درس اصول استاد علیاکبر رشاد
1403/01/27
بسم الله الرحمن الرحیم
مبحث مقاصد الشریعه
موضوع: مبحث مقاصد الشریعه
نمایه ای از درس
عموم فقهای ما در استنباط حکم شرعی به ارتکازات متشرعه تمسک کرده و آن را حجت می دانند. چگونه چیزی که برای کشف حکم حجت است برای کشف مقاصد شریعت و احکام حجت نباشد؟ ارتکاز متشرعه آن است که جان انسان در دین ارزشمند است و بسیاری از احکام شرعی مانند قصاص برای حفظ جان انسان ها صادر شده اند. ارتکاز متشرعه آن است که دین برای برپایی عدل و داد و همچنین استقرار اخلاق و فضائل در جامعه آمده است. این امور گرچه با ادله دیگر شرعی مانند آیات و روایات نیز اثبات شده اند ولی ارتکاز متشرعه نیز آنها را اثبات می کند.
اسلوب دهم
برای کشف مقاصد شریعت ارتکازات متشرعه است. یعنی یک رشته مفاهیم و معارف و مناسک شرعی در اذهان و ضمایر قاطبه متشرعه پیوسته راسخ بوده و هست و این رسوخ عقلی نیست بلکه از جهت تشرعی است که ایشان دارند. ممکن است ارتکازات متشرعه با پاره ای دیگر از قواعد فهم متن خلط شود. این مفاهیم راسخه اگر خاستگاه عقلی و برهانی یا عرفی و عقلایی داشته باشند ارتکازات متشرعه به شمار نمی آیند. برای نمونه عقلاء فارغ از اینکه متشرع باشند یا نباشند به خبر ثقه اعتماد می کنند از این رو اعتماد به خبر ثقه را نمی توان از جمله ارتکازات متشرعه به شمار آورد. یا اگر در میان قومی یک امری عرف است از آنجا که سویه شرعی ندارد نمی توان آن را ارتکاز متشرعه دانست. به هر روی باید احتمال اطمینان بخشی بدهیم که منشأ و خاستگاه این ارتکاز شرع است. برای نمونه همه متشرعین از مسلمین، نماز صبح و مغرب و عشاء را به جهر می خوانند و این چیزی نیست که با عقل یا عرف قابل دریافت باشد. البته امور عقلی و عرفی نیز ممکن است از سوی شارع تایید و تقریر شده و حجت باشند ولی حجیت آنها از باب دیگری است نه از باب ارتکاز متشرعه. تفاوت ارتکازات متشرعه با اجماع هم در این است که در اینجا ارتکازات توده و قاطبه متشرعه ملاک است ولی در اجماع، همسازی و همسویی اهل حل و عقد یعنی علمای دین مناط و ملاک است. عموم فقهای ما برای استنباط حکم شرعی به ارتکازات متشرعه تمسک کرده و آن را حجت می دانند چگونه ممکن است چیزی که برای کشف حکم حجت است برای کشف مقاصد شریعت و احکام حجت نباشد؟ عموم متشرعین بر این باور هستند که جان انسان از نظر دین ارزشمند است و بسیاری از احکام شرعی مانند قصاص برای حفظ جان انسان ها صادر شده اند. همچنین باور دارند که دین برای برپایی عدل و داد آمده است. و همچنین دین آمده است تا اخلاق و فضائل در جامعه مستقر شوند. این امور گرچه با ادله دیگر شرعی مانند آیات و روایات نیز اثبات شده اند ولی ارتکاز متشرعه نیز آنها را تایید می کند.
اسلوب یازدهم
برای کشف مقاصد شریعت رجوع به علوم است. اسالیب کشف مقاصد شریعت هر کدام ضوابط و قلمرو خاص خود را دارند و همه برای کشف هر نوع غایت و مقصدی کاربرد ندارند. اسلوب رجوع به علوم نیز مطلق نبوده و اینگونه نیست که هر علمی درباره هر مقصد و غایتی در احکام نظری داد برای ما حجت باشد. گرچه گزاره های علمی متطور و ابطال پذیر هستند و نمی توان یک امر ملکوتی چون دین را به یک پدیده بشری چون علم پیوند زد ولی به هر روی علم موجب یقین است و یقین ذاتأ حجت است. این اسلوب راهکاری است که هم نباید در کاربست آن جانب احتیاط را فروگذاشت و هم نباید به دامن افراط و تفریط فروغلطید.