیست حرمت دارد و نماز جمعه باطل است.

نکته: این کلمه «یعنی» امام گفته؟ امام صادق گفته؟ یا کلام سماعة بن مهران هست؟ نوعا امام « یعنی» استفاده نمیکنند در عوض عباراتی همچون «أعنی » یا « اُرید» یا امثال اینها می آورند که بیان کنند منظور من چنین است ، احتمال قریب به یقین خود سماعة بن مهران «یعنی» افزوده است و نظر خودش بیان میکند. این کلمه «یعنی» در آخر روایات برای راویست که از امام نقل می کند لذا اینجا بیان شده که این (یعنی) به احتمال بسیار زیاد که به نظر ما قطعیست این عبارت سماعة بن مهران است که منظور امام را دقیق فهمید «وحده» یعنی نماز بدون آن امام که بهمراه او دورکعتی نماز می خواندیم و بدون اون باید نماز ظهر چهار رکعتی خوانده شود ولو اینکه جماعت بخوانیم با یک امام دیگر که امام جمعه نیست. کدام امام است که نماز جمعه با او دو رکعتی می شود و وجود نداشته باشه نماز چهار رکعتی می شود و امام جمعه امام جماعت هم باشد ؟ امام جمعه ایست که دارای ویژگی باشد، ویژگیش چیست؟ نتیجه می گیرند یا عصمت دارد یا منصوب از طرف معصوم.

این طائفه ای از روایات بود که این حضرات بیان کردند پنج استدلال کردن بر حرمت تکلیفی و بطلان صلات جمعه و عدم إجزاء از صلات ظهر الجمعه و این استدلال ها را تقریر کردند و خیلی پافشاری کردند الان هم برخی از انجمن هایی هستند که می گویند نماز جمعه حرام هست واجب نیست ،باطل هست، خدمتتون که عرض کنم مجزی نیست این نگاه فقهی دارند حالا با هر شرایطی اما این استدلالات درست است یا درست نیست هر پنج استدلال اشتباه است .

 


logo