« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید علی موسوی اردبیلی

1404/02/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 اشکال بر مدعای مرحوم آخوند (ره)/ مفهوم غايت/مفاهيم

موضوع: مفاهيم/ مفهوم غايت/ اشکال بر مدعای مرحوم آخوند (ره)

 

جلسه قبل استدلال مرحوم آخوند در خصوص وجه عدم افاده مفهوم توسط غایت در صورت مغیی بودن موضوع و افاده مفهوم توسط آن در صورت مغیی بودن حکم را بيان کرديم.

ولی بهتر است در بيان مطلب اين گونه گفته شود که غايت مطلقاً افاده مفهوم نمی‌کند، زيرا ملاکی که برای افاده مفهوم توسط هر قيدی لازم است ـ يعنی عليّت انحصاری ـ در غايت موجود نيست. اما چنانچه غايت، غايت حکم باشد، لازمه آن اين خواهد بود که پس از فرا رسيدن آن، حکم استمرار نداشته باشد، وگرنه مغيّی نخواهد بود و عدم استمرار حکم با رسيدن غايت، بدين معناست که پس از رسيدن غايت، آن حکم منتفی گردد، و چون اين معنا همان چيزی است که در صورت افاده مفهوم توسط قيدی از قيود موضوع از آن برداشت می‌شود، از روی مسامحه اسم مفهوم غايت بر روی آن گذاشته شده است، هرچند در واقع اين معنا، مفهوم غايت نبوده و بلکه مدلول التزامی مغيّی بودن حکم است.

اين در حالی است که اگر غايت، غايت برای متعلق باشد، چنين لازمه‌ای در آن وجود ندارد، بلکه حداکثر اين است که با فرا رسيدن غايت، متعلق حکم منتفی گردد، و اين مطلب منافاتی با اين ندارد که حکم بتواند با تعلق به متعلقی ديگر، استمرار پيدا کند.

فرق اين که انتفاء حکم به انتفاء غايت در صورت مغیی بودن حکم را مدلول التزامی غايت بدانيم و يا مفهوم آن، در اين جا ظاهر می‌شود که در صورت اول، چنانچه تعارضی بين اين معنا و مفهومی ديگر مثل مفهوم شرط برقرار شد، از باب تقدم منطوق بر مفهوم، بايد مدلول التزامی غايت را مقدم بر مفهوم کنيم، در حالی که در فرض دوم، هيچ يک از دو مفهوم بر ديگری تقدم نخواهند داشت.

اما مرحوم محقق حائری بعد از اين که ابتدا به مانند مرحوم آخوند، قائل به تفصيل بين غايت حکم و غايت موضوع شده‌اند، از اين مبنا رجوع کرده و فرموده‌اند: «يمكن أن يقال بمنع المفهوم حتّى فيما أُخذ فيه الغاية قيداً للحكم ـ كما في: «اجلس من الصبح إلى الزوال» ـ لمساعدة الوجدان على أنّا لو قلنا بعد الكلام المذكور: «وإن جاء زيد فاجلس من الزوال إلى الغروب»، فليس فيه مخالفة لظاهر الكلام الأوّل. فهذا يكشف عن أنّ المغيّى ليس سنخ الحكم من أيّ علّة تحقّق، بل السنخ المعلول لعلّة خاصّة، سواء كانت مذكورة ـ كما في: «إن جاء زيد فاجلس من الصبح إلى الزوال» ـ أم كانت غير مذكورة، فإنّه مع عدم الذكر أيضاً تكون لا محالة هنا علّة يكون الحكم المذكور مسبّباً عنها.»[1]

اما واضح است که غايت در مثالی که ايشان مطرح کرده‌اند، غايت برای متعلق است نه غايت برای حکم. مضافاً بر اين که برای بررسی اين که قيدی از قيود موضوع افاده مفهوم می‌کند يا خير، بايد باقی قيود ثابت در نظر گرفته شده و فقط فرض بر اين باشد که همان قيد منتفی می‌گردد، وگرنه افاده يا عدم افاده مفهوم توسط قضيه منسوب به انتفاء آن قيد نخواهد بود.

 


logo