استاد رسول رسا
1403/01/16
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدّمات (تجسّم اعمال)/ شرح جامع السعادات/اخلاق نظری
موضوع: اخلاق نظری/ شرح جامع السعادات/ مقدّمات (تجسّم اعمال)
خلاصهای از بحث سابق:
بحث درباره این بود که عمل همان جزا و پاداش است؛ یعنی بحث تجسّم اعمال و تجسّد آن. ایشان طرفدار همین نظریّه هستند که عمل همان جزا و پاداش است و دوگانگی نیست بلکه بین عمل و جزا علیّت است. برای همین است کسی که مال یتیمی میخورد همین الآن دارد آتش میخورد. اولیاء الله میبینند که دارد آتش میخورد؛ پس معلوم است این همان است، یعنی عینیّت که عمل همان پاداش است درست است چیزی دیگری نیست بلکه همان است.
مثالی برای تجسّم اعمال:
و منه یظهر أنّه قد یسرّك في عالم ما یسوءك في عالم آخر، فاللذّات الجسمانیّة التي تسرّك في هذا العالم تظهر في دار الجزاء بصورة تسوؤك و تؤذیك و ترکها و تحمّل مشاقّ العبادات و الطاعات و الصبر علی المصائب و البلیّات یسرّك في عالم الآخرة مع کونها مؤذیةً في هذا العالم.[1]
از این مطلب اخیر (که توضیح داده شد: چیزی در یک عالمی صورتی دارد و در عالمی دیگر صورتی دیگر دارد؛ مثلاً در عالم خواب میبیند که دارد گریه میکند و حال اینکه بدی نیست ناراحت نشود این همان سرور و شادی است که در عالم خواب به صورت گریه خودش را نشان میدهد) آشکار و ظاهر میشود که گاهی آن چیزی که تو را در عالمی مسرور و خوشحال میکند، تو را در عالم دیگری بدحال میکند؛ پس لذّات جسمانی که تو را در این دنیا مسرور میکند در دار جزا و قیامت به صورتی ظاهر و آشکار میشود که تو را ناراحت و اذیّت میکند (اینجا چیز لطیفی میخوردیم و مایه خوشحالی بود، مثلاً خمسش را نداده مال یتیم را خورده است و از مال حرام لذّت برده است، اینجا به صورت زیبا و لذّتبخش است امّا همین در آخرت برایش وزر و وبال و موجب اذیّت و ناراحتی اوست. لذّتهای حرام مثل شراب که شخص لذّت میبرد ولی همین در قیامت بر عکس میشود، در رابطه با عبادات همینطور است. انسان روزه که میگیرد گرسنگی و تشنگی را تحمّل میکند در ظاهر بدن و جسم نمیپذیرد وقتی گرسنه است غذا میخواهد وقتی تشنه است آب میخواهد، در ظاهر اذیّت میشود و سختی میکشد و کلفت و زحمتی برایش دارد ولی همین در قبر و در قیامت تبدیل به نور و نورانیّت میشود. میگوید من به واسطه تحمّل گرسنگی و تشنگی که چیزی هم نبود در قبالش خداوند چیزی به من داده است که قابل تصوّر نیست؛ نه عذاب خدا قابل تصوّر است نه ثواب خدا. هیچ کدام نمیتوانیم ترسیم کنیم و آنچه هم که در آیات و روایات بیان شده است در حدّ فهم است و الّا باید رفت و آنجا را دید چون لمسکردنی و دیدنی است و توصیفکردنی نیست) و ترک این لذّات جسمانی و تحمّل مشقّتهای عبادات و طاعات و صبر بر مصیبتها و بلیّات، تو را در عالم آخرت خوشحال میکند با اینکه اینها در این دنیا تو را اذیّت میکرد («الدُّنْيَا دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحفُوفَةٌ»[2] کسی که در دنیا دنبال این باشد که رفاه و آسایش و آرامش دائم داشته باشد چنین چیزی برای این دنیا قرار داده نشده است، نداریم و نداشتیم و نخواهیم داشت کسی که تمام زندگیاش همیشه صد در صد بر وفق مرادش باشد، امتحانها داریم بلیّات و گرفتاریها داریم. طرف گاهی غبطه میخورد که فلانی چقدر ثروت دارد ولی آنان که از زندگی خصوصی او خبر دارند میدانند که طرف میگوید ای کاش این ثروت را نداشتم عوضش یک فرزند و یک زن خوب داشتم).
ثمّ القائل بهذا المذهب قد یطلق علی هذه الصورة اسم الملك إن کانت من فضائل الأخلاق أو فواضل الأعمال و اسم الشیطان إن کانت من أضدادها و قد یطلق علی الأولی اسم الغلمان و الحور و أمثالهما و علی الثانیة اسم الحیّات و العقارب و أشباههما. و لا فرق بین الإطلاقین في المعنی و إنّما الاختلاف في الاسم.[3]
کسی که قائل به تجسّم اعمال است گاهی بر این صورت (صورت برزخی) اسم ملک و فرشته را اطلاق میکند اگر آن صورت برزخی از فضایل اخلاق یا اعمال با فضیلت باشد و اگر آن صورت برزخی از اضداد فضایل اخلاق یا فواضل اعمال باشد، اسم شیطان را اطلاق میکنند و گاهی اسم غلمان و حور و امثال آن را روی فضایل اخلاق یا فواضل اعمال میگذارند و بر اضداد آن اسم مار و عقرب و مانند آن میگذارند (چیزهایی که نماد خوبی حساب نمیشود بلکه نماد پلیدی و تاریکی و توحّش حساب میشود) و فرقی بین این دو اطلاق و کاربرد در معنا نیست (که یک جا برای خوبیها گفتهاند فرشته و ملک و یک جا گفتهاند غلمان و حور، یا در آن قسمت شیطان گفتهاند و یک عدّه اسم مار و عقرب و امثال آن گذاشتهاند) و همانا اختلاف تنها در اسم است.
و هذا المذهب یرجع إلی القول بتجسّد الأعمال بصورة مأنوسة مفرّحة أو صورة موحّشة معذّبة. و قد ورد بذلك أخبار کثیرة. منها: ما روی أصحابنا عن قیس بن عاصم عن النبيّ (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) أنّه قال: «يَا قَيْسُ إِنَّ مَعَ الْعِزِّ ذُلّاً وَ إِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ إِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً وَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيباً وَ إِنَّ لِكُلِّ حَسَنَةٍ ثَوَاباً وَ لِكُلِّ سَيِّئَةٍ عِقَاباً وَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَاباً وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ أَنْتَ مَيِّتٌ فَإِنْ كَانَ كَرِيماً أَكْرَمَكَ وَ إِنْ كَانَ لَئِيماً أَسْلَمَكَ ثُمَّ لَا يُحْشَرُ إِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُبْعَثُ إِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْأَلُ إِلَّا عَنْهُ فَلَا تَجْعَلْهُ إِلَّا صَالِحاً فَإِنَّهُ إِنْ صَلَحَ آنَسْتَ بِهِ وَ إِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشُ إِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُك».[4]
و این مذهب (که عمل نفس الجزاست) به نظریّه تجسّد و تجسّم اعمال بر میگردد به صورتی که مأنوس و شادیبخش است اگر خوب باشد یا صورتی است که وحشتآفرین و عذابدهنده است. (عرض کردیم یکی از علما توفیق پیدا کرده بودند که تمام رذایل اخلاق از وجود ایشان بیرون رود، سر سجّاد بودند دیدند از وجودشان گرگی گرازی موشی خارج میشود، اگر ما باشیم چیزی نمیبینیم ولی ایشان میدیدند که رذایل به صورت حیوان از او بیرون میشوند. اگر کسی خیلی بدخو و درنده باشد مثل اسرائیلیها، تجسّمشان به صورت گرگ است یا آدمی که غرق شهوات است به صورت خوک جلوه میکند، آدمی که خیلی مکّار است به صورت روباه جلوه میکند) و به تحقیق اخبار زیادی درباره تجسّد اعمال وارد شده است. یکی از آنها روایتی است که اصحاب ما از قیس بن عاصم از پیغمبر خدا نقل کردهاند که ایشان گفتند: ای قیس با عزّت ذلت و خواری است و با حیات و زندگی مرگ است (با هم عجین شدهاند. کسانی که عزّتهای ظاهری دارند اینها در واقع عزیز نیستند. معنای دیگرش این است که شخص گاهی خوب و عزّتمند است ولی همین عزّت یک مرتبه تبدیل به ذلّت شده است، تا دیروز عزیز بود سالها رئیس جمهور بود یک مرتبه ورق بر میگردد و عزیز میشود ذلیل و محبوب میشود مبغوض. پس به این عزّتها دل نبندد و با آنها خوش نباشد، همانطوری که حیاتش جاودانی نیست. البتّه اگر کسی اهل معصیت نباشد و بنده خدا باشد همیشه عزیز است و لو در ظاهر تحویل نگیرند و عزیزش ندانند و به ظاهر مال و ثروت و مکنت و مقام و عنوانی نداشته باشد. بعضی اینقدر سادهاند تصوّرشان این است که اینهایی که در دنیا خیلی تحویلشان میگیرند و عزیزند در آخرت هم عزیزند، ما هم که کسی ما را آدم حساب نمیکند در آخرت هم کسی ما را آدم حساب نمیکند بعد همان شخص خواب میبیند که قیامتی بر پا شده است شخصی که در دنیا خیلی عزیز بوده و تحویلش میگرفتهاند مأموران الهی آمدند با کمال خفّت پرتش کردند و هیچ احترامی به او نگذاشتند. بعد کسی را آوردند با لباسهای مندرس ولی مأموران الهی تعظیم و تکریم کردند، دید ای دل غافل کجا هستم من؟ آنجا این حسابها نیست اصلاً کاملاً جریان دیگری است، اصلاً اگر آن گونه بود عادلانه نبود. بله یک عدّه هستند تحویلشان میگیرند پیش خدا و بندگان خدا عزیزند آن عزّتشان در قیامت هم هست چون عزّت الهی است نه شیطانی. ولی آنان که عزّت الهی ندارند آنجا عزّت نخواهند داشت. اگر عمل و نورانیّت داشت عزیز است و الّا ذلیل است. برای همین مواظب باشید، بعضی اولیاء الله گمنام هستند بین مردم ممکن است یک دستفروش باشد البتّه نه دستفروشی که سدّ معبر کرده باشد که عملی حرام است، اولیاء الله گمنامند و کسی شاید جواب سلامش را ندهد، ولی نکند یک وقت به واسطه بی احترامی به او گناهکار شویم، بله در برابر متکبّر نباید متواضع بود. بعضی تشخیص نمیدهند کجا تواضع داشته باشند کجا نداشته باشند کجا حرف بزنند کجا حرف نزنند کجا بلند حرف بزنند کجا آرام حرف بزنند کجا عصبانی شوند کجا عصبانی نشوند، گاهی خشم و غضب برای خداست که در مورد امیرالمؤمنین علیهالسلام گفته شده است: «إِنَّهُ خَشِنٌ فِي ذَاتِ اللَّه»[5] در راه خدا باشد خشونت مقدّس است ولی اصل این است که با لطافت و نرمی و مهربانی برخورد کنیم. یک وقت نکند بی احترامی کنیم و بعداً متوجّه شویم از اولیاء الله بوده است و ما خبر نداشتهایم. بالاتر از این خود آقا امام زمان علیهالسلام در بازارها رفت و آمد میکنند و مردم نمیشناسند و طرف یک وقت بی احترامی میکند و نادانسته به امام زمانش اهانت میکند) و با دنیا آخرت است (این دو با هم عجین شدهاند) و برای هر چیزی حسابرسی است و برای هر چیزی نگهبانی است و برای هر مدّتی (مرگ) زمانی هست (یعنی هر زمانی یک پایان و انتهایی دارد یا برای هر مرگی زمانی است) ای قیس ناگزیر است برای تو از قرین و رفیق (که ملازم توست و نمیتوانی از خودت جدا کنی) دفن میشود با تو در حالیکه زنده است و دفن میشوی با او در حالیکه مردهای پس اگر آن قرین گرامی و کریم باشد تو را گرامی خواهد کرد و اگر لئیم و پست باشد تو را به فنا میدهد سپس محشور نمیشود آن قرین مگر با تو و محشور نمیشوی مگر با او و سؤال نمیشوی مگر از او، پس قرار نده آن قرین و رفیق را مگر صالح (اینکه همیشه با توست و مایه عزّت یا مایه ذلّت و خواری میشود، مراقب باش که صالح باشد) پس آن قرین صالح باشد انس و آرامش با او پیدا میکنی و اگر قرین تو فاسد باشد وحشت نمیکنی مگر از او و آن قرین فعل و عمل توست (در روایات داریم که عمل میآید و میگوید من نماز تو و فلان عمل خیر توأم، همین عمل باعث میشود که قبر روضة من ریاض الجنّة بشود و اگر فاسد باشد حفرة من حفر النیران میشود. برای همین بعضی خوبها که به خواب انسان میآیند میبینید که گلستانی عالی و زیبا و با صفا دارند).
و منها: ما استفاض من قولهم (علیهمالسلام): «إنّ من فعل کذا خلق اللّه- تعالی- ملکاً یستغفر له إلی یوم القیامة»[6] .و منها: ما ورد «الْجَنَّةُ قِيعَانٌ وَ غِرَاسُهَا سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِه»[7] . و منها: ما روي «خلق الکافر من ذنب المؤمن»[8] . و منها قولهم «المرء مرهون بعمله»[9] . و منها: قوله (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم): «الَّذِي يَشْرَبُ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ إِنَّمَا يُجَرْجِرُ فِي جَوْفِهِ نَارَ جَهَنَّم»[10] . و یدلّ علیه قوله- سبحانه: ﴿و إِنَّ جَهَنَّمَ لمحِیطَةٌ بالکَافِرِینَ﴾[11] . و ربّما کان في قوله- تعالی: ﴿وَ لا تُجزَونَ إِلاَّ مَا کُنتُم تَعمَلُونَ﴾[12] و قوله- تعالی: ﴿إِنَّما تُجزَونَ مَا کُنتُم تَعمَلُونَ﴾[13] إشارة إلیه حیث قال عزّوجلّ: «ما کنتم» و لم یقل بما کنتم.[14]
و از آن روایات آن اخبار مستفیضهای[15] است از قول اهل بیت علیهمالسلام که گفتهاند: «همانا کسی که فلان کار را انجام دهد خداوند متعال ملکی را خلق میکند که تا قیامت برای او استغفار میکند (جالب است در همین دنیا برای او قرار داده است نه اینکه در قیامت پاداش داده شود، قبل از قیامت در قبرش ملک به عیادتش میآید و در همین دنیا برای او استغفار میکند. پس این جزا شد نفس العمل که عبارة أخرای این عیادت شد عیادت ملک و استغفارش. البتّه ممکن است بعضی همین جا متّه به خشخاش بگذارند و بگویند این اثر آن عمل است و خود عمل نیست. میگوییم آیه قرآن را چه میکنید؟ که میگوید: ﴿فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَه وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾[16] کسی که ذرّهای خیر انجام دهد آن را میبیند خود عمل را میبیند نه اثر و ثوابش و پاداشش را).
و از آن روایات است آنچه وارد شده است که بهشت نرم و هموار است (بعضی قیعان به دشت معنا کردهاند که همان معنای هموار بودن را میدهد) و نهال آن سبحان ربّي العظیم و بحمده است (اگر میخواهی در آنجا دشت با درخت داشته باشید نهالش این ذکر است که باید از الآن بکاری). و از آن روایات روایتی است که گفته است: خداوند خلق کرده است کافر را از گناه مؤمن. و از آن روایات روایتی است که میگوید: انسان در گرو عمل خودش هست و از آن روایات است آن روایتی که پیغمبر گفتند کسی از ظرف طلا و نقره مینوشد آتش جهنّم را در شکم خودش داخل میکند (نه اینکه قیامت باشد و آتش جهنّم وارد شکمش شود) بر این مطلب (تجسّم اعمال) قول خداوند متعال که گفت: جهنّم احاطه به کافران دارد (یعنی همین الآن جهنّم احاطه دارد نه در قیامت. پیغمبر و اولیای دین همین الآن میبینند که آتش بر کفّار احاطه دارد) و چه بسا در قول خداوند متعال که «جزا و پاداش داده نمیشوید الّا همان چیزی که عمل میکردید» و قول دیگر که «همانا جزا داده میشوید آنچه را عمل میکنید» اشاره به تجسّم اعمال باشد. چون خداوند متعال گفتهاند ما کنتم و نگفتهاند بما کنتم (یعنی عملتان همان پاداش است. اگر بما کنتم بود که به سبب آنچه انجام دادهاید پاداش میگیرید معنا میشد ولی «ما کنتم» معنایش این است که عمل و پاداش دو روی یک سکّه هستند).