1404/06/31
بسم الله الرحمن الرحیم
واجب تخییری / دوران امر اقل و اکثر / تحقق غرض واجب و نقش مازاد /نتیجهگیری: اقل واجب، مازاد مستحب
موضوع: واجب تخییری / دوران امر اقل و اکثر / تحقق غرض واجب و نقش مازاد /نتیجهگیری: اقل واجب، مازاد مستحب
مسئله: دوران امر بین الأقلّ و الأکثر
طرح مسئله
این سؤال مطرح است که آیا میتوان تصویر صحیح و معقولی از واجب تخییری در جایی ارائه کرد که امر، دائر بین اقل و اکثر باشد؟
یعنی:
آیا ممکن است اقل و اکثر هر دو عدلِ واجب تخییری محسوب شوند؟
مثالی که ذکر شده، تسبیحات اربعه در رکعت سوم و چهارم نماز است؛ مکلف مخیّر است یکبار بگوید یا سهبار. آیا این تخییر صحیح و معقول است؟
برخی گفتهاند:
تخییر بین اقل و اکثر معقول نیست؛ زیرا «اکثر» نمیتواند عدلِ «اقل» باشد. چون اگر ملاک وجوب در اقل موجود است، با تحقق آن، غرض مولا حاصل میشود و با حصول غرض، تکلیف ساقط میگردد. در نتیجه، مازادِ بر اقل (بار دوم و سوم تسبیح) نمیتواند دخیل در واجب باشد؛ بلکه استحباب دارد.
پس دوران امر بین اقل و اکثر مستحیل است، اگر بنا باشد هر دو از افراد واجب شمرده شوند.
نظر برخی از اصولیان
برخی اصولیان ـ از جمله صاحب کفایه ـ به نوعی قائل شدهاند که دوران امر بین اقل و اکثر به گونهای که هر دو واجب باشند، قابل تصویر است.
عبارت ایشان چنین معنا میدهد:
آنگاه که اقل مطلوب است در حدّ خودش، نه کمتر و نه بیشتر، و اگر مکلف از این حدّ تعدّی کند، لزوماً باید به حدّ اکثر برسد. یعنی اگر یکبار تسبیح گفت، و از آن فراتر رفت، باید تا سهبار ادامه دهد.
مثالی میزنند:
مولا به عبد میگوید:
«یک خط بکش؛ مخیّری بین اینکه ده سانت باشد یا پانزده سانت.»
اگر خط را دفعتاً بکشد،
• ده سانت: امتثال واجب،
• پانزده سانت: امتثال واجب.
این مثال نشان میدهد که گاه فعل دفعتاً تحقق مییابد و اقل در ضمن اکثر قرار میگیرد.
اما اگر فعل تدریجی باشد، مانند تسبیح، اشکال رخ میدهد؛ زیرا به مجرد گفتن یک تسبیح، غرض حاصل میشود و مازاد دیگر نمیتواند واجب باشد.
اشکال وارد بر تصویر صاحب کفایه
اشکال این است که:
در تسبیحات، به مجرد گفتن یکبار، غرض حاصل میشود و با حصول غرض، تکلیف ساقط میگردد.
پس بار دوم و سوم دخیل در واجب نیستند و نمیتوان آنها را عدلِ واجب دانست.
این اشکال نشان میدهد که تصویر کفایه در افعال تدریجی، مانند تسبیحات، تمام نیست.
دفاع کفایه و تحلیل ملاکی
صاحب کفایه میگوید:
«هیچ فرقی میان رسمالخط و تسبیح نیست؛ هر دو میتوانند افراد واجب باشند.»
بیان ایشان این است:ملاک وجوب در هر یک از دو طرف (یکبار و سهبار) موجود است.
پس مولا نباید یکی را خارج، و دیگری را داخلِ دایرهی وجوب بداند؛ زیرا هر دو ملاک دارند.
اگر هر دو ملاک وجوب دارند، چرا مولا یکی را واجب و دیگری را خارج کند؟
چنین تقیید بدون دلیل، باطل است.
بنابراین:
تصویر صحیح از دوران امر بین اقل و اکثر ممکن است، چون هر دو دارای ملاک وجوباند.
نقد بر کفایه
گفته شده:
«یکبار تسبیح گفتن» مطلوب است به شرط عدم انضمام.
اما «سهبار گفتن» مطلوب است به شرط انضمام.
پس دو عنواناند:
• به شرط لا
• به شرط شیء
و این دو عنوان ماهیتاً متفاوتاند.
در نتیجه، نسبت میان آنها نسبت اقل و اکثر حقیقی نیست، بلکه جنبۀ تباین دارد.
در مثال نماز قصر و تمام نیز همین است؛ گرچه صورتاً اقل و اکثرند، حقیقتاً متبایناند.
پس دوران تخییری صحیح، در حقیقت بین متباینین است، نه بین اقل و اکثر حقیقی.
بیان یک نمونه عرفی
مولا میگوید: «آب بیاور.»
مکلف میتواند یک لیوان بیاورد یا یک پارچ.
در اینجا اقل در ضمن اکثر تحقق مییابد و غرض مولا (رفع عطش) با هر دو حاصل میشود.
این مثال نشان میدهد که گاهی اقل در ضمن اکثر معنا دارد و تخییر صحیح است.
نتیجهگیری تحلیلی
برای معقول دانستن دوران امر بین اقل و اکثر، باید گفت:
۱. اگر اقل و اکثر حقیقی باشند
و اقل در ضمن اکثر تحقق نیابد (مثل یکبار تسبیح در برابر سهبار):
⇦ دوران امر بین اقل و اکثر نامعقول است.
۲. اگر اقل و اکثر صوری باشند
یعنی حقیقتاً متباین باشند، ولی صورتاً یکی کمتر باشد (مثل نماز قصر و تمام):
⇦ دوران امر بین اقل و اکثر معقول است، ولی حقیقت آن دوران بین متباینین است.
۳. اگر اقل در ضمن اکثر تحقق یابد
مثل آوردن آب یا کشیدن خط دفعتاً:
⇦ تخییر صحیح است و اقل و اکثر هر دو میتوانند عدل واجب باشند.
پس سخن کفایه تنها در فرض سوم درست است؛ اما در افعال تدریجی مثل تسبیحات، اشکال باقی است.
جمعبندی نهایی
• دوران امر بین اقل و اکثر در صورت حقیقی بودن (مثل یکبار و سهبار تسبیح) قابل پذیرش نیست؛ زیرا اتیان اقل موجب سقوط تکلیف است و اکثر نقشی در وجوب ندارد.
• اگر اقل و اکثر صوری و متباین باشند، تخییر معقول است، گرچه حقیقت آن دوران بین متباینین است.
• اگر فعل دفعتاً انجام شود و اقل در ضمن اکثر باشد، تخییر صحیح است.
• بنابراین، تصویر کفایه نیازمند تفصیل و محدود به موارد خاص است.