1404/01/24
بسم الله الرحمن الرحیم
کلام و بحث اخلاق و معنویت، ملاک و معیار افعال اخلاقی
موضوع: کلام و بحث اخلاق و معنویت، ملاک و معیار افعال اخلاقی
لزوم جهان شمول بودن ملاک ارزش های اخلاقی
همه انسان ها به ارزش های اخلاقی معتقد هستند. در بحث ملاک و معیار افعال اخلاقی سخن در این مطلب نیست، بلکه سخن در منشا این ارزش های اخلاق است. آن منشا نیز نمی تواند امری متغیر و محدود باشد بلکه باید امری فراگیر و جهان شمول باشد و الا نمی تواند به عنوان ملاک و معیار فعل اخلاقی قلمداد شود.
زیست اخلاقی و نگرش اخلاقی
نکته دیگر اینکه در بحث اخلاقی باید مورد توجه قرار گیرد این است که گاه سخن از اخلاقی زیستن و گاه سخن از نگرش و باور به اخلاق است. بحث اول مربوط به بحث ما نیست و در علوم تربیتی و مانند آن بحث می شود. در بحث ملاک و معیار اخلاق، سخن در نگرش و باور به اخلاق است. به تعبیر دیگر در مباحث اخلاقی گاه سخن از رفتار بیرونی و گاه باور درونی است؛ گاه سخن از اعتباریات و گاه سخن تکوینیات است. اکنون بحث ما در زیست اخلاقی و بررسی علل آن نیست، بلکه بحث ما مربوط به نگرش و باور به اخلاق است.
در بحث ملاک و معیار اخلاقی در جستجوی پاسخ این سوال هستیم که آیا منشا اینکه همه بشر یک سلسله صفات یا افعال را اخلاقی می دانند چیست؟ مثلا همه عدالت را خوب و ظلم را بد می دانند؛ راستگویی را خوب و دروغگویی را بد می دانند. منشا این نگرش و باور آنها چیست؟ این مساله غیر از زیست اخلاقی است و لذا ممکن است افرادی باور به این امور اخلاقی داشته باشد، اما در مقام عمل آن ها را رعایت نکنند. این بحث دیگری است.
نقد و بررسی نظریه جامعه گرایی در اخلاق
جامعه گرایی و مساله نسبیت
در بررسی مکاتب اخلاقی، نقدی که بر مکتب لذت گرایی وارد بود این بود که لذت گرایی نمی تواند منشا اخلاق باشد، زیرا فراگیر نیست و تغییر می کند. اکنون در مورد دیدگاه جامعه گرایی می گوییم آیا جامعه را می توان به عنوان منشا اخلاق دانست یا نه؟ گفته شود در ابتدا باید پیش فرضی داشته باشیم و آن اینکه برای جامعه هویت مستقلی در مقابل هویت فرد قائل باشیم، اما اگر جامعه را امری صرفا ذهنی و انتزاعی بدانیم، در این صورت نمی توان یک امر ذهنی را منشا اثر گذاری دانست.
دو نگاه واقع گرایانه به جامعه می توانست داشت:
1. نگاه اول این است که جامعه یک واقعیت مستقل در کنار افراد دارد و آن واقعیت برتر و قاهر است.
2. نگاه دیگر این است که جامعه دارای واقعیت مستقل هست اما قاهر نیست بلکه هم فرد از جامعه تاثیر می گیرد و هم ممکن است جامعه متاثر از فرد شود. دیدگاه درست همین دیدگاه است و لذا گاه می شود فردی قوی در جامعه پیدا شده و آن را به سمت خود بکشاند. اما افرادی که اراده ضعیفی دارند معمولا تابع جامعه هستند.
طبق دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، جامعه بر اساس قرآن کریم، واقعیتی مستقل دارد اما اینگونه نیست که فرد همیشه تحت تاثیر آن باشد، بلکه فرد نیز هویت مستقلی دارد و می تواند بر جامعه تاثیر بگذارد.
در جوامع مختلف، آداب و اخلاق متفاوتی وجود دارد. این جوامع هم در حوزه زیستن و هم باورهای خود، با هم تفاوت هایی دارند. مثلا جامعه ای است که دشمنانی دارد و در حال مبارزه با آنان است. در چنین جامعه ای، همبستگی، وحدت، اخوت و برابری گل می کند و به عنوان ارزش های اخلاقی شناخته می شود. آنان چون می خواهند در مقابل دشمن بایستند، هرگونه شقاق و نزاعی را بد می دانند. اما وقتی این جامعه بر دشمنان خود پیروز شد، و مساله تقسیم غنائم (مادی و معنوی مانند تقسیم پست و مقام ها) پیش آمد، اختلافات شروع می شود. همانند این مساله در جریان سقیفه پیش آمد. مردمانی که در زمان پیامبر (ص) آن گونه تبعیت می کردند، در سقیفه به گونه ای دیگر عمل کردند. بنابراین جامعه ها مختلف می شود و تاثیر گذاری آنها نیز متفاوت است، و لذا نمی توان به یک سری ملاک و معیار ثابت، مطلق و فراگیر به عنوان اخلاق از طریق جامعه دست یافت.
نکته:
نقدی که در جلسه گذشته مطرح کردیم و میان رفتار اخلاقی و صفات اخلاقی تفکیک کردیم، و گفتیم این نظریه در مورد رفتار اخلاقی خوب است اما در مورد صفات نه، ممکن است جواب داده شود به اینکه هم رفتار و هم صفات انسان هر دو می تواند تحت تاثیر جامعه قرار گیرد و تغییر کند.
برخلاف واقعیت های تاریخی
نقد دیگر نظریه جامعه گرایی این است که این دیدگاه که اخلاق را تابع قهری جامعه می داند با واقعیت های تاریخی و اجتماعی سازگار نیست. ما می بینیم در طول تاریخ، افرادی پیدا شده اند که بر خلاف جامعه ای که در آن بوده اند حرکت کرده اند و حتی جامعه را به سمت خود کشانده اند. انبیای و اولیاء الهی این گونه بودند.
امام راحل اعجوبه و عطیه الهی
خاطره ای درباره امام راحل برای شما بگویم. امام راحل شخصیت عجیبی بودند. به یاد می آید در زمانی که حاج مصطفی فرزند ایشان به شهادت رسید، در مسجد اعظم از طرف آیت الله گلپایگانی مراسمی برگزار کرد. این در زمانی بود که به کسی اجازه نمی دادند درباره امام صحبت کند. مسجد اعظم پر از جمعیت بود و یک فضای رعب آور و ترسناک در میان مجلس حاکم بود. کسی در آنجا مرتب قرآن می خواند تا اینکه یکی از میان جمعیت بلند شد و گفت: یکی برود منبر. یکی از منبریهای خیلی مشهور قم، منبر رفتند. ایشان منبری خوب و عالمی بودند و متین صحبت می کرد. ابتدا مقداری حالت احساس مردم را ارضاء کرد و به بهانه ای چند مرتبه ای اسم امام را در مجلس بروند تا کمی مجلس آرام شد و بعد سخنرانی کردند.
امام راحل در چنین شرایط خفقان آوری دست به قیام زدند. برخی به امام راحل می گفتند چگونه می خواهی با عبا و تسبیح با رژیم شاه بجنگی؟ امام حقیقتا در زمان ما یک عطیه الهی بود که خداوند به این ملت داده بود. ایشان با کمال جرات و جسارت خطاب به شاه در مدرسه فیضیه فرمودند: « مردک کاری نکن که بگویم از این مملکت بیرونت کنند». در دوران انقلاب نیز امام با آن صلابت ویژه می فرمودند: «ما آمریکا را زیر پا می گذاریم». وقتی هم که آمریکایی ها رابطه خود را با ما قطع کردند، امام فرمودند: «اگر کارتر درعمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت بپا خاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بین المللی با یک چپاولگر عالَمخوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است»[1] .
نظریه دیگر در ملاک افعال اخلاقی: تکامل اجتماعی
نظریه دیگری که درباره ملاک و معیار ارزش های اخلاقی بیان شده نظریه تکامل اجتماعی مارکسیت است. این بحث انشاء الله در جلسه آینده بیان می شود.