« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1403/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 بررسی وجوه کبیره بودن کذب خاص/الکذب/مکاسب محرمه

موضوع: مکاسب محرمه/الکذب/ بررسی وجوه کبیره بودن کذب خاص

 

بحث در این بود که کذب مطلقا از کبائر است یا کذب خاص از کبائر است.

شیخ انصاری می فرماید کذب مطلقا از کبائر است. صاحب مصباح الفقاهه می فرماید کذب خاص از کبائر است.

در انوار الفقاهه آمده است:[1]

و لكن الإنصاف ظهور غير واحد من أدلّة حرمته في كونه كبيرة مطلقا، و هي روايات مضى بعضها، منها:

1 - ما رواه فضل بن شاذان عن الرضا عليه السّلام في كتابه إلى المأمون قال: «الإيمان هو أداء الأمانة ... و اجتناب الكبائر و هي ... الكذب»[2]

2- الأعمش عن جعفر بن محمّد في حديث شرائع الدين قال: «و الكبائر محرّمة (منها) الكذب»[3] .

و لكن أورد عليهما بضعف السند تارة، و ضعف الدلالة اخرى، لعدم كون إطلاقهما في مقام البيان.

أمّا الثّاني فواضح الدفع، لعدم فرق بينه و بين سائر المطلقات، مضافا إلى ورود التقييد في غير واحد من فقراتهما، و هو دليل على كونها في مقام البيان.

اما انصاف این است بعضی از ادله ظهور در کبیره بودن به طور مطلقا را دارند. و آنها روایاتی هستند که برخی از آنها گذشتند از جمله:

1- آنچه را که فضل بن شاذان در نامه خود به مأمون از حضرت رضا علیه السلام نقل کرده است می فرماید: «ایمان وفای به امانت و دوری از گناهان کبیره است که یکی از آن گناهان کبیره دروغ گفتن است»

نظر استاد: از اطلاق در اینجا نمی توان استفاده کرد که کذب به طور مطلق از کبائر است.

2- الاعمش از جعفر بن محمد در حديث شريعت الدين مي گويد: «و گناهان كبيره حرام (از جمله آنها كذب) است»

سپس صاحب انوار الفقاهه می فرماید: اما بر این دو دلیل اشکالاتی وارد است:1- ضعف سند 2- ضعف دلالت: بخاطر اینکه اطلاق این دو روایت در مقام بیان نیست.

در مورد دوم، به وضوح قابل دفاع است، زیرا تفاوتی بین آن و سایر مطلقات وجود ندارد، علاوه بر این که تقیید در غیر واحدی از فقرات این دو روایت دیده می شود. یعنی امام مقیدا این مطلب را فرموده است. و اینکه در بعضی از فراض ها مقیدا فرمود و در فراض مربوط به کذب صحبت از قید نیست، معلوم می شود که مطلق کذب از کبائر است. و این دلیل بر این است که در مقام بیان است.

نظر استاد: سایر مطلقات با این مورد فرق دارد. فرقش هم به این است که این روایاتی از این قبیل در صدد شمارش کبائر است. آن حیث که می دانیم از آن حیث مولا در مقام بیان است این است که متکلم در مقام بیان شمردن کبائر است. اما اینکه استفاده شود مطلقا از کبائر است یا نه، این برداشت نمی شود.

نقد دوم استاد: این سخن صاحب انوار الفقاهه که فرمود در بعضی از این فقرات قید آمده این دلیل بر این است که آن فقراتی که قید نیامده دلیل بر حرمت است و نتیجه می گیرد که کذب به طور مطلق از کبائر است. آنچه عرض می شود که این قید هایی که شما محل نظرتان هست مثلا همین کلمه ضرورت، ظلما، این ها قوام حکم به همین ها است. در مورد ضرورت، «الضرورات تبيح المحظورات؛ ضرورت‌ها، ممنوعیت های چیزهایی را که ممنوع است، برمی‌دارد.». این دیگر اختصاص به کذب ندارد.

نظر استاد: از این دو روایت بخواهد برداشت شود که کذب مطلقا از کبائر است، ما این برداشت را قبول نکردیم.

ضعف سند نسبت به روایت اعمش وجود دارد ولی نسبت به روایت فضل، گفته شده که شیخ صدوق رحمه الله سه طریق به فضل ذکر کرده که برخی ضعیف و برخی مقبول بود.

 


[3] - وسائل الشيعة، ج11، ص262، الباب46، من أبواب جهاد النفس، ح36.، عيون الأخبار ج۲ ص۱۲۱، بحار الأنوار ج۱۰ ص۳۵۲
logo