بيان ضابطه – مراد از لقب/ مفهوم غايت - مفهوم لقب/مفاهيم

موضوع: مفاهيم/ مفهوم غايت - مفهوم لقب/ بيان ضابطه – مراد از لقب

در بيان ضابطه برای مقام اثبات بهتر است اين گونه گفته شود که اگر متعلق يا موضوع حکم، از اموری باشد که عرفاً دارای استمرار است به نحوی که مخاطب در انتظار ذکر غايت برای آن است ـ مثل «صوم» در ﴿ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ﴾[1] و يا «جهاد» در ﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ﴾ [2] ـ در اين صورت غايت مذکور در کلام حمل بر غايت موضوع يا متعلق می‌گردد، وگرنه غايت مربوط به حکم خواهد بود، چه حکم مستفاد از هيأت باشد و چه مستفاد از ماده.

و به اين ترتیب معلوم می‌شود که غايتی که در آيه وضو آمده است نيز، غايت برای متعلق ـ يعنی: غسل ـ است نه غايت موضوع ـ يعنی: يد ـ زيرا آنچه که در اين آيه عرفاً دارای استمرار بوده و نيازمند بيان غايت است، متعلق است نه موضوع.

مفهوم لقب

ابتدای بحث برای این که بفهمیم مراد از لقب در نزد اصولیون چيست، به کلمات آنان مراجعه می‌کنيم.

آمدی در توضيح مراد از لقب می‌گويد: «صورته أن يعلّق الحكم إمّا باسم جنس، كالتنصيص على الأشياء الستّة[3] بتحريم الربا، أو باسم علم كقول القائل: «زيد قائم أو قام».»‌[4]

اما صاحب فصول می‌فرمايد: «من المفاهيم مفهوم اللقب، وهو نفي الحكم عمّا لم يتناوله الاسم.»‌[5]

صاحب هدايه نيز فرموده است: «المعروف بينهم التعبير به عن تعليق الحكم بالاسم، سواءً كان من الأعلام الشخصيّة أو من أسماء الأجناس من الأعمال، كأسماء العبادات والمعاملات، أو من سائر الأجناس أو الأنواع. وقيّده بعضهم بما إذا كان معرّفاً باللام وأطلق الباقون. ومنهم من قيّد الاسم بغير الصفة، وهو الظاهر من الباقين، لإطلاقهم اللقب في مقابلة الوصف.

وزعم بعضهم أنّهم لم يفرّقوا بين كون الاسم المخصوص بالذكر جنساً أو نوعاً أو وصفاً، كـ «لا تصحب فاسقاً»، فيكون الفرق بين اللقب والوصف بذكر الموصوف وعدمه. وقد عرفت أنّ مفهوم الوصف أعمّ منه، فاللقب ما عداه.

وحكي عن بعضهم الفرق بين أسماء الأنواع فجعل لها مفهوماً دون أسماء الأشخاص، مع أنّ المعروف تمثيل المسألة بمثل: «زيد في الدار» وتصريحهم بالأعلام الشخصيّة في العنوان والاحتجاج.»[6] ‌

ولی شيخ اعظم در خصوص مراد از لقب، بيان ديگری دارد که جله آينده آن را مطرح خواهیم کرد ان شاء الله.