1404/02/31
بسم الله الرحمن الرحیم
تراکم ظنون/مقاصدالشریعة / المفاهيم
موضوع: المفاهيم/مقاصدالشریعة /تراکم ظنون
تعریف تراکم ظنون
پس از بررسی لغوی واژههای «ظن» و «تراکم»، به تعریفی برای «تراکم ظنون» میرسیم:
تراکمُ الاحتمالاتِ المتکثّرةِ البالغِ حدّاً یورثُ یقیناً عقلائیاً علی المَؤدّی المشترَک لها.
این تعریف، نه حد و رسم منطقی، بلکه شرحالاسم است و در این مقام کفایت میکند.
شیخ انصاری در بحث خبر واحد میپذیرد که احتمال خطا یا کذب در آن منتفی نیست؛ و اگر چنین نبود، مفید یقین است. اما اگر اخبار متعددِ موثّق، مؤدایی مشترک را تأیید کنند، میتوانند به یقین عقلایی منتهی شوند[1]
. در اینجا، مدلول تواتر لفظی یا مضمونی، موجب قطع میگردد و بهتبع آن، حجت محسوب میشود.
میرزای نائینی این مبنا را در تحلیل حجیت اجماع پذیرفتهاند.[2]
همترین پرسش در اینجا آن است که: آیا میتوان احتمال داد همهی این فقها دچار خطا شده باشند؟ پاسخ منفی است؛ و همین پاسخ، پشتوانهی عقلایی حجیت اجماع از منظر تراکم ظنون بهشمار میآید.
بنابراین، اگر تراکم ظنون موجب قطع شود، جایگاه آن در فرآیند استنباط فقهی نیز استوار خواهد بود.
شهید صدر به حجیت تراکم ظنون خرده گرفتهاند و گفتهاند: چون هر ظن، بهتنهایی مفید یقین نیست، جمع آنها نیز چیزی بیش از آن نخواهد بود؛ چنانکه هزاران عدد صفر نیز، در کنار هم، ارزش عددی ندارند. اما در پاسخ میتوان گفت که یقین دو گونه است:
تراکم ظنون نهتنها مفهومی روانشناختی یا تجربی، بلکه قاعدهای کارآمد در فرآیند استنباط فقهی و کشف مقاصد شریعت است؛ قاعدهای که گرچه در اصول فقه عنوان مستقلی نیافته، اما حضور مؤثر آن در مبانی اجماع، تواتر، و برخی امارات معتبر، بر جایگاه جدی آن در نظام اجتهاد گواهی میدهد.
میتوان نتیجه گرفت که تراکم ظنون، گرچه در ظاهر، مجموعهای از ظنون غیرحجت است، اما در بُعد عقلایی، میتواند موجب یقین شده و از همینرو، موضوع حجیت و احتجاج قرار گیرد. این یقین، هرچند عقلی ـ فلسفی نیست، اما در عرف عقلاء محل اعتماد و اتکاست؛ و همین، برای اعتبار آن در فرآیند اجتهاد کفایت میکند.