« فهرست دروس
درس امامت - کتاب المراجعات - استاد علی ربانی‌گلپایگانی

1403/09/28

بسم الله الرحمن الرحیم

مراجعه 59 و 60 نکات پایانی حدیث غدیر

موضوع: مراجعه 59 و 60 نکات پایانی حدیث غدیر

اشکال دیگر: بقای وجود مانع امامت دو امام، در زمان خلفای سه گانه

موضوع بررسی اشکالاتی است که نویسنده کتاب «الحجج الدامغات» بر کلام امام شرف الدین در مورد تاویل حدیث غدیر به بعد از خلفای سه گانه گرفته است. اشکال اول ابومریم این بود که گفته است: هیچ کس از عالمان اهل سنت درباره حدیث غدیر نگفته اند که حدیث دلالت بر امامت دارد منتها زمان آن مربوط به بعد از خلفای سه گانه است. آنچه در این باره در کتب اهل سنت آمده علی فرض است. در پاسخ گفته شد برخی از عالمان اهل سنت این دیدگاه را علی فرض بیان کرده اند اما برخی آن را پذیرفته اند.

اشکال دیگر این است که اگر امامت امیرالمومنین (ع) در زمان حضور نبی (ص) جایز نیست، و مانع آن حضور دو امام در یک زمان است که بر خلاف اجماع است، همین گونه امامت امیرالمومنین (ع) در زمان خلیفه اول و دوم و سوم با این مانع همراه است و لذا باید آن را مربوط به بعد از این خلفا بدانیم.

نقد و بررسی

اولا: همان طور که گفته شد امام شرف الدین، امامت امیرالمومنین (ع) در زمان پیامبر (ص) و به اذن آن حضرت را مانع نمی داند، و آنچه بیان کرده اند به صورت لو شرطی و از باب جدال است. ایشان گفته اند اگر بر فرض هم که این قول را قبول کنیم، این لازم را دارد که باید بلافصل بعد از نبی (ص) اتفاق بیفتد. « لو سلمنا بأن أولوية على بالإمامة لا يمكن أن تكون حالية لوجود النبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، فلا بد أن تكون بعد وفاته بلا فصل».[1]

ثانیا: بر فرض که بگوییم ایشان این دیدگاه را پذیرفته اند، وقتی می توان این قیاس را کرد که هر دو صورت مثل هم باشند اما اینجا فارق دارد، یعنی همانند اهل سنت قائل به خلافت خلفای سه گانه بود اما شیعه جانشینی خلفای سه گانه را قبول ندارد. بنابراین قیاسی که ایشان کرده بر مبنای علمای اهل سنت است نه شیعه.

 

اشکال: وجود مانع، رجحانی برای معنای محب و ناصر

ابویم می گوید: امامت امیرالمومنین (ع) نمی تواند در زمان حیات پیامبر (ص) باشد. در حدیث غدیر هم قیدی نیامده که مورد آن مربوط به بعد از وفات است. خب وقتی نمی توان این معنا را برای حدیث پذیرفت باید گفت که مراد از مولی در حدیث غدیر، معنای محب و ناصر است. به بیان دیگر این مانع رجحانی برای معنای محب و ناصر ایجاد می کند که معنای اولی بالتصرف آن را ندارد.

نقد و بررسی

اگر که قبول کنیم که امامت امیرالمومنین (ع) در زمان پیامبر (ص) ممکن نیست، در این صورت این رجحان صحیح است اما همان طور که گفته شد، امامت حالی امیرالمومنین (ع) در زمان پیامبر (ص) که به اذن ایشان باشد بلااشکال است.

 

اشکال: عدم اعتبار روایات تهنیت و ... و عدم دلالت آنها

امام شرف الدین چند شاهد بیان کردند که نشان می دهد امامت امیرالمومنین (ع) حالی و در زمان پیامبر (ص) هم بوده است. یکی احادیث تهنیت است که از سوی ابوبکر و عمر بیان شده که گفته اند : «أمسيت يا ابن أبي طالب مولى كل مؤمن و مؤمنة». دوم روایتی از عمر بن خطاب است که وقتی به وی گفته شد چرا نسبت به علی (ع) کاری انجام دادی که نسبت به دیگر صحابه انجام ندادی، گفت: چون او مولای من است. در روایت دیگری آمده است که دو نفر اعرابی پیش عمر آمدند تا خصومت بین آن دو را رفع کند. عمر آنها را به علی (ع) ارجاع داد، اما آنها با توهین گفتند: آیا قضاوت نزد او ببریم؟ عمر عصبانی شد و یقه اعرابی را گفته و گفت: وای بر تو می دانی او چه کسی است؟ او مولای تو و مولای هر مومنی است و اگر کسی ولایت او را نپذیرد مومن نخواهد بود.

ابومریم می گوید: اولا سند این روایات ذکر نشده و لذا معتبر نیستند، ثانیا مدلول آنها هم چیزی غیر از ولایت حالی به معنای محبت و نصرت نیست.[2]

نقد و بررسی

در مورد احادیث تهنیت، علامه امینی در الغدیر، بابی با عنوان حدیث تهنیت دارند و اسناد روایت را مورد بررسی قرار داده اند. حاصل آن این است که عده ای از علمای حدیث و تاریخ و تفسیر جریان تهنیت را نقل کرده اند. برخی آن را مسلم گرفته و سند را نیاورده اند، و برخی دیگر سندها را آورده اند. این روایت از چندین صحابی نقل شده است. بعد علامه امینی 60 نفر از عالمان اهل سنت را که این احادیث را در کتاب های خود نقل کرده اند آورده است.

ابومریم در اینجا می تواند نظر اجتهادی خودش را بیان کند، اما بالاخره عده ای از عالمان اهل سنت این حدیث را پذیرفته اند. علاوه بر اینکه طبق قاعده پذیرفته شده نزد اهل سنت، اگر چند روایت در مورد مطلبی داشته باشیم که سندها آنها دچار ضعف هایی مانند مجهول بودن، ارسال و مانند آن باشد (نه اینکه کسی متهم به کذب باشد)، تعدد طرق، آن ضعف را جبران می کند. این قاعده آن قدر پذیرفته شده است که کسانی مثل ابن تیمیه هم آن قبول کرده اند. سیوطی در «تدریب الراوی»، ص 84 و ابن صدیق الغماری در «فتح الملک العلی»، ص 151- 153 و نویسنده کتاب «مناهج المحدثین فی تقویه الاحادیث الحسن و الضعیف»، ص 19-22 این قاعده را بیان و شرح داده اند.

بنابراین سند این احادیث اولا قابل دفاع است، ثانیا بر فرض ضعف داشتن، تعدد طرق ضعف آن را جبران می کند.

از جهت دلالت نیز معنای محبت و نصرت نسبت به آنها صحیح نیست چرا که جریان محبت و نصرت امری جدیدی نبوده که بعد از خطبه غدیر صورت گرفته باشد. در مورد حدیث دوم نیز، احترام عمر اختصاصی به ایشان ندارد، بلکه برای همه مومنین است، مگر اینکه بگوییم محبت و نصرت خاصی که در حد محبت و نصرت پیامبر (ص) است مورد نظر است.

حدیث سوم نیز که در آن بحث قضاوت آمده است، اگر مراد از آن محت و نصرت عادی باشد در این صورت ربطی به مساله قضاوت نخواهد داشت، چون همه این را دارند. و اگر مراد امامت باشد صحیح است چرا که مساله قضاوت مورد نظر است. بنابراین یا باید بگوییم مراد معنای امامت است و یا بگوییم مراد محبت و نصرت نبی (ص) است که ملازم با امامت است.

 

ورود به مراجعه 61

مباحث حدیث غدیر در اینجا به اتمام رسید. شیخ سلیم در مراجعه بعدی از امام شرف الدین می خواهد که روایاتی که در منابع شیعه، امامت امیرالمومنین (ع) را بیان می کند ذکر کند. امام شرف الدین در این جا 40 روایت را نقل می کند، که انشاء الله در جلسه آینده به بیان آنها می پردازیم.


[1] المراجعات، امام شرف الدین، ص413.
[2] الحجج الدامغات، ابومریم اعظمی، ج2، ص576.
logo