« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1403/07/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 اشکال مرحوم نائینی بر برمقدمه موصله/مقدمه موصله /واجب نفسی و غیری

 

موضوع: واجب نفسی و غیری/مقدمه موصله / اشکال مرحوم نائینی بر برمقدمه موصله

از اشکالاتی که برمقدمه موصله ذکر شده اشکالی است که مرحوم نائینی (رض) در کتاب فوائد الاصول بیان شده:[1]

ایشان اشکال دور را مطرح کرد، که بحثش را کردیم، و آقایون از اشکال دور جواب دادند.

اشکال دیگری که ایشان ذکر می فرمایند: اشکال تسلسل

اشکال: اگر ما بخواهیم مقدمه موصله را فقط واجب بدانیم، این سر از تسلسل در می آورد و تسلسل که باطل هست، پس این سخن باطل هست.

توضیح: وقتی گفتیم مقدمه ای که واجب است، عبارت است از ذات فعل متصف به قید ایصال، یعنی قید ایصال را ما دخالت دادیم.

عبارت اشکال تسلسل:

هذا مضافا إلى أنه يلزمه القول بمقدمية الذات أيضا ، فان المقدمة تكون مركبة من أمرين : أحدهما الذات ، والاخر قيدية التوصل ، ولو على وجه دخول التقييد وخروج القيد[2]

ترجمه: این (مطلب) افزون بر اینکه او را وامی‌دارد به این که بگوید ذات مقدم است، زیرا در آن صورت مقدمه متشکل از دو امر است: یکی ذات و دیگری قیدیت برای توصل، حتی اگر به گونه‌ای باشد که تقیید داخل باشد و قید خارج باشد.

توضیح این اشکال دوری که ایشان به کلام صاحب فصول ذکر فرمود. در واقع مضافاً اشکال دیگری است، مضافاً: لازم سخن صاحب فصول این است که ذات، مقدمه باشد ایضا.

پس ملاحظه می کنید که نفس این ستر مقدمیت دارد.

مقدمه در این وقت مرکب از دو امر است، دو امرش کدام هست؟ ذات ستر، توصل

مقدمه مرکب شد.

این تعبیر مرحوم ناینی که می فرماید: «ولو علا وجه دخول تقیید و خروج القید»، اشاره به شرط دارد. شرط چیست؟ تقیید با آن داخل است، نفس قید خارج است. مثل همین ستر برای صلات، صلات متسترا را خواستند، این تقیید به ستر داخل است.

این ستر جز ماهیت صلات نیست. بر خلاف جز، که داخل در ماهیت صلات بود.

فرق بین شرط و جز چیست؟

جز آن است که نفس قید داخل در مامور به است، نفس قید در متعلق هم داخل است، اما شرط، نفس قید خارج است، تقید با آن داخل است.

نتیجه: پس ذات فعل(ستر)، مقدمه برای حصول مقدمه مرکبه می باشد. این ستر موصل که بخواهد محقق بشود، از اجزاء ستر موصل نفس ستر است، حالا که این ذات، به عنوان جز المقدمه مورد توجه قرار گرفت، نتیجه این می شود: وجود هر جزئی، مقدمه است برای وجود مرکب، فهو واضح.

یک آبگوشت را در نظر بگیرید، ترکیبی یافته از چند چی این مرکب بخواهد محقق شود، تحقق این مرکب به همین اجزایش است.

در محل بحث ما مطلب همین است، مثلا سیر که برای حج شرط است، حج که بخواهد انجام بشود قبلش این طی مسافت باید محقق بشود. حالا اگر شما گفتید سیر موصل مقدمه هست، نه نفس سیر، این ایصال را قید قرار دادید.

بر این اساس آنچه که اتفاق میفتد این است: ذات وضو مقدمه هست برای وضوی موصل. ذات سیر مقدمه هست برای سیر موصل.

سیر موصل مقدمه هست، نه نفس سیر.این صفت ایصال، در این سیر که جزء مقدمه هست، ملاحظه می شود. اگر بگویید لحاظ نمی کنیم این معنیش همین است که نفس فعل مقدم است، اگر بگویید نه، ایصال را باز در نفس سیر هم ملاحظه می کنیم به عنوان قید، کلام را سرایت میدهیم به آن ایصالی که در ضمن سیر مورد توجه قرار می گیرد، و تعبیرش این می شود که شما برای تحقق هر یک از این دو جز، قید ایصال را دخالت میدهید، کلام منتقل می شود به آن دومی که قید ایصال در آن دخالت دارد، بعد باز میخواهی ایصال درست کنید، باز میبرید به سومی، باز میبرید به چهارمی، الی غیر النهایه

این اشکالی است که مرحوم نائینی به فرمایش صاحب فصول دارد.

پاسخ اول: این که صاحب فصول قید ایصال را دخالت داد در مقدمه؛ محل کلام ایشان آن چیزیست که مقدمه باشد برای ذی المقدمه. نه آنجا که چیزی مقدمه باشد برای مقدمه.

محل کلام صاحب فصول جایست که فعلی که می خواهد مقدمه برای ذی المقدمه باشد. اینجا موصله بودن را شرط کرده. اما چیزی که می خواهد مقدمه باشد برای مقدمه، اصلا محل کلامشون اینجا نیست. لذا شما اشکالی که به صاحب فصول دارید می کنید، خارج از محل کلام ایشان است.

پاسخ دیگر: ما که بحث مکنیم مقدمه واجب واجب هست یا واجب نیست

این مقدمه خودش دو جز دارد: 1- ذات فعل 2- مقدمه بودن

این ها اجزا مقدمه هستند که حکمشان هم بنابر تلازم، وجوب غیری است. این وجوب غیری برای نفس مرکب هست. در اجزاش دیگر بحث نمی شود که این اجزا داخلیه اش اتصاف به وجوب غیری دارند یا ندارند؟ ایشان گفت که اساسا این مطلب از محل بحث خارج است.

اگر این حرف صاحب کفایه را گرفتیم: در محل بحث نتیجه این میشود: در ارتباط با مقدمه که دو تا جز داشت ذات فعل ایصال. این که آیا مقدمه مقدمه واجب هست یا نه؟ محل کلام اینجا نیست.

محل کلام همون نتیجه رد اول می شود. محل کلام جاییست که مقدمه مقدمه واجب باشد نه محل کلام جایی باشد که مقدمه، مقدمه ی مقدمه باشد.

لیکن به این مطلبی که گفته شد ممکن است خدشه ای وارد شود که در جلسه آینده در مورد آن بحث می کنیم.

 


logo