« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1404/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم

واجب تخییری / دوران امر اقل و اکثر / تحقق غرض واجب و نقش مازاد /نتیجه‌گیری: اقل واجب، مازاد مستحب

 

موضوع: واجب تخییری / دوران امر اقل و اکثر / تحقق غرض واجب و نقش مازاد /نتیجه‌گیری: اقل واجب، مازاد مستحب

مسئله: دوران امر بین الأقلّ و الأکثر

طرح مسئله

این سؤال مطرح است که آیا می‌توان تصویر صحیح و معقولی از واجب تخییری در جایی ارائه کرد که امر، دائر بین اقل و اکثر باشد؟
یعنی:
آیا ممکن است اقل و اکثر هر دو عدلِ واجب تخییری محسوب شوند؟

مثالی که ذکر شده، تسبیحات اربعه در رکعت سوم و چهارم نماز است؛ مکلف مخیّر است یک‌بار بگوید یا سه‌بار. آیا این تخییر صحیح و معقول است؟

برخی گفته‌اند:
تخییر بین اقل و اکثر معقول نیست؛ زیرا «اکثر» نمی‌تواند عدلِ «اقل» باشد. چون اگر ملاک وجوب در اقل موجود است، با تحقق آن، غرض مولا حاصل می‌شود و با حصول غرض، تکلیف ساقط می‌گردد. در نتیجه، مازادِ بر اقل (بار دوم و سوم تسبیح) نمی‌تواند دخیل در واجب باشد؛ بلکه استحباب دارد.

پس دوران امر بین اقل و اکثر مستحیل است، اگر بنا باشد هر دو از افراد واجب شمرده شوند.

نظر برخی از اصولیان

برخی اصولیان ـ از جمله صاحب کفایه ـ به نوعی قائل شده‌اند که دوران امر بین اقل و اکثر به گونه‌ای که هر دو واجب باشند، قابل تصویر است.

عبارت ایشان چنین معنا می‌دهد:
آنگاه که اقل مطلوب است در حدّ خودش، نه کمتر و نه بیشتر، و اگر مکلف از این حدّ تعدّی کند، لزوماً باید به حدّ اکثر برسد. یعنی اگر یک‌بار تسبیح گفت، و از آن فراتر رفت، باید تا سه‌بار ادامه دهد.

مثالی می‌زنند:
مولا به عبد می‌گوید:
«یک خط بکش؛ مخیّری بین اینکه ده سانت باشد یا پانزده سانت.»
اگر خط را دفعتاً بکشد،

     ده سانت: امتثال واجب،

     پانزده سانت: امتثال واجب.

این مثال نشان می‌دهد که گاه فعل دفعتاً تحقق می‌یابد و اقل در ضمن اکثر قرار می‌گیرد.

اما اگر فعل تدریجی باشد، مانند تسبیح، اشکال رخ می‌دهد؛ زیرا به مجرد گفتن یک تسبیح، غرض حاصل می‌شود و مازاد دیگر نمی‌تواند واجب باشد.

اشکال وارد بر تصویر صاحب کفایه

اشکال این است که:
در تسبیحات، به مجرد گفتن یک‌بار، غرض حاصل می‌شود و با حصول غرض، تکلیف ساقط می‌گردد.
پس بار دوم و سوم دخیل در واجب نیستند و نمی‌توان آن‌ها را عدلِ واجب دانست.

این اشکال نشان می‌دهد که تصویر کفایه در افعال تدریجی، مانند تسبیحات، تمام نیست.

دفاع کفایه و تحلیل ملاکی

صاحب کفایه می‌گوید:
«هیچ فرقی میان رسم‌الخط و تسبیح نیست؛ هر دو می‌توانند افراد واجب باشند.»

بیان ایشان این است:ملاک وجوب در هر یک از دو طرف (یک‌بار و سه‌بار) موجود است.
پس مولا نباید یکی را خارج، و دیگری را داخلِ دایره‌ی وجوب بداند؛ زیرا هر دو ملاک دارند.

اگر هر دو ملاک وجوب دارند، چرا مولا یکی را واجب و دیگری را خارج کند؟
چنین تقیید بدون دلیل، باطل است.

بنابراین:
تصویر صحیح از دوران امر بین اقل و اکثر ممکن است، چون هر دو دارای ملاک وجوب‌اند.

نقد بر کفایه

گفته شده:
«یک‌بار تسبیح گفتن» مطلوب است به شرط عدم انضمام.
اما «سه‌بار گفتن» مطلوب است به شرط انضمام.

پس دو عنوان‌اند:

     به شرط لا

     به شرط شیء

و این دو عنوان ماهیتاً متفاوت‌اند.
در نتیجه، نسبت میان آن‌ها نسبت اقل و اکثر حقیقی نیست، بلکه جنبۀ تباین دارد.

در مثال نماز قصر و تمام نیز همین است؛ گرچه صورتاً اقل و اکثرند، حقیقتاً متباین‌اند.

پس دوران تخییری صحیح، در حقیقت بین متباینین است، نه بین اقل و اکثر حقیقی.

بیان یک نمونه عرفی

مولا می‌گوید: «آب بیاور.»
مکلف می‌تواند یک لیوان بیاورد یا یک پارچ.
در اینجا اقل در ضمن اکثر تحقق می‌یابد و غرض مولا (رفع عطش) با هر دو حاصل می‌شود.

این مثال نشان می‌دهد که گاهی اقل در ضمن اکثر معنا دارد و تخییر صحیح است.

نتیجه‌گیری تحلیلی

برای معقول دانستن دوران امر بین اقل و اکثر، باید گفت:

۱. اگر اقل و اکثر حقیقی باشند
و اقل در ضمن اکثر تحقق نیابد (مثل یک‌بار تسبیح در برابر سه‌بار):
⇦ دوران امر بین اقل و اکثر نامعقول است.

۲. اگر اقل و اکثر صوری باشند
یعنی حقیقتاً متباین باشند، ولی صورتاً یکی کمتر باشد (مثل نماز قصر و تمام):
⇦ دوران امر بین اقل و اکثر معقول است، ولی حقیقت آن دوران بین متباینین است.

۳. اگر اقل در ضمن اکثر تحقق یابد
مثل آوردن آب یا کشیدن خط دفعتاً:
⇦ تخییر صحیح است و اقل و اکثر هر دو می‌توانند عدل واجب باشند.

پس سخن کفایه تنها در فرض سوم درست است؛ اما در افعال تدریجی مثل تسبیحات، اشکال باقی است.

جمع‌بندی نهایی

     دوران امر بین اقل و اکثر در صورت حقیقی بودن (مثل یک‌بار و سه‌بار تسبیح) قابل پذیرش نیست؛ زیرا اتیان اقل موجب سقوط تکلیف است و اکثر نقشی در وجوب ندارد.

     اگر اقل و اکثر صوری و متباین باشند، تخییر معقول است، گرچه حقیقت آن دوران بین متباینین است.

     اگر فعل دفعتاً انجام شود و اقل در ضمن اکثر باشد، تخییر صحیح است.

     بنابراین، تصویر کفایه نیازمند تفصیل و محدود به موارد خاص است.

 

logo