1404/03/12
بسم الله الرحمن الرحیم
مراجعه 68 ، احادیث وصایت
موضوع: مراجعه 68 ، احادیث وصایت
مراجعه 68: احادیث وصایت
امام شرف الدین در مورد وصایت امیرالمومنین (ع) به روایاتی استناد کردند. ابومریم اعظمی ناقد کتاب «المراجعات» سند این روایت را ضعیف و غیر قابل احتجاج دانسته است.
در مورد این روایت گفته شد که صرف نظر از سند این روایات، احتجاج به آنها صحیح است زیرا اولا مجموعه روایاتی که در منابع فرقین نقل شده بیش از 20 نفر از صحابی نقل شده است و طبق مبنایی که 10 راوی را متواتر می داند، این روایات نیز متواتر هستند. ثانیا طرق این روایات متعدد است و تعدد طرق یکی از عواملی است که ضعف روایات را در صورت مجهول بودن، مرسل بودن، تلیس و مانند آن را جبران می کند. ثالثا: اصل وصایت امیرالمومنین (ع) امری مسلم بوده است تا جایی که در ابیات شاعران نیز به وفور آمده است. رابعا: مقصود از وصایت، وصایت تدبیری است که همان شان خلافت است. خامسا: گفته شد مضمون این روایات در روایات صحیح دیگر آمده است و این خود یکی از قواعد اعتبار بخشی به این روایات است.
نقد ابومریم اعظمی بر سند روایت بریده
در ادامه به بررسی سندی حدیث بریده به عنوان نمونه می پردازیم. در این روایت پیامبر اکرم (ص) فرموند: «لکل نبی وصی و وارث و ان وصی و وارثی علی بن ابی طالب». سند این روایت چنین است: محمد بن حمید رازی از سلمه بن ابرش از ابن اسحاق از شریک بن عبدالله از ابی ربیعه ایادی از ابن بریده از بریده روایت کرده است.[1] ابومریم اعظمی نسبت به سند این روایت مناقشاتی درباره برخی افراد کرده و بعد می گوید اینها مهم نیست، آنچه این حدیث را از کار می اندازد «محمد بن حمید رازی» است. وی از سوی عالمان رجالی تضعیف شده است مانند اینکه ابوزرعه، ابن خراش و علی بن مهران، وی را تکذیب کرده و یعقوب بن شیبه گفته است در احادیث وی منکر زیاد است. بخاری گفته است «فیه نظر» و نسائی گفته «لیس بثقه». وی بعد می گوید: احمد بن حنبل و ابن معین وی را توثیق کرده اند، اما طعن های بیان شده، نسبت به این توثیقات ارجح است. وجه آن این است که قدح و جرح بیان شده درباره وی مفسر است (مانند اینکه گفته اند متهم به کذب است)، و در تعارض توثیق و قدح مفسر، قدح مفسر مقدم است.[2]
توثیقات محمد بن حمید رازی
محمد بن حمید از نظر مذهب سنی است. قاعده این است که هر گاه نزد ما و اهل سنت، راویی اجماعی باشد، بلا شک مورد قبول است و نیز اگر همه رجال یک راوی را تضعیف کنند، سخن او غیر قابل استناد است. اما کسانی که از جهاتی توثیق شده و برخی وی را تضعیف کرده اند، نیاز به بررسی دارد. اما استناد به چنین حدیثی مبنایی خواهد بود. بر این اساس خصم نمی تواند بگوید چون این حدیث از نظر من اعتبار ندارد، پس استناد شما هم باطل است.
نکته دیگر اینکه درباره محمد بن حمید توثیق هایی نیز آمده است که نیازمند بررسی است. ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» درباره وی چنین آورده است.
یحیی بن معین (که از شخصیت های درجه اول در جرح و تعدیل است) و احمد بن حنبل وی را توثیق کرده اند. ابن ابی خیثمه می گوید: از یحیی بن معین درباره محمد بن حمید سوال شد، در جواب گفت: «ثقه لاباس به، رازی کیس». ابن جنید از شاگردان ابن معین گفته است ابن معین وی را توثیق کرده و روایاتی که وی نقل می کند را خرده گرفته اند، اما ابن معین می گوید روایاتی که از او نقل می کنند از او نیست و او حرف دیگران را نقل می کند. ابوالعباس بن سعید می گوید از طیالشی شنیدم که می گفت محمد بن حمید ثقه است. ابو حاتم رازی از یحیی بن معین نقل کرده که گفته است: وی در بغداد بر ما وارد شد و کتاب یعقوب قمی را از وی دریافت کردیم. احمد بن حنبل نیز با ما بود، و ما جز خیر از او ندیدم. ابوقریش محمد بن جمعه می گوید من در مجلس اسحاق ساقانی بودم او از محمد بن حمید روایت نقل کرد. به او گفتن آیا از ابن حمید حدیث نقل می کنی؟ گفت چرا نقل نکنم در حالی که ابن میین و احمد بن حنبل از وی روایت نقل کرده اند. به محمد بن یحیی زهلی گفتم نظرت درباره محمد بن حمید وی چیست؟ گفت مگر نمی بینی که از او حدیث نقل می کنم. عبدالله بن احمد از پدرش نقل می کند تا وقتی محمد بن حمید در ری بود، علم در آنجا زنده بود. بعد گفته است نزد پدرم آمد و وقتی محمد بن حمید رفت اصحاب پدرم درباره احادیثی که وی نقل کرده پرسیدند، پدرم گفت: آنچه از ابن مبارک و جریر نقل کرده است صحیح است اما آنچه از اهل ری نقل کرده است را نمی شناسم.
« وقال بن أبي خيثمة سئل بن معين فقال ثقة لا بأس به رازي كيس وقال علي بن الحسين بن الجنيد عن ابن معين ثقة وهذه الأحاديث التي يحدث بها ليس هو من قبله إنما هو من قبل الشيوخ الذين يحدث عنهم وقال أبو العباس بن سعيد سمعت جعفر بن أبي عثمان الطيالسي يقول بن حميد ثقة كتب عنه يحيى وروى عنه من يقول فيه هو أكبر منهم وقال أبو حاتم الرازي سألني يحيى بن معين عن بن حميد من قبل أن يظهر منه ما ظهر فقال أي شيء ينقمون منه فقلت يكون في كتابه شيء فيقول ليس هذا هكذا فيأخذ القلم فيغيره فقال بئس هذه الخصلة قدم علينا بغداد فأخذنا منه كتاب يعقوب القمي ففرقنا الأوراق بيننا ومعنا أحمد فسمعناه ولم نر إلا خيرا»[3]
محمد بن حمید رازی از رجال ابی داود، ترمذی و ابن ماجه است و در این سنن از وی حدیث نقل کرده اند. همچنین بسیاری از حفاظ برجسته اهل سنت علاوه بر احمد بن حنبل و یحیی بن معین از وی حدیث نقل کرده اند مانند ابی خداش، محمد ابن اسحاق ساقانی، محمد بن یحیی زهلی، صالح بن اسدی، نصر حافظ، حسن بن علی معمری، عبدالله بن احمد بن حنبل، ابی الدنیا، محمد بن جریر طبری، عبدالله بن بغوی از وی حدیث نقل کرده اند یعنی شیخ اینان است.
قدح های محمد بن حمید رازی
البته وی تضعیف هم دارد که همان است که ابو مریم نقل کردند. همچنین رازی گفته است من احادیث زیادی از وی دارم اما یکی از آنها را نقل نمی کنم. ابوزرعه گفته او دروغ می گفته است. ابن خراش نیز این را گفته است و از عده از حفاظ اهل ری هم نقل شده که وی را تضعیف کرده اند. « قال أبو القاسم بن أخي أبي زرعة سألت أبا زرعة عن محمد بن حميد فأومى بإصبعه إلي فمه فقلت له كان يكذب فقال برأسه نعم فقلت له كان قد شاخ لعله كان يعمل عليه ويدلس عليه فقال لا يا بني كان يتعمد قال أبو نعيم بن عدي سمعت أبا حاتم الرازي في منزله وعنده بن خراش وجماعة من مشائخ أهل الري وحفاظهم فذكروا بن حميد فأجمعوا على أنه ضعيف في الحديث جدا وأنه يحدث بما لم يسمعه وأنه يأخذ أحاديث أهل البصرة والكوفة فيحدث بها عن الرازيين»[4] .
ارزیابی
1. با توجه به توثیق ها و جرح هایی که نسبت به محمد بن حمید شده است آیا وی قابل اعتماد است یا نه؟ بخاری گفته «فیه نظر»، نسائی گفته: «لیس بثقه»، دیگران گفتند حدیث منکر نقل کرده است. تنها ابوزرعه گفته است که دروغ می گفته است. این سخن ابوزرعه پیامدی دارد که قابل قبول نیست، و آن اینکه اگر محمد بن حمید کذاب باشد، افرادی همچون ابن معین و احمد بن حنبل و دیگران که وی را توثیق کرده اند زیر سوال می روند. این شخصیت ها از افراد ضعف حدیث نقل می کنند اما از کذاب که روایت نقل نمی کنند.
2. اینکه در احادیث وی احادیث منکر وجود دارد همان توجیهی دارد که ابن معین گفته که وی ناقل حدیث است و نکارت حدیث ارتباطی به او ندارد.
3. گفته اند که ایشان گاه احادیثی را نقل کرده و تدلیس کرده و واسطه را انداخته است. اما اگر این اشکال وارد باشد، در مورد این حدیث وی وارد نیست، زیرا روایت او از شیخش معنعن نیست بلکه گفته است «سمعت و حدثت علی بن مجاهد»، و این عبارت دیگر مشکلی ندارد.
4. سخن جوزجانی که درباره وی گفته است: اعتقادی مذهبی اش ضعیف بوده است، درست نیست و معارض دارد و آن سخن احمد بن حنبل است که درباره وی گفته است «اثنی علیه خیرا لصلابته فی السنی».
5. آیت الله میلانی می فرماید: ابن عدی صاحب الکامل برای اثبات اینکه محمد بن اسحاق (صاحب سیره ابن اسحاق)، از شریک بن عبدالله روایت نقل کرده است، این حدیث وصایت را می آورد، و تنها همین را بیان می کند اما ابن عدی وقتی راویان دیگر که از شریک روایت نقل کرده است چند تا روایت نقل می کند. این نشان می دهد که وی این روایت را که از محمد بن حمید نقل شده پذیرفته است، و الا اگر کذب می دانست، به آن استناد نمی کرد. [5]
6. ابوعلی نبشابوری می گوید: به ابن خزمیه گفتم چرا از محمد بن حمید رازی که مورد وثوق احمد بن حنبل است روایت نقل نمی کنی؟ گفت: اگر احمد بن حنبل آن گونه که ما او را می شناسیم، او را می شناخت از او روایت نقل نمی کرد. اما این قدح نیز بی اعتبار است زیرا همان طور که بیان شد احمد بن حنبل وی را به گونه ای توثیق کرده است که نشان از اطلاع کامل از شخصیت وی دارد.
از مجموع آنچه نقل کردیم معلوم شد که اشکال ابومریم اعظمی درباره این روای صحیح نیست و وی نمی تواند او را به عنوان یک روای کاذب معرفی کند. نهایت باید گفت که مساله اختلافی است و ابومریم نمی تواند به امام شرف الدین خرده بگیرد که چرا به این حدیث استناد کرده است، بلکه تنها می تواند بگوید من آن را قبول ندارم.
موفق و سربلند باشید.