« فهرست دروس
درس کلام استاد علی ربانی‌گلپایگانی

1403/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی شبهات فضای مجازی

 

موضوع: بررسی شبهات فضای مجازی

 

شبهه دوری بودن خبرگان رهبری

یکی از شبهاتی که در مورد تعیین رهبر در نظام انقلاب اسلامی و ساز و کار آن بیان شده دوری بودن خبرگان رهبری است. گفته شده اعضای شورای نگهبان توسط رهبر انتخاب می شوند و شورای نگهبان اعضای خبرگان رهبری را انتخاب می کنند و خبرگان نیز رهبر را تعیین می کنند. این دور و باطل است.

 

بررسی و نقد

در بررسی این شبهه ابتدا ببینیم استدلال دوری به چه معنایی است و اقسام آن کدام است و علت محال بودن آن چیست؟

دور چون به تناقض می انجامد و تناقض باطل و محال است، دور نیز باطل و محال خواهد بود. دور در دو جا مطرح می شود در باب تعریف و در باب علت و معلول. در مورد علت و معلول، دوری بودن باعث توقف نفس بر خود است چرا که اگر دور را بپذیریم به این معنا است پدیده ای هم تقدم دارد و در جای علیت قرار دارد و هم تاخر دارد و در مقام معلول جای می گیرد. این به معنای تقدم شی بر نفس است که محال است. دور در باب تعریف هم به این معنا است که برای تعریف چیزی از خود او استفاده شود و این نیز محال است. تعریف را انجام می دهند تا موضوع معلوم شود، اکنون می خواهند با همان موضوع تعریف کنند.

در ادامه در نقد این شبهه چند نکته بیان می شود:

1. آنچه توسط رهبر در شورای نگهبان تعیین می شود فقهای آن است که تعداد آنها شش نفر است. شورای نگهبان شش نفر دیگر دارد که حقوق دان هستند و توسط رهبر تعیین و انتخاب نمی شوند. بنابراین آن عینیتی که در مورد دور لازم است در اینجا محقق نیست.

2. نکته مهم دیگر این است که شورای نگهبان تعیین افراد خبرگان را نمی کنند، بلکه تعیین خبرگان توسط مردم انجام می گیرد و کار شورای نگهبان تایید آنان است. بله اگر رهبر، فقهای شورای نگهبان را نصب و تعیین می کرد و فقهای شورای نگهبان نیز خبرگان را تعیین و انتخاب می کردند و خبرگان نیز رهبر را انتخاب می کردند، این دور بود و باطل. دور آن هم مضمر است چون دو واسطه می خورد. اما همان طور که گفته شد اینگونه نیست بلکه کار شورای نگهبان تایید است نه تعیین، و تعیین به دست مردم است. در این صورت دیگری دوری شکل نخواهد گرفت.

3. نکته دیگر این است که اگر اینگونه می بود که خبرگان رهبری ملزم بودند که رهبر کنونی را تعیین کنند، باز شبهه دور تا حدی باقی بود اما اینگونه نیست و آنان مختار هستند و می توانند هم رهبر را تایید کند و هم کسی دیگری را به عنوان رهبر انتخاب کنند.

4. ملاک و معیار انتخاب افراد توسط شورای نگهبان، ضوابط قانونی و شرعی است و اینگونه نیست که بر مبنای سلیقه و یا جناحی و گروهی دست به انتخاب بزنند. شاهد آن نیز این است که افرادی که منتخب شورای نگهبان بوده اند غالبا از نظر فکری و جناحی با اعضای آن مخالف بوده اند.

 

برتری نظام ولایی در مقابل نظام های دموکراتیک

نظام ولایی که در شیعه وجود دارد، تمام محسنات نظام های دمکراتیک را دارد و معایب آنها را ندارد بلکه بر آنها مزایای هم دارد. توضیح آنکه اساس نظام های دموکراتیک بر دو چیز است: یکی قانون مداری به جای فرد محوری است. نظام ما هم قانون مدار و محور است تا جایی که قانون وظایف و اختیارات رهبر و رئیس جمهور و سایر نهاد ها را مشخص می کند و کسی فراتر از قانون نمی تواند عمل کند. این اساسی ترین اصل دمکراتیک است که به جای فرد، قانون محور باشد. نکته دوم نقش مردم در تصمیم گیری های سیاسی و انتخابات است. این مساله و رجوع به رای مردم نیز در نظام ولایی کاملا برجسته است، تا جایی که اعضای خبرگان که وظیفه تعیین رهبر را بر عهده دارند نیز به مردم واگذار شده است.

اما نظام های دموکراتیک دیگر این عیب را دارد که در آنها ارزش های انسانی و اخلاقی مطرح نیست و نسبت به آن لابشرط است، در حالی که در نظام ولایی، ارزش های دینی و اخلاقی به شرط شی است. الان در نظام آمریکا، رییس جمهور با اینکه پرونده های مختلف اخلاقی دارد اما با این حال کسی به آنها توجهی نمی کند. نکته دیگر اینکه در نظام ولایی، ولی فقیه در راس قرار می گیرد که باید انسانی عادل باشد، آن هم عدالتی در افق عصمت، به خاطر اینکه این جایگاه در نظام ولایی، جایگاهی رفیع و مقدس است.

 

روحانیت خار چشم امپریالیسم

هر مطلبی از نظام ما که دشمن روی آن سرمایه گزاری می کند، به معنای اهمیت آن چیز است. این یک اصل است که هر وقت بنگاه های امپراطوری رسانه ای امپریالیسم، روی مساله ای تمرکز کرده و دست به تبلیغات و اشکالات وسیع می زنند، به معنای اهمیت آن مطلب است. مثلا آنان در مورد روحانیت خیلی اشکال می کنند و اگر ضعف کوچکی ببینید آن را خیلی بزرگ می کنند تا روحانیت را از چشم مردم بیندازند. این بدان خاطر است که هیچ کس مانند روحانیت خار چشم امپریالیسم نبوده است. البته مراد فرد فرد آنان نیست بلکه مراد نهاد روحانیت شیعه است که چنین قدرتی دارد. تاریخ هم همین را نشان می دهد. ولایت فقیه در این میان در اوج قرار دارد و دشمن تلاش زیادی برای ضربه زدن به این نهاد می کند اما استخوان در گلو مانده است، چرا که رهبری همه نقشه های دشمن را با یک سخنرانی بر هم می زد.

برخی دیگر از شگردهای دشمن این گونه است: یکی ایجاد تفرقه و اختلاف اندازی قومی و مذهبی است. یکی دیگر از کارهای دشمن که روی آن خیلی حساب باز گرده اند، ترویج بی بند و باری است، تا جوان ها را به سمت و سوی لهو و لعب سوق دهند و قضیه اندلس را تکرار کنند. یکی دیگر از کارهای آنان شست و شوی ذهنی مدیران است. آنان مدیریت ذهن انجام می دهند تا بتوانند ذهن یک مسئول را بر اساس خواست خودشان جهت دهند.

 

logo