« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1404/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

تعلق نهی به طبیعت / اشکال صرف‌الترک و تحلیل عرفی / اقسام نهی: مجموعی و استغراقی / نتیجه و تفاوت امر و نهی

 

موضوع: تعلق نهی به طبیعت / اشکال صرف‌الترک و تحلیل عرفی / اقسام نهی: مجموعی و استغراقی / نتیجه و تفاوت امر و نهی

بحث در باب تعلق نهی به طبیعت

تا اینجا گفتیم که هنگامی‌که نهی به طبیعتی تعلق گیرد، نمی‌توان گفت مطلوبِ ناهی یا مولا، ترکِ شربِ خمر به نحو صرف‌الوجود است.
به‌عبارت‌دیگر، اگر گفته شود «شرب خمر را ترک کن»، نمی‌شود مراد مولا صرفِ ترکِ شربِ خمر باشد؛ زیرا ترک به نحو صرف‌الوجود در خارج تحقق یافته است.

مثلاً وقتی می‌فرماید: شرب خمر را ترک کن، اگر مطلوب مولا صرفِ ترکِ شرب خمر باشد، این ترک از پیش در خارج تحقق یافته است.
زیرا بسیاری از افراد، از ابتدا شرب خمر نمی‌کنند؛ و در نتیجه، طلب حاصل می‌شود، و طلبِ حاصل محال است.

اشکال به معنای صرف ترک

یکی از اشکالاتی که بعضی از بزرگان مطرح کرده‌اند این است که اگر متعلق نهی، صرفِ ترک باشد ــ چه آن را به معنای «زجر» بگیریم و چه «طلبِ ترک» ــ در بسیاری از موارد، ترکِ برخی از افرادِ منهی‌عنه بالفعل محقق است.
در این صورت، نهی به چیزی تعلق گرفته که تحقق یافته است و این اشکال دارد.

ممکن است کسی بگوید: ترک‌هایی که خارج از قدرت مکلف است، از نظر مولا منظور نیست.
اما حتی در همان مواردی که در قدرت مکلف است، برخی از آن افعال ترک شده‌اند؛ در نتیجه، صرف ترک حاصل است و درخواستِ تحقق‌یافته معقول نیست.

 

تفاوت امر و نهی در صرف‌الوجود و صرف‌الترک

در اوامر، وقتی مولا امر به طبیعتی به نحو صرف‌الوجود می‌کند، مقصود این است که یک فرد از آن طبیعت تحقق یابد و با تحقق همان یک فرد، امتثال صورت می‌گیرد.
اما در نواهی، اگر بخواهیم به همان قیاس، نهی را به نحو «صرف‌الترک» بدانیم، معنا ندارد؛ زیرا این به‌معنای طلبِ امرِ حاصل است.

احتمال دوم: نهی به نحو مجموع

یکی از احتمالات دیگر آن است که نهی به نحو مجموعی باشد؛ یعنی مولا مجموعِ ترک‌ها را در طول زمان، مکان و شرایط مختلف مطلوب دارد.
مثل این‌که بگوید: ترکِ شرب خمر در همه عمر، در همه زمان‌ها و مکان‌ها، مطلوب من است.
در این صورت، اگر در هر یک از این موارد مخالفتی واقع شود، همان یک مورد موجب عصیان است.

اما اگر نهی به نحو مجموعی باشد، مخالفت در همان آغاز موجب عصیان می‌شود، زیرا کل مجموعه از بین رفته است.

مثال عرفی از نهی مجموعی

مانند این‌که مولا بگوید: اکرم العلماء
در اینجا ده نفر عالم وجود دارند. اگر هیچ‌یک اکرام نشوند، عصیان تحقق یافته است.
اما اگر نه نفر را اکرام کرد و یکی را نکرد، باز هم مخالفت کرده، ولی نه به‌صورت کامل.
این نشان می‌دهد که در امرِ مجموعی، امتثال و عصیان، هر دو یک واحد کلی دارند.

احتمال سوم: نهی به نحو عام استغراقی

در نهی، ظاهر فهم عرفی آن است که ارتکاب هر فردی از افراد منهی‌عنه، عصیان مستقل است.
به تعبیر دیگر، هر بار که شرب خمر اتفاق بیفتد، عصیان مستقلی تحقق یافته و مکلف مستحق عقوبت می‌شود.

بنابراین، نهی به نحو عام استغراقی است؛ یعنی شامل همه افراد در عرض و طول می‌شود.

پاسخ به اشکال اطلاق در امر و نهی

ممکن است اشکال شود که:
اگر اطلاق طبیعت در امر، صرف‌الوجود را می‌رساند، چرا همان اطلاق در نهی، استغراق را می‌رساند؟
پاسخ این است که این تفاوت از فهم عرفی ناشی می‌شود، نه از دلالت لفظی محض.

عرف وقتی می‌شنود «صلّ» می‌فهمد که یک بار نماز بخواند کافی است،
و وقتی می‌شنود «لا تشرب الخمر»، می‌فهمد که هر بار شرب خمر، نهی را نقض می‌کند.
پس تفاوت میان امر و نهی در مقام فهم عرفی است، نه در دلالت منطقی لفظ.

نتیجه و جمع‌بندی

۱. امر به طبیعت، به نحو صرف‌الوجود است؛ یعنی تحقق یک فرد از آن طبیعت کفایت می‌کند.
۲. نهی از طبیعت، به نحو استغراقی است؛ یعنی ترکِ همه افراد آن لازم است.
۳. در نتیجه، هر فعلِ منهی‌عنه، عصیان مستقلی محسوب می‌شود.
۴. تکلیف به عام، حتی اگر بعضی افراد از تحت قدرت مکلف خارج باشند، صحیح است؛ زیرا به افراد مقدور تعلق گرفته است.
۵. در پایان، همان‌گونه که صاحب کفایه فرمود: تحقق طبیعت به تحقق فرد است و انعدام آن به انعدام جمیع افراد.

خاتمه

بدین‌ترتیب روشن شد که متعلق امر و نهی، هرچند هر دو به طبیعت تعلق می‌گیرند،
اما در مقام ثبوت و اثبات، تفاوت بنیادینی دارند.
در امر، طلب تحققِ یک فرد از طبیعت است،
و در نهی، طلبِ ترکِ همه افرادِ آن طبیعت.

 

logo