« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1403/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

امربه شئ مقتضی نهی از ضد /مسأله ضدخاص /حکم صلاة هنگام شک در تعلق قدرت شرط تکلیف یا امتثال /بررسی نظر محقق نائینی

 

موضوع: امربه شئ مقتضی نهی از ضد /مسأله ضدخاص /حکم صلاة هنگام شک در تعلق قدرت شرط تکلیف یا امتثال /بررسی نظر محقق نائینی

بحث قدرت و شرطیت آن

بحث اصلی این است که آیا قدرت شرط تکلیف است یا شرط امتثال. اصولیون غالباً قدرت را شرط تکلیف به حساب می‌آورند و مرحوم نائینی نیز همین نظریه را دارند و از خطاب شارع می‌فهمند که قدرت شرط تکلیف است. اما عده‌ای به دلیل برخی اشکالات معتقدند که قدرت باید به عنوان شرط امتثال در نظر گرفته شود.

ثمره عملی

مرحوم نائینی بیان می‌فرماید که اگر قدرت را به عنوان شرط عقلی در نظر بگیریم، در مورد اتیان صلات، تاجایی که امر به طبیعت صلات تعلق گرفته، می‌تواند انگیزه‌ای برای مکلف باشد که نماز را اقامه کند و در این حالت، صلات صحیح خواهد بود. اما اگر ما قدرت را شرط شرعی بدانیم، در این حالت فقط قسمت مقدور صلات دارای امر است و آن قسمتی که مزاحمت با ازاله دارد، فاقد امر خواهد بود. بنابراین، اگر شخصی ازاله را ترک کند و نماز بخواند، در واقع فاعلی بدون امر عمل کرده و نمازش باطل است.

اشکالات موجود

نقدهایی به فرموده‌های مرحوم نائینی وارد شده است، که به‌خصوص به این نکته اشاره دارد که قدرت در وجود ملاک مؤثر است و بنابراین نمی‌تواند در اصولی که بر وجود ملاک تأکید دارند، قرار گیرد. در نهایت ، اشاره می‌شود که آیا می‌توان برای موردی که قدرت شرط امتثال شمرده می‌شود، لزوم صدور تکلیف از سوی مولا درباره طبیعتی که هیچ کدام از افراد آن مقدور نیستند، پذیرفت یا خیر.

تجزیه و تحلیل امکان صدور امر

در روند بحث، برخی بزرگان نظیر مرحوم نائینی به تحلیل طریقی پرداخته‌اند که در آن می‌توان بااستفاده از مفهوم "ترتب"، این امکان را فراهم کرد که صلات دارای امر باشد. ایشان در «اجود التقریرات» به این مطلب می‌پردازند و می‌فرمایند که ترتب ممکن است و در بسیاری از موارد عرفی نیز وجود دارند که به صورت ترتب عمل می‌کنند.

در این خصوص، دو نحو توضیح داده می‌شود:

نحو اول:

مولا نمی‌تواند به‌طور همزمان از مکلف بخواهد که دو امر متضاد را انجام دهد، مثلاً از او بخواهد هم نماز بخواند و هم ازاله کند، زیرا این دو امر متضاد هستند و امکان تحقق همزمان آن‌ها وجود ندارد. طلب ضدین (جمع میان ضدین) محال است و لذا نمی‌توان به‌طور همزمان بین آن‌ها جمع کرد. زیرا هر یک از دو ضد، ضد دیگر را ترد می کند.

نحو دوم: تمرکز بر مصداق

در این بخش، بحث بر سر این است که آیا می‌توان از سوی مولا تکالیفی صادر کرد که هم‌زمان بر اساس زمان مشخصی به دو عمل متضاد تعلق بگیرد، یا خیر. در اینجا انواع فرضیات مختلف ارائه می‌شود:

فرض اول

اگر مولا بخواهد بگوید: «ازاله کن هنگامی که نماز می‌خوانی» یا «نماز بخوان هنگامی که ازاله می‌کنی»، این صحیح نخواهد بود چون این نوع دستور، جمع بین دو عمل متضاد است.

فرض دوم

به‌طور مشابه، اگر مولا بگوید: «نماز بخوان و ازاله کن» به‌نحو مطلق، این هم صحیح نیست، چون ممکن است زمان هر یک با دیگری تداخل داشته باشد و این تکلیف بما لا یطاق خواهد بود. به همین دلیل، نمی‌توان در یک زمان از مکلف خواست که هم ازاله کند و هم نماز بخواند.

تحلیل مفهوم ترتب

مرحل نائینی به‌جای جمع بین دو ضد در عرض، به ترتب بین آن‌ها اشاره می‌کند. در اینجا مولا می‌تواند به‌طوری تکلیف صادر کند که به‌طور متوالی (در طول یکدیگر) باشد. به‌عبارتی، مولا می‌گوید: «اگر ازاله را انجام ندادی، حالا نماز بخوان». بنابراین، مولا در این حالت از مکلف می‌خواهد که ابتدا یکی از دو عمل را انجام دهد و سپس به عمل دیگر بپردازد.

مثال از موارد عرفی و کاربردی

برای بیان این مفهوم، مرحوم نائینی به مثال‌های روزمره اشاره می‌کند. به‌عنوان مثال، اگر پدر به فرزندش بگوید: «به درس‌های خود ادامه بده» و اگر فرزند توجه نکند، در این صورت می‌تواند به او بگوید: «اگر نمی‌خواهی درس بخوانی، پس برو نان بگیر». این نوع زنجیره‌ای از دستورات نشان‌دهنده‌ی مفهوم ترتب است.

نقد به نظر شیخ بهایی

شیخ بهایی به‌نوعی اعلام می‌کند که چون در صلات محل بحث، امری وجود ندارد، این نماز باطل است. امام نائینی بر این اعتقاد است که در حقیقت نماز دارای امر است اما به‌ واسطه ترتب. در واقع، امر به صلات در شرایط خاص و پس از ترک ازاله به وجود می‌آید.

تحلیل دلایل شرعی

نائینی به نکته‌ای دیگر در مورد دلایل شرعی نیز اشاره می‌کند. او بیان می‌کند که هر دلیلی که از مولا صادر می‌شود، ممکن است دلالتی بر حکم داشته باشد بدون اینکه به موضوع خود اشاره کند. به‌عنوان مثال، دلیلی که می‌گوید «بر مستطیع واجب است که به حج برود»، به موضوع خودش ساکت است و نمی‌تواند متکفل موضوعات جدید باشد.

توضیحات مرحوم نائینی

مرحوم نائینی در این بخش بیان می‌کند که هر دلیلی از مولا که صادر می‌شود، باید دلالتی بر حکم خاصی از احکام شارع داشته باشد. به‌عنوان مثال، دلیلی که می‌گوید «مستطیع واجب است حج را اتیان کند»، صرفاً به وجوب حج اشاره دارد و به موضوع مستطیع بودن کاری ندارد. این بدین معناست که این حکم بر فرض تحقق این موضوع است و از سنخ قضایای حقیقیه است.

سکوت دلیل نسبت به موضوع

نائینی به این نکته اشاره می‌کند که دلیل زمانی که به موضوع ساکت باشد، نشان‌دهنده تضاد با دلایل دیگر نیست. دلیل حاکم، دلیلی است که بر دلیل محکوم نظارت دارد و می‌تواند موضوع آن را توسعه یا تضییق کند.

نکات کلیدی درباره دلایل

    1. دلیل حاکم و سکوت نسبت به موضوع: دلیل حاکم نسبت به موضوع دلیل محکوم ساکت است، ولی این سکوت به معنای نفی موضوع نیست.

    2. دلیل وارد و مورد: این مطالب درباره دلیل وارد و مورد نیز صدق می‌کند.

    3. نظارت بر محمول: دلیل حاکم که ناظر به دلیل محکوم است گاهی هم ناظر به محمول دلیل محکوم هست.

 

logo