« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1403/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه واجب/ثمره دوم /خدشه صاحب کفایه/تقسیم بندی واجب به تعبدی و توصلی

 

موضوع: مقدمه واجب/ثمره دوم /خدشه صاحب کفایه/تقسیم بندی واجب به تعبدی و توصلی

یکی از ثمرات که برای قول به وجوب مقدمه ذکر شده ، عبارت از این است که چنانچه قائل شویم که مقدمه واجب شرعا واجب است. این مطلب به دنبال واجب بودن مقدمه ثابت است به این که اخذ اجرت بر واجبات حرام است.

اما اگر مقدمه واجب واجب نبود اخذ اجرت بر انجام مقدمه واجب مشکلی ندارد.

این یکی از ثمرات است.

مرحوم صاحب کفایه این ثمره را ذکر فرمودند و البته قبول ندارد، چون نکته اساسی اش اینست که این ثمره مسئله اصولی به حساب نمی آید.

عنوان واجب بر این فعل واجب باید یک عنوان کلی باشد.

این در واقع یک بحث مصداقی می شود آیا از مصادقه واجب مقدمه از مصادقه واجب است یاا از مسادیق واجب نیست ایک بحث در واقع سغراویه

دو مثال برای اخذ اجرت بر واجب:

    1. ابتدا شخص میخواهد نمازهای واجبی که از فرد متوفا فوت شده هست را با اخذ اجرت انجام دهد. اینجا گفتند که صلات یک عمل عبادیست. عمل عبادی باید قربتا الی الله اتیان شود. این شخص که نماز میخواند برای اینکه پول بگیرد.

پس از این جهت که در این فعلی که عبادیست قصد غربت وجود ندارد نماز باطل می شود. و آنگاه که نماز باطل شد ایشان عملی انجام نداده که بخواهد در ازای او اجرتی اخد کند.

یک توجیه که ذکر کردن این است که:

ایشان پول را می گیرد در قبال اینکه به نیابت از او این عمل را انجام دهم. اخذ پول در قبال نائب شدن مشکلی ندارد. بعد که نایب شد فعل را با قصد غربت انجام میدهد.

    2. به شخصی وجهی داده شود تا آن شخص عمل عبادی که بر آن واجب است عینا آن را انجام دهد. مثل آنکه پدر به پسر پول دهد و بگوید پسرم نماز صبحت را بخوان.

اشکالش از دو جهت است:

1- این که این شخص نماز گذار که این وجه را از پدر میگیرد با قصد غربت منافات دارد. قصد غربتی از او ترشح نمی شود.

برای صحت این فعل گفته شده ما از راه دائی بر دائی وارد بشویم و بگوییم خلاصه این نمازی که این پسر در مثال ما میخاند نماز صحیح است.

یک انگیزه برای خاندن نماز همین پول است. پدر پول را به ایشان میدهد با این فرض که نماز را برای خدا بخوانی اگر نماز را برای خدا نخوانی اساسا پدر پول نخواهد داد.

اگر شما مجانیت را در صحت عمل شرط دانستید از این جهت اشکالی در آن هست و البته این اخذ اجرت بر واجبات، یک وقت این واجبات واجبات عبادیه هست. اخری مرتبه واجبات واجبات توصلیه هست.

در واجبات توصلیه آیا واجب بودن مانع از اخذ اجرت هست؟ چنین چیزی نیست. در واجبات توصلیه، واجباتی که اگر اونها تعطیل بشود، نظام اجتماعی خلق الله دچار خلل می شود.

واجبات توصلیه دو تا مثال دارد:

    1. واجبات توصلیه ای که به نهو کفایی در نظر گرفته می شود.

    2. اخری مرتبه واجب توصلیه عینی

مثال واجبات توصلیه کفایی: پخت نان و خبازی یکی از واجبات است منتهی واجب توصلیه کفایی است.

چه چیزی نصیب مستاجر می آید؟ مثلا از این جهت که مستاجر در وقتش صرفه جویی شد چیزی گیر مستاجر آمده است.

مگر این که گفته بشود این که میگویند در عقد اجاره، مستجر و موجر، عقدی که با هم میبندند، برای هر کدام یک عوضی نصیب بشود. عوض منظور آن چیزیست که جنبه مالیت داشته بشود.

 

logo